728 x 90

آموزش برای کانون‌های شورشی- شماره سی و پنج

آموزش برای کانونهای شورشی

آموزش برای کانونهای شورشی- شماره سی و پنج
آموزش برای کانونهای شورشی- شماره سی و پنج

 

موقعیت انفجاری و بازگشت‌ناپذیر


در ادامه سلسله برنامه برای نسل قیام و کانون‌های شورشی – به بحث مهم و انگیزاننده‌ای با عنوان: موقعیت انفجاری و بازگشت‌ناپذیر-می‌پردازیم-


در شروع ابتدا مروری کوتاه داریم به علل خشم و خروش مردم به‌جان آمده – اصطلاح سوپر اشرافی گری ۴درصدی‌ها را حتماً شنیدید- بله در همان هنگام که بخش اعظم جامعه در بحران فقر و تنگنای معیشت دست و پا می‌زند، عده‌یی از همان لایه ۴درصدی، که به آقازاده معروف هستند و همگی از طایفه سران حکومتی از رأس تا ذیل تا امام های نمایش جمعه قلابی و بقیه سردمداران رژیم از سران سپاه و بسیج و نمایندگان مجلس ارتجاع - آن‌چنان زندگیهای اشرافی برای خود ترتیب داده‌اند که با زمان شاه و حتی با نمادهای زندگی سوپر بورژوایی غرب هم غیرقابل قیاس است. از جمله در جریان مناظره‌های نمایش انتخابات ریاست‌جمهوری که علیه همدیگر افشاگری می‌کردند، از بستنی دانه‌یی ۴۰۰هزار تومان با تزیین برگه‌های طلا که در میهمانی‌هایشان سرو شده بود یاد می‌کردند‌، آن هم در کشوری که حقوق بخش زیادی از جامعه بین یک تا یک و نیم میلیون تومان یعنی کمتر از یک چهارم خط فقر است.
به این ترتیب ثروتهای کشور در ید قدرت عقب مانده‌ترین اقشار جامعه (به‌لحاظ فرهنگی) قرار گرفته و فاصله طبقاتی دیگر به نقطه انفجاری رسیده یعنی تضاد مردم و هیات حاکمه جدا از هر گونه بحث سیاسی، جدا از وجوه فرهنگی و غیره، یک مبنای بسیار مستحکم مادی دارد. وقتی می‌گوییم شرایط عینی وجود دارد، این یک بحث روشنفکرانه نیست. فساد و چپاول و اختلاس در این رژیم بیداد می‌کند.
این ثروتهای افسانه‌ای که هرازگاهی اختلاس و دزدیهای کلان در جریان جنگ و دعوای حکومتی بر سر سهم بیشتری از قدرت افشا می‌شود از جیب مردم محروم ایران و ثروتهای طبیعی که حق مردم است به جیب حکومت کثیف آخوندی می‌رود.
به‌طور مثال موضوع استیضاح وزیر یا کل نظام؟! که جنجال و وحشتی را از سر تا پای حکومت در بر گرفت به‌خاطر دارید – سال 97در جریان استیضاح وزیر کار روحانی در مجلس (ارتجاع) دوجناح در افشاگری علیه دزدی و اختلاس و مفاسد همدیگر چیزی برای هم باقی نگذاشتند به‌طوری‌که بعداً خودشان گفتند و در رسانه‌هایشان نوشتند که کار مجلس در آن روز تلخ و سنگین، نه استیضاح وزیر کار بلکه استیضاح خود مجلس و استیضاح کل نظام بود. فساد مالی و اقتصادی در این رژیم شکل نجومی دارد. مثلاً به‌سادگی اعلام می‌کنند ۹میلیارد دلار گم شده! دکل نفتی گم شده! این قدر میلیارد مطالبات بانکی بلا وصول مانده و... هر جناح به وفور پرونده دزدی و اختلاس از جناح دیگر دارد که در سر بزنگاهها رو می‌کنند.
- اعتماد عمومی به صفر رسیده است به‌طوری‌که حتی احمدی‌نژاد جنایت‌پیشه که در دوران خودش خون مردم را در شیشه کرده بود در نوارهای ویدئویی که منتشر کرده در مورد دو جناح حاکمیت گفته « چپ و راست هم باهم‌اند؛ دو تیغه یک قیچی برای بریدن گلوی ملت، برای له کردن ملت، برای قدرت، برای تسلط بر منابع ملت..» و افزوده «اعتماد عمومی به کل سیستم به صفر نزدیک شده، نارضایتی در اوج است، فاصله طبقاتی در اوج است». بعد هم خطاب به روحانی وسران سه قوه خواسته که استعفا بدهند و گفته مردم شما را نمی‌خواهند و ناراضی اند. صحبت‌های احمدی نزاد به نوبهٔ خودش تضادهای درون حاکمیت را تشدید کرده. متقابلاً روزنامه اعتماد از جناح روحانی، برخی فساده‌ای دروان احمدی‌نژاد را لیست کرده:
صدها مورد تخلف در زمینه بورسیه‌های وزارت علوم، فساد ۴۰۰میلیون دلاری لوازم هواپیما و بالاخره اختلاس‌هایی با بی‌شمار صفر: از جمله اختلاس سه هزار میلیاردی محمود خاوری رئیس فراری بانک مرکزی،۱۲هزار میلیارد تومانی بانکی، ۱۳هزار میلیارد تومانی در منطقه آزاد قشم، فساد ۱۸میلیارد تومانی صندوق ذخیره فرهنگیان، دکلهای مفقوده نفتی و...
اوج فساد و افشاگریهای باندهای درونی رژیم باعث تشدید تضاد در رأس حاکمیت شده است – این موارد گرچه نمونه‌های کوچکی از واقعیتی بزرگ است اما نشانه‌های آشکار اوج گرفتن فساد و تباهی و از هم گسیختگی و تشدید تضادها در رأس حاکمیت ولایت فقیه است و به‌وضوح بلوغ «شرایط عینی و موقعیت انقلابی» و چشم‌انداز سرنگونی را گواهی می‌دهد.
بی جهت نیست که هر روز با هشدارهای مهره‌ها یا جریاناتی از هر دو جناح مبنی بر خطیر بودن شرایط برای بقای رژیم ولایت فقیه مواجه هستیم. خاتمی رئیس‌جمهور اسبق رژیم یکی از همین‌ها است که به میدان آمده تا برای ممانعت از سقوط نظام، به‌گفته خودش کاری بکند و راه‌کارهای ۱۵گانه‌یی برای حفظ نظام همراه با اعلام آمادگی جهت همکاری به خامنه‌ای ارائه کرده که مشخصاً در محتوا حاوی سرکوب اپوزیسیون اصلی یعنی مقاومت و مجاهدین است.
جوانان و دوستان شنونده رادیو مجاهد می‌بینیم که این جماعت به‌اصطلاح اصلاح‌طلب تا کجا دست در دست ولی‌فقیه و در خون مردم ایران دارند چون اوضاع به آخر خط رسیده پرده‌های تزویرشان این‌گونه کنار می‌رود- هم‌چنین شمار دیگری از چهره‌های باند اصلاح‌طلب! که عمدتاً افراد وابسته به جریان فاشیستی «مجاهدین انقلاب اسلامی» هستند، با احساس بوی الرحمان رژیم ولایت، به میدان آمده ضمن اعتراف به این‌که اعتراضات و ناآرامی‌های مستمر دهه‌های اخیر نشانه روند تدریجی ناامیدی و از بین رفتن اعتماد جامعه به کارآمدی نظام است، گفتند تصور این‌که بدون تجدید نظر در راهبردها و سیاست‌های کلان در سطح ادارهٔ کشور... بتوان بر بحرانهای موجود فائق آمد، تجربه‌یی تکراری و شکست‌خورده است».
بوضوح از نگاه همه طرفها، موضوع سرنگونی به جد موضوع روی میز است. به همین جهت عده‌یی دنبال آلترناتیو سازی هستند یک عده هم برای حفظ رژیم به تکاپو افتاده‌اند. درون رژیم هم شعله‌ور شدن هر چه بیشتر تضادها و جنگ و شکاف و ریزش است و بیداد می‌کند.
پیش‌تر گفتیم که لنین در تعریف «موقعیت انقلابی» از جمله به بحران در بالائیها و تاثیر آن در جامعه و شکل گرفتن انقلاب اشاره کرده و گفته بود:
بحران در میان بالاییها یعنی بحران سیاست طبقه حاکم موجب پیدایش شکافی می‌شود که ناخرسندی و برآشفتگی طبقات ستمدیده در آن راه می‌یابد.
دوستان شنونده رادیو مجاهد- در برنامه‌های قبلی وضعیت بحرانی جامعه رو با فاکتهای مختلف بررسی کردیم و حال می‌خواهیم به جمعبندی پایانی این وضعیت بپردازیم – و ببنیم آیا این نابسامانی در همه زمینه‌ها و فقری که بجز سران حکومتی هم مردم و اقشار مختلف رو در برگرفته النهایه به چه چیزی منجر میشه پس با هم به جمع‌بندی پایانی: این مباحث گوش کنید:
الف- به‌طوری‌که دیدیم همه دلایل نظری و عملی، و عینی و ذهنی نشان‌دهنده وجود (شرایط عینی و موقعیت انقلابی» مناسب و بالغ شده در ایران است.
ب- تظاهرات و تحولات دیماه۹۶تا مرداد ۹۷، و قیام سراسری در آبان 97- هم وجود «موقعیت انقلابی» را اثبات کرد و هم نشان داد که جامعه ایران به‌رغم ستم و سرکوب رژیم، دارای پتانسیل و ظرفیت تحول و استمرار قیام‌ است.
ج- قیام و تظاهرات، مبنای لازم برای پیشبرد خط سرنگونی و تحقق انقلاب است و کانون‌های شورشی شرط تعیین‌کننده و کلید موفقیت آن هستند.
د- قیام ممکن است افت و خیز داشته باشد، اما هم‌چنان که مسعود رجوی در پیام شماره ۱۰(۱۱مرداد۱۳۹۷) اعلام کرد:
قیام تا سرنگونی تداوم خواهد داشت،گسترش می‌یابد، عمق پیدا می‌کند، با مقاومت سازمان‌یافته پیوند و پشتوانه‌دار، و دشمن ضدبشر در برابر آن، هیچ راه‌حل و برون‌رفت و برگ برنده ندارد.
جوانان و دوستان شنونده رادیو مجاهد البته رژیم هم‌چنان راه سرکوب قیام را ادامه می‌دهد اما نکته مهم این است که این قیام کیفاً متفاوت با قیامهای ۱۳۷۸و قیام ۱۳۸۸است. قیام ۷۸را که قیام دانشجویان در فرجه شکاف بالا بود، خامنه‌ای توانست توسط سپاه و با مشارکت فعال خاتمی شیاد و فرمان سرکوب او خفه کند. قیام ۸۸هم با کوتاه‌آمدن موسوی و کروبی و به یمن مماشات شرم‌آور اوباما با ولایت فقیه سرکوب شد. اما قیامی که از دیماه ۹۶شروع شد و در استمرار آن قیام سراسری مردم ایران در آبان 97 که تمامیت نظام را نشانه گرفت و سرنگونی آنرا فریاد زدند- کیفاً متفاوت با قیامهای قبلی است. اولاً نیروی قیام، اقشار گسترده و جان به لب رسیده توده‌های جامعه از گروه‌های مختلف اجتماعی هستند و ثانیا رژیم در هیچ‌یک از زمینه‌های اقتصادی، سیاسی و بین‌المللی پشتوانه و قدرت حل تضاد برای متوقف کردن قیام را ندارد و به‌دلیل وجود شرایط عینی و موقعیت انقلابی، سرکوب هم هر چه بیشتر راه گسترش و خیزش کانونها و شهرهای شورشی را باز می‌کند.
ه-رژیم ولایت فقیه طی پروسه دیماه ۹۶تا قیام سال ۹۷و ادامهٔ آن به درجات تضعیف و شکننده شده و حلقه محاصره تنگناها علیه او در تمامی زمینه‌ها تنگ‌تر شده است.
و- این رژیم به دلایل واضح، هیچ راه برون‌رفت از بحران و بن‌بستی که در آن گرفتار شده ندارد؛ نه در زمینه اقتصادی و نه سیاسی و نه بین‌المللی.این مسأله ‌یی است که امروزه برای همه کسانی که مسأله ایران را دنبال می‌کنند روشن است. ساده‌ترین دلیل این است که هر گونه راه برون‌رفت مفروض و محتمل نهایتاً به نفی موجودیت خود رژیم منتهی می‌شود. چرا که در شرایط کنونی، همه مسیرهای برون‌رفت برای رژیم یا مرگ است و یا خودکشی از ترس مرگ.
مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران درباره: موقعیت انفجاری و بازگشت‌ناپذیر چنین گفته بود: نوک کوه آتش تغییر و سرنگونی در ایران نمایان شده و مردم ایران با قیام‌ها و کانون‌های شورشی اهرم سرنگونی را به دست گرفته‌اند. دلیل آن، وجود موقعیت انفجاری و بازگشت‌ناپذیر در جامعه است. نشانه سرنگونی محتوم فاشیسم دینی این است که تنشها و تضادهای اقتصادی و اجتماعی به‌ویژه گرانی، بیکاری و فقر و نابرابری، به‌ نقطه‌یی رسیده که بازگشت‌ناپذیر است. موقعیت انفجاری را همه احساس می‌کنند. وانگهی آخوندها نه راه‌حلی دارند، نه می‌خواهند و نه می‌توانند مشکلی را حل کنند. ولایت فقیه فاقد هر گونه مشروعیتی است، موقعیت خامنه‌ای کیفاً تنزل کرده،‌ تمام رژیم در تنگنای بی‌پولی است، سپاه پاسداران و بسیج ضدمردمی دچار ریزش است، نمایش اصلاح‌طلبی برای حفظ رژیم دیگر تماشاچی ندارد، و سراپای حکومت در گرداب جنگ درونی است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/8b4dc498-8a14-483b-a969-7094e2b339f4"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات