728 x 90

آموزش برای کانون‌های شورشی- شماره بیست و هفتم

صدای شما از رادیو مجاهد

آموزش برای کانونهای شورشی- شماره بیست و هفتم
آموزش برای کانونهای شورشی- شماره بیست و هفتم

 

ایران در آستانه قیام و انفجار


اقشار معترض و به‌جان آمده از ظلم و ستم دیکتاتوری ولایت فقیه - در ادامه سلسله برنامه‌های آموزشی برای نسل قیام و کانون‌های شورشی – به موضوعی با عنوان: ایران در آستانه قیام و انفجار-می‌پردازیم- از شما می‌خواهیم فایل صوتی این برنامه را ضبط کرده و به‌طور آموزشی گوش کنید و در شبکه‌های اجتماعی منتشر کنید

 


جوانان و دوستان شنونده رادیو مجاهد. در برنامه قبلی درباره موقعیت انقلابی ایران صحبت کردیم - آیا شما به این موضوع که حتی در رسانه‌ها ی خبری جهان نیز اذعان می‌کنند که ایران در آستانه قیام و انفجار است را باور دارید یا خیر. برای پاسخ به این سؤال سرنوشت‌ساز لازم هست وضعیت پایه‌یی مشکلات و مینیم های جامعه‌ای که قیام در آن استمرار دارد را برررسی کنیم. همان چیزی که اکنون باعث شده توده مردم به خیابان‌ها آمده و علیه دیکتاتوری آخوندی فریاد سرنگونی سر بدهند.
ابتدا وضعیت فقر را بررسی می‌کنیم - گستره فقر تا آنجاست که آن دهکهای محدودی هم که در زیر خط فقر نیستند، سختی معیشت و از دست دادن قدرت خرید را هر روز بر بالای سرشان حس می‌کنند و روزبه‌روز بیشتر در شیب فقر قرار می‌گیرند. ولی جای تعجب نیست که رژیم ضدخلقی درست در بحبوحهٔ این گرانی و فقر و فاجعه، در آبان 98بنزین را به‌ناگهان گران می‌کند – آن هم برای غارت بیشتر مردم و یا در لایحه بودجه ۹۷، بودجه برخی از نیروهای سرکوبگر نظیر نیروی انتظامی را ۴۰درصد افزایش داده‌ و سرجمع بودجه نظامی ـ امنیتی را به ۲۰درصد بودجه عمومی‌ رسانده‌ است. این نسبت، با دستور بعدی خامنه‌ای مبنی بر تخصیص دو و نیم میلیارد دلار دیگر از صندوق توسعه به‌ «بنیه دفاعی»، به ۲۲درصد افزایش یافته است.
شنوندگان گرامی رادی مجاهد -رژیم پیش از این در زیر سقف سرکوب مطلق، آن قدر مردم را درگیر مایحتاج اولیهٔ زندگی‌شان کرده بود که کمتر فرجه پرداختن به دیگر مسایل را داشته باشند. اما اکنون فشار مشکلات معیشت آن‌قدر شدت گرفته که دیگر جان مردم به لبشان رسیده است. بازتاب همین شرایط عینی بود که در قیامهای دیماه ۹۶تا آبا ن و آذر 97 و استمرار آن، شاهد حضور عموم اقشار و گروه‌های اجتماعی بوده و هستیم. اگر ابتدا لشکر گرسنگان و محروم‌ترین اقشار جامه پیشتاز قیام بودند، ولی به‌زودی طبقه متوسط دیروز، اصناف و بازاریان و دیگر لایه‌های اجتماعی در شهرهای شورشی، به میدان قیام و مبارزه روی آوردند. بحران اشتغال و مسأله بیکاری یکی دیگر از ابرچالشهای رژیم است.
پیش‌بینی‌های اقتصادی سال۹۶در مورد روند بیکاری، نشان‌دهنده رشد نرخ بیکاری تا دامنة۱۶تا ۲۶درصد در پایان سال ۹۶بود. کارشناسان مستقل، شمار واقعی بیکاران را بیش از ۱۰میلیون نفر برآورد می‌کنند. بر اساس یک پیش‌بینی مرکز پژوهش‌های مجلس رژیم چنان‌چه نرخ رشد اقتصادی طی سال‌های آینده پایین‌تر از ۵درصد بماند، نرخ بیکاری از محدوده ۱۱درصد به‌سمت دامنه ۱۶تا ۲۶درصد حرکت خواهد کرد. در همین گزارش درباره شرایط اشتغال‌زایی بین سال‌های ۱۳۹۴تا ۱۴۰۰آمده است که در شق بدتر با نرخ مشارکت اقتصادی ۳۷درصدی و میانگین رشد اقتصادی ۵درصدی، در سال ۱۴۰۰جمعیت بیکار کشور ۱۷.۴میلیون نفر خواهد بود.
نرخ بیکاری جوانان ١٥تا ٢٩ساله نشان می‌دهد که ٢٥،٣درصد از فعالان این گروه سنی در سال ١٣٩٦بیکار بوده‌اند. رئیس مرکز آمار ایران نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی را ۱۸.۵درصد اعلام کرد بانک مرکزی در گزارش (تیر ۱۳۹۷) در مورد بودجه و دخل و خرج خانوار ایرانی رسما‌ً اعلام کردکه: ۲۸درصد خانوارها فاقد حتی یک فرد شاغل هستند. در سال۹۵این رقم ۲۶.۶درصد و در سال ۹۱بیش از ۲۳درصد گزارش‌شده بود.
در حال حاضر ۹۵درصد کارگران در استخدام رسمی نیستند و تحت قراردادهای موقت و سفید امضا کار می‌کنند (). کارفرمایان در ازای کار آنها، حق بیمه‌یی (که معادل ۲۰درصد مزد است) به‌ سازمان تأمین اجتماعی نمی‌پردازند. وزیر کشور روحانی می‌گوید: «در برخی از شهرها میزان بیکاری به ۶۰درصد رسیده است
. واقعیت تکان‌دهنده دیگر شمار عظیم جمعیت غیرفعال در ایران است که سال به‌سال افزایش می‌یابد.
همراهان رادیو مجاهد – دیکتاتوری ولایت فقیه نه تنها به ملت ایران رحم نکرده بله به قتل‌عام طبیعت هم دست‌زده است.
شورای ملی مقاومت ایران در مورد وضعیت محیط‌زیست و بحران آب، از عناوینی چون «فرابحران»، «ماورای فاجعه» و «قتل‌عام طبیعت» یاد می‌کند و در بیانیهٔ سالانه سال خودآورده: «اگر چه تخریب محیط‌زیست در حاکمیت آخوندها در تمامی زمینه‌ها فاجعه‌بار است، اما می‌توان بحران آب و آینده تاریک آن را از همه بزرگتر و خطرناکتر دانست. سیاست سدسازی، با اهداف منفعت طلبانه کوتاه مدت ولی با تأثیرات فوق‌العاده مخرب بلند مدت، که به‌طور عمده به و سیله سپاه پاسداران اجرا شده، همراه با برداشتهای بی‌رویه از سفره‌های زیرزمینی، موجب خشک شدن کامل یا وارد شدن لطمات جبران‌ناپذیر به منابع استراتژیک آب و دریاچه‌ها و تالابهای کشور شده است». رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران در سازمان هواشناسی هم اعتراف می‌کند که «در بلندمدت ۷۲درصد جمعیت ایران با خشکسالی مواجه خواهد بود در همین ماههای اخیر، شاهد گسترش ‌اعتراض‌های مردمی به‌خاطر کمبود شدید آب بودیم. تظاهرات مکرر مردم برازجان، قیام خونین مردم خرمشهر و تظاهرات ۵۵روزهٔ کشاورزان اصفهان با شعارهای خشم‌آگین‌شان علیه استبداد حاکم، بیان این باور عمومی‌ است که: «قحطی آب و قحطی آزادی به‌هم مرتبط است و لازمه به‌دست آوردن هر دو آنها پایان دادن به‌ حاکمیت ولایت فقیه است».
دوستان شنونده صدای ما را از رادیو مجاهد میشنوید- د راین قسمت مروری کوتاه داریم بر انهدام محیط‌زیست توسط رژیم آخوندی- محیط‌زیست ایران شامل دریاچه‌ها، رودها، تالاب‌ها و منابع زیر زمینی آب، جنگل‌ها، مراتع، اراضی عمومی،کوهپایه‌ها و فضای شهرها وو..بخشی از سرمایه‌های بلاجایگزین مردم ایران است که اما رژیم غاصب ولایت فقیه‌ آنها را مانند سایر منابع کشور «به‌مثابه غنائم جنگی در مالکیت مطلقه خود دانسته و ضربات بنیان‌کنی به‌آن وارد کرده...و همه آنها را عرصه سودجویی بی‌حد و حصر خود کرده‌اند».
فجایع ناشی از این سیاست جنایتکارانه آخوندها در حق نسلهای مردم ایران در عرصه‌های مختلف، مصیبت و فاجعه به بار آورده است از جمله:
- جمعیت کشور طی چهار دهه حاکمیت آخوندها بیش از دو برابر شده؛ اما هیچ طرحی برای پاسخگویی به‌نیازهای این جمعیت در کار نیست،
- منابع آب به شکل دریغ انگیزی کاهش یافته و زندگی مصیبت‌باری را به مردم در استانهای مختلف تحمیل کرده،
-آلودگی شدید هوای شهرهای بزرگ، سالانه موجب مرگ ۴۵هزار هموطن شده
- حیات وحش به جد به خطر افتاده و گونه‌هایی را به نابودی کامل کشانده،
گسترش بیابانزایی و فرسایش خاک در ایران، به بالاترین درجه در سطح جهانی رسیده و رتبه اول جهانی! را نصیب آخوندها کرده است. سالانه وسعتی حدود ۴۰۰هزار هکتار از اراضی حاصلخیز کشور دستخوش فرسایش می‌شود... و دو میلیاد متر‌مکعب رسوب بر اثر فرسایش خاک در سدهای کشور جمع می‌شود. روند صعودی سیلاب‌های مخرب، نشانگر تخریب شدید پوشش گیاهی است. و سالانه بین ۱.۵تا ۳.۵درصد از مساحت جنگل‌های کشور کاسته می‌شود»
نابودی منابع آب – یعنی از دست رفتن منابع آب کشور وضعیت خطرناکی را برای زندگی مردم ایران فراهم کرده است. «دریاچه‌های ایران از ارومیه تا هامون به‌ زمینهای سوخته تبدیل شده‌اند، رودخانه‌های ایران از زاینده رود تا سیمینه رود یکی پس از دیگری می‌میرند، از مهم‌ترین تالاب‌های کشور، ۶۰تالاب خشکیده‌اند. ». صدها شهر در تهدید و تنش مداوم آب گرفتارند و بسیاری از روستاییان حتی آب آشامیدنی ندارند. خیلی از آنها به‌خصوص در نواحی شرق ایران روستاهای خود را به طرف شهرها ترک کرده‌اند و بسیارند مردمی که از کم‌آبی یا شوری و گل آلودگی آب رنج می‌کشند.
دریاچه ارومیه به‌عنوان بزرگترین دریاچه داخلی کشور، دومین دریاچه آب شور دنیا و بزرگترین آبگیر دائمی در آسیای غربی که طی چند ده‌هزار سال همواره پر آب بوده، اکنون با بحران خشک شدن درگیر است. سطح دریاچه به کمتر از یک‌سوم تقلیل یافته و نزدیک به ۲۰۰۰کیلومتر مربع است. گسترش حاشیه‌نشینی نماد دیگری از فقر و افول زندگی مردم است و امروزه ۲۵درصد جمعیت شهری در کشور «حاشیه‌نشین» هستند.
همه این فجایع در یک نقطه باعث موقعیت انفجاری و بازگشت‌ناپذیر برای دیکتاتوری ولایت فقیه شده و هر روز صدای خروش اقشار مختلف مردم در شهرهای مختلف ایران علیه حاکمیت پلید آخوندی بگوش می‌رسد.
این وضعیت نشانه سرنگونی محتوم فاشیسم دینی این است که تنشها و تضادهای اقتصادی و اجتماعی به‌ویژه گرانی، بیکاری و فقر و نابرابری، به‌ نقطه‌یی رسیده که بازگشت‌ناپذیر است. موقعیت انفجاری را همه احساس می‌کنند. وانگهی آخوندها نه راه‌حلی دارند، نه می‌خواهند و نه می‌توانند مشکلی را حل کنند.
ولایت فقیه فاقد هر گونه مشروعیتی است، موقعیت خامنه‌ای کیفاً تنزل کرده،‌ تمام رژیم در تنگنای بی‌پولی است، سپاه پاسداران و بسیج ضدمردمی دچار ریزش است، نمایش اصلاح‌طلبی برای حفظ رژیم دیگر تماشاچی ندارد، و پایه‌های حکومت آخوندی رو به سقوط و سرنگونی است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/96425cab-fed5-42d4-82b1-99ccaa1e47ec"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات