728 x 90

انقلاب، طلوع یا غروب- مهدی خدایی صفت- قسمت اول

کتابخانه

طلوع یا غروب قسمت اول
طلوع یا غروب قسمت اول

قسمت اول


گذشته‌ها هر چه که بود، در مسیری که به ٢٢بهمن ١٣٥٧منتهی شد، مردم ایران یکدل و یک زبان شدند و زمستان دیرینه ستم‌شاهی را درهم شکستند. بهمن سرکش ٥٧که بسیاری از حساب و کتابها را درهم ریخت، خروش مردم ایران برای آزادی بود. دربار ة سالهای پس از ٢٢بهمن و سرنوشت آن انقلاب، حرفهای گفتنی زیاد است. اگر چه همان موقع هم ارزیابیهای متفاوتی دربار ة آن انقلاب وجود داشت.
عده‌یی عقیده داشتند که انقلاب ٢٢بهمن شکست خورد و ناکام ماند. در ناکامی آن شکی نیست، اما در جامعهٔ ما یک عقید ة دیگر هم وجود داشت با ریشه‌های گسترد ة اجتماعی و تاریخی که معتقد بود:
انقلاب عظیم ما نه مُرده و نه خاکستر شده، به عکس، جریان دائماً عمیق شونده و روشنگر خود را به‌رغم »همهٔ خاکسترهایی هم که بر سرش ریخته‌اند، هر روز و هر ساعت، در هر کو ی و برزن، در داخل هر کلاس و هر خیابان و هر خانه و خانواده، دارد ادامه می‌دهد…

 

 


هر انقلاب برای رسیدن به بلوغ خودش باید از مراحلی عبور کند، باید از درون قلوب و ضمایر تک‌تک آحاد جامعه بگذرد….
پس از ٦سال مبارز ة انقلابی مسلحانه، یک پتانسیل عظیم انفجاری در حال
جوشیدن است. تنها کافی بود که تور اختناق سوراخ شود و ماشین مخوف ساواک
اندکی حرکتش کُند گردد. این واقعیتی بود که در اواخر سال ٥٥و به‌وضوح در سالهای ٥٦و ٥٧به اثبات کارتر، اهرمهای سرکوب را شل کرد، آتشفشانی از حقوق‌بشر رسید. وقتی شاه در زیر فشار سیاست خشم انقلابی‌توده‌ها به بیرون فواره زد و رفت و رفت تا در کوتاه زمان سیل خروشانی شود و یکی از
بزرگترین دیکتاتوریهای پلیسی دنیا را واژگون نماید. باز هم در همان سال ٥٥، به‌نقل از مجاهدینی که در بیرون زندان بودند و از طریق هواداران جنبش با ما ارتباط داشتند، داستانهای زیادی دربارهٔ حمایت و احترام مردم به‌خصوص در لایه‌های پایین جامع شهری نسبت به انقلابیون مسلح می‌شنیدم. به‌عنوان مثال در یک قهوه خانه، در حوالی پل سیمان، کارگرانی که مشغول خوردن ناهار دیزی، بودند به‌طور علنی صحبت می‌کردند. یا جوانان محله شیر و خورشید تهران، با نشان‌ دادن آثار گلوله بر روی در و دیوار یک خانه تیمی در مورد قهرمانیهای مجاهدین که مدتها درگیری سختی در آنجا داشتند صحبت می‌کردند که از قدرت ساواک خیلی بیشتر است و ثابت می‌کردند که قدرت سلاح جنبش انقلابی ضربه خورده بود و رهبرا ن آن شهید شده یا در زندانها بودند، اما مردم همین که جرأت کردند لب به اعتراض باز کنند، الگویشان همان مبارز ة قهرآمیز و سمبلهایشان همان پیشتازان مبارز ة مسلحانه بودند.
در ٣٠دیماه ١٣٥٥، کارتر، کاندیدای حزب دموکرات، با یک شاخه زیتون
ریاست جمهوری آمریکا برگزیده شد. و برژینسکی، تئوریسین کمیسیون سه جانبه و مشاور امنیت ملی، اکنون مرد شمار ة ٢کاخ‌سفید بود که عملاً در رأس سیاست خارجی آمریکا، فرصت می‌یافت تا دکترین خود را به آزمایش بگذارد. تز برژینسکی را در یک‌کلام و به زبان خودش می‌شود این طور
خلاصه کرد:
آمریکا باید تلاش کند تحولاتی را که گریزناپذیرند، از یک مسیر هرج و مرج و آشوب به مسیر انتقال »منظم بیندازد روی میز سیاست خارجی آمریکا، کارت ایران در اولویت قرار داشت. آن چه کارتر از شاه می‌خواست دو کلمه بیشتر نبود:
١-هماهنگی با سیاست نفتی آمریکا، که در اساس هدفش تثبیت قیمت نفت بود.
٢-هماهنگی با سیاست حقوق بشر

 

FIND US ON FACEBOOK

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات