از نگاه مسعود رجوی – امجدیه ۱۳۵۸
اما یه چیزی میخوام بگم. یقین کنید، یقین کنید که هر دستی که از مجاهدین بشکنه ده دست به اونها افزوده میشه.
و هر چشمی که از حدقه مجاهدین بیرون بیاد صد چشم دیگه به اونها اضافه میشه. و هر قلبی که از مجاهد پاره کنید و سری که بشکنید، هزار قلب و سر دیگه پر برکت به جاش خواهد نشست.
این منطق انقلابه، این منطق توحیده، منطق تکامله، منطق اسلامه و منطق راه خدا و راه خلقه.
حالا بگذار هر چه میخوان علیه ما توطئه بکنن، شلاق و ژ۳بکشن. و ما همچنان مانند سید الشهدا فریاد میزنیم:«ان کان دین محمد لا یستقیم الا بقتلی فیاسیوف خذینی». (اگر دین محمد جز با عبور ما از جاده خون، استوار و مستقیم و راست نمیشه پس ای گلولهها بگیریدم).
بگذارید تکرار کنم. برای انقلابی آزادیهای انقلابی شوخی بردار نیست، به قیمت خون به دستش آوردیم و تا پای جون هم از دستش نخواهیم داد.
هر کس که بخواهد آزادیهای انسانی، انقلابی و اسلامی رو محدود کنه، نه اسلام رو شناخته، نه انسان رو و نه انقلاب رو.
آزادی ضرورت دوام انسان در مقام انسانیست والا با حیوانات که فرقی نداره، والا مسئولیت و وظیفهای نداره، والا دنیای انسانی به جهان حیوانی تنزل خواهد کرد.
بسوزید ای شمعها!
بچرخید ای پروانهها!
ای پروانههای آزادی!
شما خونبهای بهاران راستین انقلاب رو باید بپردازید.
بله. ستارگان ما برآنند تا در فلک اجتماعی و سیاسی این میهن طرحی نو دراندازند. طرحی عاری از طبقات، عاری از بهره کشی، عاری از جهل، نادانی و اختناق و زنجیر.
گزیدهای از سخنان مسعود رجوی، رهبر مقاومت ایران