در این قسمت از کنتراست گفتگویی داریم با عبدالرحمان گورکی اهل بوکان، از مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران. موضوع گفتگو در رابطه با اقلیتهای قومی و ملیتها و بهخصوص هموطنان کرد است. میخواهیم ببینیم که یک حکومت دموکراتیک چطور باید با اقلیتهای قومی برخورد کند.
موضوع کردها در ایران از کجا شروع میشود؟
موضوع کردستان در ایران یک موضوع تاریخی است و خاص رژیم ایران نیست و قبل از آن هم مردم کردستان سرکوب میشدند.
ولی بعد از روی کار آمدن خمینی این سرکوب شکل جدیدتری گرفت چون یک دیکتاتوری مذهبی بر ایران حاکم شد و این بار تحت نام اسلام مردم کردستان ستمی را متحمل شدند که در تاریخ بیسابقه بود.
قبل از انقلاب ضدسلطنتی سرکوب کردها به چه شکل بود؟
در آن زمان کردستان شبیه یک منطقه نظامی شده بود و فاقد مینیمم امکانات زندگی بود. هیچ کارخانه یا دانشگاهی در آنجا نبود.
به وفور میدیدم که مردم کردستان در زمینههای مختلف دچار ورشکستگی میشدند. مثلا در زمینه کشاورزی گندم آنها خریداری نمیشد و محمدرضا شاه گندم را از کشورهای دیگر وارد میکرد و کشاورزی و دامپروری آنها ورشکسته میشد.
چه شد با مجاهدین آشنا شدید؟
خانواده ما یک خانواده سنی بود. در آن زمان شور انقلابی در جامعه خیلی بالا بود و من هم یکی از جوانان همان جامعه بودم.
میدیدم تنها نیروی جدی که بتواند پاسخگوی مشکلات مردم ایران باشد فقط مجاهدین هستند. وقتی با برادر مسعود رجوی آشنا شدم و دفاعیات بنیانگذاران و بهطور خاص مهدی رضایی را شنیدم دیگر سر از پا نمیشناختم.
بعد از انقلاب موضوع خواستههای مردم کردستان و رژیم ایران چه بود و چه حوادثی را طی کرد؟
وقتی خمینی سر کار آمد تمام احساسات مذهبی جامعه را به کار میگرفت تا آزادیخواهان را سرکوب کند.
مردم کردستان دنبال حقوق ملی خودشان بودند. میخواستند به زبان خودشان بنویسند و به زبان خودشان در مدارس آموزش داده شود و بهلحاظ اقتصادی و فرهنگی به آنها رسیدگی شود.
اما رژیم بهعلت ماهیت خودش نمیتوانست پاسخگوی مردم کردستان باشد. در کردستان یک فضای نیمه آزادی وجود داشت و رژیم همین را برنتافت و خیز برداشت برای سرکوب مردم کردستان.
در روز ۲۸مرداد سال ۱۳۵۸خمینی یک فتوا صادر کرد که بهدنبال آن نیروهای سپاه برای اشغال کردستان و سرکوب مردم به سمت کردستان گسیل شدند.
در آن زمان ما یک تشکل هواداری از سازمان مجاهدین در شهرمان بوکان داشتیم. این شهر تا سال ۶۰یک شهر آزاد شده بود.
در بطن فتوای خمینی و گسیل شدن نیروهای پاسدار به کردستان جنایتها و قتلعامهای دردناکی همچون قارنه، قالاتان،ایندرقاش و کانیمامسید اتفاق افتاده بود که توسط عوامل رژیم مثل ملاحسنی انجام شده بود.
موضع سازمان مجاهدین بعد از انقلاب در مورد کردها چه بود؟
کار مجاهدین به مدت دو سال و نیم روشنگری و افشاگری جنایتهای رژیم بود و اینکه صدای مردم کردستان را به سراسر ایران برساند. نشریه مجاهد اخبار کردستان را بهطور کامل پوشش میداد.
رژیم میخواست مجاهدین را مجبور کند که در سرکوب مردم کردستان شرکت کنند ولی این خلاف اصول و عقاید سازمان مجاهدین خلق ایران بود که چنین کاری بکنند، پس ایستادند و قیمت آنرا هم دادند حتی رژیم این شایعه را راه انداخت که اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در کردستان علیه پاسداران میجنگند که به این وسیله مجاهدین را هم سرکوب کند در حالیکه مجاهدین در کردستان نیروی نظامی نداشتند.
در زمینه سیاسی رژیم چه اقداماتی علیه کردستان انجام میداد و چگونه تفرقه میانداخت؟
تمام رسانهها دست رژیم بود بنابراین مطابق میل خودش آنچه را که میخواست میچید و مارک میزد، سناریو تولید و اجرا میکرد. مثلا میگفت کردها تجزیه طلب هستند. حتی فقط بهانه کرد بودن نبود خمینی علیه سنیها بود و آنها را کافر میدانست.
یکی از موضوعات انتخابات در سالهای اول بعد از انقلاب موضوع کردستان بود.خط و برنامه مجاهدین در مورد موضوع کردستان چه بود؟
در آن زمان کاندیدای سازمان مجاهدین خلق ایران آقای مسعود رجوی بود که مقبولیت زیادی هم در بین مردم و از جمله در بین مردم کردستان داشت و این وحشت رژیم را چندین برابر کرد.
اگر شخص خمینی دخالت نمیکرد و برادر مسعود را از کاندیداتوری حذف نمیکرد صحنه را از دست میداد. در آن زمان یکی از برنامههای آقای مسعود رجوی احقاق حقوق ملیتها بود یعنی اینکه کردستان راهحل نظامی ندارد و مردم کردستان هم مثل سایر مردم ایران دارای حقوقی هستند که باید این حقوق برآورده شود و همین اعتماد مردم کردستان را جلب کرده بود.
نمونههایی از استقبال از مجاهدین
من در بین مردم کردستان بودم و بهطور خاص در بوکان و استقبال و انعکاسات آنها در مورد سازمان مجاهدین خلق ایران را میدیدم. بهطور خاص وقتی شنیدیم که برادر مسعود رجوی قرار است یک میتینگ در شهر مهاباد داشته باشد خیلی خوشحال شدیم. اما خمینی دخالت کرد و برادر مسعود رجوی را از کاندیداتوری حذف کرد.
شیرینترین خاطرات آن زمان حمایت مردم بود.حمایتی که مردم از مجاهدین میکردند از احزاب خودشان مثل کومله و … نمیکردند.
مثلا ما مأموریتهای مختلفی در منطقه کردستان داشتیم که مجبور بودیم از مناطق سرخ و مناطق زرد و زیر پایگاههای رژیم عبور کنیم.
مردم آن منطقه تا میدیدند که مجاهدین هستیم با اسبها و قاطرهای خود به کمک ما میآمدند و حتی در خانههای خود از ما پذیرایی میکردند.
یا مثلا در کردستان و در زمانی که رادیو مجاهد از آنجا پخش میشد در حمل قطعات فرستنده رادیو در کوره راهها با حیوانات خود و یا حتی بعضاً بر روی دوش خود کمک زیادی به مجاهدین کردند که اگر این کمکها نبود صدای رادیو مجاهد قطعاً در آن زمان خاموش میشد.
شما بهعنوان یک کرد چه پاسخی به افتراها و دروغهایی که به مجاهدین در رابطه با جنایت علیه کردستان زده میشود دارید؟
رژیم بعد از شرایط خاصی که در عراق بهخاطر جنگ عراق و کویت پیش آمد مرزهای بینالمللی را زیر پا گذاشت و پاسداران خودش را در لباس کردی به عراق فرستاد.
هدف او این بود که مجاهدین را کشتار کند و اگر هم مجاهدین کسی از این پاسداران را کشتند اینطور وانمود کند که مجاهدین اکراد را کشتهاند.
اما ارتش آزادیبخش درسی به رژیم داد که در تاریخ نوشته شد و رژیم هم گفت که از دیوار بلندتر از قد خودش بالا رفته.
در این میان ۱۹نفر از مجاهدین بهخاطر اینکه اشراف به منطقه نداشتند برخلاف خط مجاهدین که گفته شده بود با کردها درگیر نشوند به اشتباه سه راه ملاوی را رد کردند و یک دفعه متوجه شدند که در حومه شهر کلار هستند.
در آنجا نیروهای رژیم حداقل ۱۷نفر از این ۱۹نفر را شهید و قطعه قطعه کردند و دو نفر دیگر را هم دستگیر کردند و به تهران بردند و دو روز بعد اعدام کردند. این صحنه چیزی بود که تحت عنوان کرد کشی از طرف مجاهدین، علم کرده در حالیکه این صحنه جنایت خود رژیم است.
در نهایت حرف مجاهدین و شورای ملی مقاومت در رابطه با آینده مردم کردستان چیست؟
از نظر شورای ملی مقاومت مردم کردستان مردمی تحت ستم بودهاند که باید این ستم از آنها برداشته شود. با تلاشهای آقای مسعود رجوی طرحی در شورا تصویب شده به اسم طرح خودمختاری مردم کردستان و این طرحی است که مجاهدین و شورای ملی مقاومت به آن پایبند هستند.
این طرح میگوید که مردم کردستان دارای حقوق حقه خودشان هستند در فردای ایران این طرح به اجرا در میآید و طبق این طرح ستم سیاسی و اقتصادی و اجتماعی از کردستان برچیده میشود. ضمن اینکه کردها میتوانند خودمختاری خود را داشته باشند و با زبان خود تدریس کنند و … محدوده جغرافیایی را هم خود مردم کردستان تعیین میکنند.