728 x 90

تبیین جهان- شماره ۴۶

تبیین جهان

تبیین جهان- شماره ۴۶
تبیین جهان- شماره ۴۶

تبیین جهان- شماره ۴۶

فصل اول: علم و فلسفه

درباره فلسفه

اول بگویم که برای تشریح مطلب و تفهیم و تفاهم و این‌که همگی با هم در این بحث قدم به قدم حرکت کنیم، من ناگزیر از تکرار برخی مطالب هستم و امیدوارم خسته نشوید. گفتیم قلمرو علم، قلمرو کمیت های سنجش پذیر، قابل شمارش و قابل تجربه است . به‌نحوی که در خارج از این قلمروـ قلمرو تجربه و شمارش ـ علم راهی ندارد. مکررًا گفتیم که علم به چگونگی ها جواب می‌دهد و در مورد چرایی ها راهی ندارد. این در حالی است که همیشه سلسله‌یی طولانی از چراها، یکی پس از دیگری در مقابل انسان قد علم می‌کند. چراها و تبییناتی که بدون پاسخ گفتن به آنها پیشرفت ـ حتی چنانکه دیدیم در قلمرو علم ـ نامیسر است. نظیر آن که ً قبلاً گفتیم، چرا می‌گوییم»بد «، چرا می‌گوییم»خوب «؛ ً اصولاً بد و خوب، چه هستند و چه حکمتی دارند؟ چرا به این جهان آمدیم؟ چرا انسان را بایستی مسئول و وظیفه‌مند ّ تلقی کرد؟ هدف و فلسفه تولید و فعالیت بشری چیست؟ چرا بایستی این‌طور باشد؟

مثال: در کارخانه های بزرگ، بخشهای مختلف، هر کدام بدون توقف، در حال حرکت و پیشبرد کار هستند. چرخ دنده‌های بزرگ در حال چرخش، هزاران قطعه در حال جابه‌جایی، حرکت و دوران. این کارخانهٔ بزرگ، با تمامی‌بخشها و قطعاتش، در حال تکاپو است تا هدفی را ّ تحقق بخشد، یعنی محصولی مشخص عرضه کند. حال کارآیی اجزای کارخانه را بررسی کنیم. برای نمونه، در میان هزاران قطعه، درون قطعه‌ها، یک پیچ کار گذاشته شده است. کارشناسان، از کجا می‌توانند بفهمند آیا این پیچ، کار کرد درست خود را دارد یا دچار اشکال و فرسایش شده است؟ پاسخ یک چیز است: آیا این پیچ، در راستای هدف اصلی کارخانه، یعنی تولید محصول نهایی، نقش دارد؟ یا بودن و نبودنش، تغییری در بازده محصول نهایی کارخانه، ندارد؟ اگر نقش دارد، حتی بسیار اندک، روشن است که پیچ در خط تولید کارخانه است. اما اگر نقشی نداشته باشد، یعنی آن پیچ کارآیی ندارد و از آن سیستم، تضادی حل نمی‌کند... .

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/38ea65a0-fea1-4454-9780-223857c4646e"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات