728 x 90

تبیین جهان- شماره ۴۱

تبیین جهان

تبیین جهان- شماره چهل و یک
تبیین جهان- شماره چهل و یک

تبیین جهان- شماره چهل و یک

ضرورت مفهوم‌جویی و تبیین

... . . سؤال این است، مگر در همان کتاب اول، خیلی از مسائل روشن نشد؟ مگر مسیر روشن نشد؟ پس دیگر چه احتیاجی به تبیین داریم و ً اصولاً چه ضرورتی برای آن است؟ مگر ما از ابر هیدروژنی اولیه تا جامعه بی‌طبقه توحیدی منحنی رسم نکردیم؟ مگر نصف این راه را ً عینا و یک مقدارش را ذهنا ـ با یک نتیجه‌گیری منطقی از مسیر قبلی ـ درننوردیدیم؟ پس چه نیازی به این بحثهاست؟ اینجاست که باید گفت تا آنجایی که به بررسی محض نظامات حرکات جهان مربوط می‌شد ـ گرچه به خیلی از دریافتهای ما کمک کرد ولی... . .

ماتریالیست‌ها حرکت جهان را در مجموع، بی‌ قصد و غرض و غیر آگاهانه می‌دانند . فی المثل بعضی‌هایشان ـ نه همه‌شان، که بعداً توضیح خواهم دادـ معتقدند که تیرهای تکامل، ً تماماً تصادفی شلیک شده است. ولی این‌که چگونه به هدف خورده و اینجا آمده، بحث دیگری است. از این نظرگاه ـ نظرگاه ماده گرایانه ـ صرف‌نظر از اختلافات بسیار عظیمی که در داخل این اردوگاه است (که بعداً صحبتش را خواهیم کرد)، ً

مثال بین ماتریالیستهای مکانیست و ماتریالیستهای دیالکتیک، به هرحال جهان در کل بی‌مفهوم، و بی‌ قصد و غرض است. آیا توضیحات کتاب اول، این را روشن کرد که حق با اینها است یا نه؟ ممکن است ایده‌هایی گرفته باشیم، ولی قاطعانه روشن نکرد...

به همین دلیل آنهایی که نمی‌خواهند این پیش قرارها و هدف گیریهای از پیش را بپذیرند، ترجیح می‌دهند که بگویند: تا به‌حال این‌طور بوده، بله، ولی بعدش را کسی چه می‌داند؟!

اگر هم مثل ماتریالیستهای نوین ـ ماتریالیستهای دیالکتیک ـ به‌طور محتوم و حتمی پایان استثمار را پیش‌بینی کنیم، به هرحال باز باید طوری حرف بزنیم که کسی نتواند از آن نتیجه بگیرد که از پیش، چنین هدفها و قرارهایی در کار جهان بوده است. قبلاً گفتم که پوزیتیویستها، در این رابطه هیچگاه حکم محتوم نمی‌کنند. یک سری از ماتریالیست ها ـ ماتریالیستهای مکانیک ـ هم ً اصولاً این کار را نمی‌کنند ماتریالیست ها معتقدند در کار جهان هدف و قراری نبوده و تصادف بوده است. دیالکتیک نیز حکم‌هایی درباره آینده می‌دهند، لیکن ً دقیقاً مواظب هستند طوری صحبت نکنند که کسی بتواند از آن نتیجه بگیرد که از پیش، در کار جهان، چنین قرارهایی بوده است.

بنابراین، دست یافتن به یک جهان بینی صحیح و واقعی، مستلزم این است که همین حرکات و نظاماتی را که تا به‌حال دیدیم ـ نظامات محوری و اساسی جهان را ـ درست تبیین کنیم، چرا که اینها کلید فهم حرکات دیگر هستند، برای این‌که بقیه حرکات، متفرع و ناشی از اینها هستند. بنابراین، به‌طور کلی و در مجموع، بسیار ضروری است به چیزهایی که تا به‌حال از آن صحبت کرده‌ایم، نظری بیفکنیم. فقط به اینصورت می‌توان به چراهای مختلفی که در اطرافمان وجود دارد و سراسر زندگیمان را مملو از خودش کرده، پاسخ درست و واقع‌بینانه بدهیم، پاسخهایی که ً ماهیتا در چارچوب شناخت فلسفی قرار می‌گیرند.

نیاز به فلسفه

چرا ما به فلسفه، شناسایی فلسفی و به این مفهوم جویی‌هایی که صحبت کردیم، نیاز داریم؟ مگر علم نمی‌تواند به آنها جواب بدهد؟...

قبلا گفتیم علم جواب چراها را نمی‌تواند بدهد، موضوع علم، جواب به چگونگی هاست. این‌که چرا تیراندازی شد، موضوع علم نیست. این‌که چرا تکامل این‌طور شتابان، جهت دار، پیچیده شونده و تطبیق پذیر به جلو می‌تازد، و این‌که چه بسا این، به‌خاطر مرکز جاذبه‌یی، معبودی و معشوقی باشد، این هم در عهده علم نیست….

... مجروحی که تیر خورده بود را پیش جراح ها آوردیم، تیم پزشکی بسیار مجرب، آشنا به آخرین حرفه‌ها و پیشرفتهای پزشکی، از مدرن‌ترین ابزار و آلات مختلف استفاده می‌کنند. خوب، اینها با آزمایشات و باعکسبرداری هایشان، حتی می‌توانند بگویند، چند سلول از بین رفته، چند ساعت از تیراندازی می‌گذرد، چه مدتی جراحت طول خواهدکشید، نوع گلوله، سرعت آن، نوع اسلحه، میزان انعقاد خون، راه و درمان بیمار و همه اقدامات لازم، همه اینها را می‌توانندبگویند. اما آیا می‌توانند بگویند که برای چه تیر خورده؟ آیا این تیر و این جراحت، محصول شرکت در یک جنگ عادلانه انقلابی است یا ناشی از دست داشتن در یک یورش ارتجاعی، آیا می‌توانند جواب بدهند؟ آیا دستگاه‌شان می‌تواند به این سؤال جواب بدهد؟ آیا این تیر، تصادفی به وی خورده؟ یا کسی با قصد و عمد، به او شلیک کرده؟ جواب به این سؤالها، در موضوع کار و جستجوی علمی آنها، نیست... .

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/1f73fa6f-a45b-4098-a6ac-b2ba3d16acb9"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات