728 x 90

ایران آزاد می‌شود

تظاهرات برلین
تظاهرات برلین

کلماتش تکان‌دهنده است. آدمی را در جای خود میخکوب می‌کند و با سرعتی شگفت همراه با کلامش در میان تاریخی خون‌بار به حرکت در می‌آیی. از این قرن به قرنی که در میان خون و رنج گذشت می‌روی. آنجا که خواهر مریم گفت: «از آن روزی که در دوران شاه به دنیای مبارزه قدم گذاشتم، برای فدا کردن جان ناچیزم در مسیر آزادی آماده و حاضر بودم. چند سال بعد وقتی خمینی دختران و پسران ۱۶ ـ ۱۷ساله را که بعضاً تحت مسئولیت من بودند، تیرباران و پر‌پر می‌کرد، دلم برای‌شان پر می‌کشید و همه وجودم را این آرزو پر می‌کرد که‌ای کاش به جای آنها بودم.

زمانی که خبر تیرباران خواهرانم را در زندانهای گوهردشت یا اوین یا زندانهای سراسر ایران و در بحبوحه قتل‌عام می‌شنیدم، این احساس و اشتیاق صدها بار در من تکرار شد».

اینها کلمات سمبل مقاومتی است که در هر فراز و نشیب ایستادگی در برابر خونخوارترین هیولای دژخیم که تاریخ ایران و تاریخ جهان تجربه کرده است رسم فدا و صداقت را پیشه کرد. در میان این کلمات صداقت و فدا موج پشت موج به‌وجود آدمی رسوخ می‌کند و قلب را می‌لرزاند. خواهر مریم در میانه این مقاومت همیشه در نوک‌ستون کنار زدن هجوم توطئه‌ها بوده. هیچ موفقیت و پیروزی در این مقاومت نبوده که خواهر مریم با فدا راه پیشروی آن را به جلو نگشوده باشد و حال او در برابر همه از انتخاب و عهد خود سخن می‌گوید.

«این نسل آمده است که همه چیز خود را برای آزادی مردمش فدا کند. من هم یکی از آنها هستم.
کاش می‌شد با فدای جان من، کشتن دیگر هموطنان‌ام در ایران را متوقف کرد. اما هیهات که ضحاک خون‌آشام، سیری‌ناپذیر است. عهد من با مردم ایران و تعهد من به مسعود رجوی، سرنگونی رژیم ضدبشری آخوندیست تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خون. بنابراین به ولی‌فقیه ارتجاع می‌گویم اگر فکر می‌کند با این توطئه‌ها می‌تواند ما را متوقف کند، سخت در اشتباه است. ما شعله نبرد را بالا و بالاتر می‌بریم.

و کلام آخر را هم به خلق قهرمان باید گفت:


من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود جان و سر را نتوان گفت که مقداری هست»

در برابر طوفانی که این کلمات در وجود آدمی برپا می‌کند تنها یک راه‌حل هست، این‌که با طوفان وجودت همراه شوی و کلام خواهر مریم را با خروش حاضر حاضر حاضر همراهی کنی. صدق و فدا تنها جاده و مسیری است که جنبش ما با حرکت در آن توانسته در برابر مهیب‌ترین نیروی سر برآورده از عمق سیاه‌ترین تاریخ ایران مقابله کند و این اژدها را که هر چند صد سر هم می‌خواهد داشته باشد به صخره بکوبد. در وجود آدمی صدق قدرت ایستادن می‌دهد و فدا جاودانه‌اش می‌کند. و خواهر مریم کسی است که این دو گوهر گرانبها را در جریان نفس‌گیرترین تجربه تاریخ مبارزه ایران‌زمین به همه مبارزان راه آزادی از وجود ارزشمند خودش هدیه کرده است. هدیه‌یی که برای ارج گذاشتن بر آن باید آن را گسترش داد و این‌گونه توان و قدرت مبارزه را بیشتر بیشتر کرد. کلمات کوبنده او پاسخ آخرینِ فرزندان ایران‌زمین به همه توطئه‌ها و سرکوب و کشتارش است:

«اوضاع به نقطه‌یی رسیده که نه رئیسی جلاد و نه بمب اتمی، دیگر اثر ندارد، ترفند شیخ برای احضار ارواح شاهان ساقط شده هم دردی دوا نمی‌کند. ارتجاع آخوندی در لبه همان گوری است که ارتجاع سلطنتی در آن افتاد.
بله، ایران آزاد می‌شود و چنان که مسعود رجوی گفته است: «هیچ قدرتی در جهان نمی‌تواند مانع قیام و پیروزی مردم ایران شود».

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/ea8a9d1e-c4ed-4bc7-9609-e63b08d8b886"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات