728 x 90

آموزش برای کانون‌های شورشی- شماره شصت و دو

آموزش برای کانونهای شورشی

آموزش برای کانونهای شورشی- شماره شصت و دو
آموزش برای کانونهای شورشی- شماره شصت و دو

 

سلسله آموزشهای نسل قیام و جوانان قیام‌آفرین


با یاد و گرامی‌داشت خاطره تابناک فرزندان راستین خلق و با و درود به تمامی شهدای خلق به پیشتازی مجاهد و فدایی که در دوران تاریک دیکتاتوری ستم‌شاهی مشعل آزادی را برافراشته و فضای رعب و وحشت دیوار اختناق را درهم شکستند. و درود بر کانون‌های شورشی، قیام‌آفرینان و جوانان سلحشوری که برای سرنگونی دیو پلید دیکتاتوری ولایت فقیه و سارق بزرگ انقلاب بهمن به‌پا خاسته‌اند و با ضربات برق‌آسا و آتشین، حاکمیت پلید آخوندهای جنایتکار را به لبه سقوط کشاندند.

 

 


سالها از سرقت انقلاب که با محور «آزادی» شاه را سرنگون کرد گذشته است. مردم ایران پس از پیروزی انقلاب با سیاست‌های انحصارطلبانه حکومت خود ساخته «ولایت مطلقه فقیه» خمینی تحت عنوان «جمهوری اسلامی!» که تعویض سلطنت ستم‌شاهی با سلنطت ستم‌شیخی بود، به مبارزه برخاستند.
مردم ما به پیشتازی مجاهدین خلق ایران سالهاست که با هیولای ولایت فقیه درگیر مبارزه تا پیروزی هستند.


نگاهی کوتاه به تحولات بین‌المللی قبل از انقلاب


تا قبل از ریاست‌جمهوری کارتر در آمریکا در دیماه سال۱۳۵۵، خمینی دجال در سکوتی ترس‌آلود در گوشه‌یی خزیده بود. او بعد از آمدن مردم به خیابان‌ها و پس از فضای باز شده شروع به نوشتن اطلاعیه و.... نمود.
خمینی با توجه به اعدام و زندانی شدن رهبران جنبش انقلابی (مجاهدین و فدایی) توسط شاه خائن، پس از اطمینان از این‌که سیاست آمریکا نسبت به شاه تغییر کرده و می‌شود کمی خطر کرد با حداکثر تلاش دنبال پر کردن خلأ رهبری جنبش برآمد و از سال ۱۳۵۶با احتیاط وارد میدان شد.
در دیماه سال ۱۳۵۵کارتر در آمریکا به ریاست‌جمهوری رسید و سیاست «حقوق بشر» را در ترس از رادیکال شدن اعتراضات اجتماعی در برابر دیکتاتوریها از جمله دیکتاتوری شاه خائن سرلوحهٔ سیاست خود قرار داد.
از این رو رژیم شاه در سال ۱۳۵۵و تحت فشار آمریکا، حربهٔ شلاق و اعدام را زمین گذاشت و حتی در زندانهای سیاسی را به روی صلیب‌سرخ باز کرد و این نقطه شروع تغییرات در جامعه ایران بود. و از طرف دولت سیاستی به‌نام «ایجاد فضای باز سیاسی» و دادن آزادی تدریجی به‌مردم شروع شد.
اولین و مهم‌ترین هدف انقلاب ضدسلطنتی۵۷برقراری یک حاکمیت آزاد، مستقل، ملی و مردمی بود که دمکراسی، پیشرفت و عدالت اجتماعی را در یک نظام جمهوری تضمین کند.
اما خمینی ضدبشر به‌دلیل خفقان شاهنشاهی و اعدام مجاهدین و فدایی‌ها شرایط را مغتنم شمرد و با غصب حاکمیت برآمده از انقلاب ضدسلطنتی به همه اهداف و خواسته‌های آن خیانت کرد، و آزادی‌ها را به بند کشید.
وی با سوء‌استفاده از اعتماد مردم، قانون اساسی ولایت فقیه یعنی حاکمیت آخوندها را به مردم تحمیل و بعد از مدتی سلطنت مطلقه فقیه، یعنی حاکمیت مطلق و بی‌قید و شرط آخوندی را برقرار کرد.
او در دهه ۶۰و در کشتار روزانه که رسما آمار و ارقام آن در روزنامه‌های رژیم اعلام می‌شد جوانان مبارز و مجاهدی که با رزم و خون خود، نقش اساسی در پیروزی انقلاب بهمن داشتند را به جوخه اعدام سپرد و قتل‌عام کرد.
به این ترتیب صورت مسأله‌ انقلاب ضدسلطنتی که برانداختن استبداد و جایگزین کردن حکومت مستقل و دموکراتیک بود، به‌صورتی عامدانه به برقراری «حکومت مطلقه ولایت فقیه» تغییر پیدا کرد.


شنوندگان رادیو مجاهد


حرف‌های خمینی جلاد قبل و بعد از سقوط شاه نشان ماهیت ضدانقلابی فرصت‌طلبانه‌اش برای غصب رهبری انقلاب را نشان می‌دهد. وی سعی می‌کرد با کلی‌گویی و بدون ارائه هیچ برنامه‌یی، ماهیت ضدانقلابی خود را بپوشاند، تا بر تخت فرعونی ولایت فقیه بنشیند.
در چهار دهه اخیر هر ایرانی به‌یاد می‌آورد که مردم ایران و منطقه چه بهای خونین و سنگینی را بابت سرقت انقلاب و صدور ارتجاع آخوندی (یعنی همان تروریسم) به بیرون از مرزها پرداخته‌اند.

مواضع خمینی قبل از انقلاب ۲۲بهمن ۵۷بر پایه دروغ بود و هیچ موضع روشن و مدونی از خطوط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ارائه نمی‌داد. در پاسخ به تمامی سؤالات با کلی‌گویی از پاسخ به مسأله روز فرار می‌کرد.
او با مواضعی ناروشن از پاسخ به سؤالات طفره می‌رفت مثلا در مورد آزادیها و حقوق مردم گفت: «اصلا در حکومت اسلامی دیکتاتوری وجود ندارد
خمینی ملعون بعد از این‌که بر تخت فرعونی ولایت فقیه جلوس کرد، با یک دگردیسی آشکار، ی فرصت‌طلبانه، ناگهان حرف‌های خود را عوض و ماهیت واقعی خود را برملا کرد.از جمله سال 58گفت:
«آنهایی که فریاد می‌زنند باید دموکراسی باشد، اینها مسیرشان غلط است. مسیر ما مسیر نفت نیست. ملی کردن نفت پیش ما مطرح نیست. ما اسلام می‌خواهیم


سرکوب زنان و حجاب اجباری اولین واکنش ظهور استبداد ستم‌شیخی بود


۷اسفند ۵۷: با گذشت فقط دو هفته از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، قانون حمایت خانواده از سوی دفتر خمینی لغو شد.
۸اسفند ۵۷: قانون خدمات اجتماعی زنان هم ملغی اعلام گردید. این محدودیت به عرصه‌ٔ ورزش زنان نیز تعمیم یافت.
۱۶اسفند۵۷اعلام شد که «زنان باید با حجاب به وزارتخانه‌ها بروند». در اعتراض به این تصمیم هزاران زن تهرانی در کاخ دادگستری دست به گردهمایی زدند.
۲۰اسفند: تظاهرات گسترده‌یی از سوی زنان میهنمان در اعتراض به حجاب اجباری برگزار شد. پاسخ خمینی و زنجیر بهدستان و قمه‌کشانش، با شعار «یا روسری یا توسری» به این اعتراضات فقط سرکوب و ایجاد رعب و وحشت بود.


کارنامه ننگین ولایت فقیه چیست؟


آمار تکان‌دهنده از کودکان کار، خودکشی، گورخوابی، کودک‌فروشی، کلیه‌فروشی، بیکاری، آوارگی کودکان، طلاق، فحشا، اعتیاد و حاشیه‌نشینی در کنار آمار بالای نقض حقوق اولیه شهروندی با درجه بالایی از دستگیری، سرکوب، شکنجه و اعدام، نتیجه و بخشی از کارنامه حاکمیتی است که مدعی حمایت از مستضعفان بوده است.
در حالی که ثروتهای مردم ایران توسط شرکت‌های عریض و طویل هلدینگ و شرکت‌های س‍پاه ‍ پاسداران غارت شده و نهادهای اقتصادی وابسته به دفتر خامنه‌ای حدود ۲۰۰میلیارد دلار سرمایه در اختیار دارند؛ مردم برای تأمین مایحتاج روزانه خود مجبور به فروش اعضای بدن می‌شوند.


چهل و یک سال غارت و دروغ و چپاول


خبرگزاری ایرنا رژیم ۳۰مهر ۱۳۹۷نوشت: «هلند با ۱۷میلیون نفر جمعیت و مساحتی به اندازه‌ٔ یک چهلم ایران، پس از آمریکا دومین صادر کننده محصولات کشاورزی در جهان است. تا کی کشور ایران با این وسعت و این‌ همه منابع نباید بتواند از تکنولوژی و علم روز بهره‌مند گردد و توسعه یابد؟»
پاسخ این سؤال فقط در یک جمله است: به‌دلیل حاکمیت منحوس ولایت دزد و غارتگر ولایت فقیه.
پاسخ مردم ما به این ظلم و بیدادگری رژیم آخوندی ایستادگی تا به آخر برای احقاق حقوق غارت‌شده از انقلاب ضدسلطنتی است که در قیامهای سراسری یکصدا با شعار «مرگ بر خامنه‌ای، مرگ بر روحانی، مرگ بر اصل ولایت فقیه» سرنگونی نظام آخوندی را خواستار شدند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/859bfe86-8288-49d1-8bb7-200c43fa3726"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات