728 x 90

جبههٔ متحد مردم در برابر مافیای غارت

سخن روز
سخن روز

«کف خیابان» هر روز شاهد گسترش اعتراض اقشار عاصی مردم ایران است. خیابانی که دیکتاتوری آخوندی بیش از ۴دهه با سرکوب و خفقان، تلاش می‌کند مردم به‌جان آمده از ستم و چپاول را از آن به‌دور نگه‌دارد. اما اکنون همه چیز گویای آن است که خشم و نفرتی که تاکنون زیر پوست شهر در غلیان بود، اکنون خاکریزهای سرکوب را در می‌نوردد و به‌صورت اعتراضات رو به‌گسترش اقشار عاصی، وارد خیابان‌ها می‌شود.

از صبح ۹بهمن نیز کادر زحمتکش درمان در چندین شهر مختلف به‌خیابان‌ها آمدند و با اشاره به‌وعده‌های دروغ رئیسی جلاد فریاد زدند: «از وعده‌ها خسته‌ایم!» همزمان معلمان و فرهنگیان محروم در حدود ۱۰۰شهر از ۲۹استان تحصن کردند. معلمانی که روی پلاکاردهایشان نوشته بود: «معلم می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد» و «ما همه با هم هستیم، تا پیروزی می‌ایستیم». در بسیاری از مدارس دانش‌آموزان نیز با پلاکاردهای «آموزگارم به‌من آموخت، حق گرفتی است» به پشتیبانی از معلمان خود آمدند.

 

اینگونه جبهه خلق هر روز متحد‌تر می‌شود. از درون نظام هم به‌این خطر اذعان می‌کنند که «در ماه‌های گذشته بازنشستگان، آموزگاران... سرمایه‌گذاران خرده‌پا در بورس... هر روز ناراضی‌تر از روز پیش اعتراض خود را به‌شکل‌های گوناگون نشان می‌دهند» (جهان صنعت-۲بهمن)؛ و هشدار می‌دهند که نه‌تنها «افزایش نارضایتی‌ها و استقبال از تجمع» های اعتراضی «به‌مراتب بیشتر «شده، بلکه «شعارهای سر داده شده نیز رنگ و بوی تندتری پیدا کرده» و «شعارهای متعددی علیه رئیسی سر داده» می‌شود (مردم‌سالاری-۲بهمن).

اما در مقابل، غارتگران حاکم در بن‌بست هستند و نمی‌توانند جلو این گسترش خطرناک را بگیرند. از یک‌طرف به‌خاطر ماهیت چپاولگرانهٔ خود حتی نمی‌توانند برای آرام کردن این وضعیت، بخشی از خواسته صنفی اقشار به‌جان آمده را هم پاسخ دهند، چرا که می‌دانند که پاسخ دادن به‌خواست یک قشر، نه‌تنها وضعیت را آرام نمی‌کند، بلکه فوران خواستها و اعتراض سایر اقشار برای حقوق به‌یغما رفته را در پی خواهد داشت.

 

رئیسی جلاد به‌صراحت در گفتگوی تلویزیونی با اذعان به‌این بن‌بست می‌گوید: «بازنشستگان، کارمندان، کارگران و همهٔ اقشار می‌گویند حقوق‌مان کم است... اما اگر به هر قشری بگوییم راست می‌گویید، با اقشار دیگر چه کنیم؟» (۵بهمن). این در حالیست که دولت رئیسی جلاد در بودجهٔ ۱۴۰۱ بودجهٔ سپاه پاسداران را نزدیک به ۳برابر افزایش داده و به‌همین نسبت به بودجهٔ صدور تروریسم و نیروهای نیابتی رژیم هم افزوده است.

از طرف دیگر تضعیف رژیم و شدت انفجاری بودن جامعه، خامنه‌ای و رئیسی را در بن‌بست سرکوب هم گرفتار کرده است. آنها دو راه دارند: یا سرکوب کنند؛ که می‌دانند پیآمد آن رادیکالیسم بیشتر اعتراضها خواهد بود که برایشان بسیار خطرناک است. یا باید دندان روی جگر بگذارند که پیآمد آن فراگیر شدن هر چه بیشتر اعتراض اقشار و زمینه‌سازی قیامی بزرگ خواهد بود. به‌ویژه در شرایطی که دشمنی خطرناک هم در کمین است که «اگر کوچکترین فرصت و روزنه‌یی ببیند، علیه نظام اقدام می‌کند. همان دشمنی که ۱۷هزار تن از نیروهای نظام را کشته است!» (آخوند همدانی، امام جمعهٔ خامنه‌ای در کرج-۸بهمن).

 

بنابراین چشم‌انداز، اتحاد روزافزون جبهه خلق و گسترش اعتراض اقشار به‌جان آمده در برابر مافیای غارتگر حاکم است. روندی که بر پایه منطق دیالکتیک، در نقطه‌ای جهش کرده و اعتراضات اقشار به قیامهای گسترده، پیوسته و آتشین، بالغ خواهد شد.

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/438b418c-b343-46a5-b0bc-ef63f072c487"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات