728 x 90

حرمت و کرامت زن ایرانی در «نظام مقدس»!

سرکوب زنان در ایران
سرکوب زنان در ایران

کجا هستند فریسیان ریایی، مجسمه‌های جهل و خباثت، آخوندهای عمامه درشت که برای بیرون بودن تار مویی از زنان و دختران ایرانی، فریاد وااسلاما و واشریعتا سر می‌دهند و رگان گردن‌شان به سفتی طناب می‌شود؟ ولی وقتی نوبت به خودشان می‌رسد هیچ حریمی را به‌رسمیت نمی‌شناسند. سؤال این است آیا حتی در این شریعت ریایی، بیرون افتادن یک تار مو از حجاب، وزن بیشتری دارد یا چنگ‌اندازی به حریم یک زن و برکندن پوشش او به قصد آدم‌ربایی از سوی مأموران دولت؟!

اینجاست که ماهیت کذاب ولایت فقیه و گزمه‌ها و محتسب‌های او برملا می‌شود. آنها اگر دغدغهٔ حجاب داشتند. اگر حرمت و کرامت زنان برایشان به اندازه سرسوزنی ارزش داشت، اگر پایبند ناموس و دین و مقدسات بودند. اگر به خدا و روز آخرت ایمان داشتند، به نیروی انتظامی، پاسداران، بسیجی‌ها و لباس‌شخصی‌های خود برای هر کاری فرمان آتش به اختیار نمی‌دادند.

آخوندهای حرام لقمه ریاکارانه خود را به علی و آل علی می‌چسبانند تا از این رهگذر خلافت ارتجاعی و اهریمنی خود را موجه جلوه دهند. علی همان پیشوایی است که وقتی شنید که در قلمرو او خلخالی را به‌زور از پای یک زن یهودی بیرون کشیده‌اند، آن‌چنان بی‌قرار، برافروخته و اندوهگین شد که گفت اگر مسلمانی با شنیدن این خبر از غصه دق کند، ملامتی بر او نیست.

آنچه در سد لتیان در حق یک زن هموطن بی‌گناه ایرانی اتفاق افتاد، قلب هر ایرانی و بلکه هر انسان شرافتمند و نیآلوده به خبث آخوندها و همگنانشان را به درد آورد. توفانی سهمگین بود که وجدانها را در نوردید و شبکه‌های اجتماعی را به تکان درآورد.

این یک اشغالگری آشکار ایران و چنگ‌اندازی به جان و مال و نوامیس این مملکت است. منشاء این رذالتها شخص خامنه‌ای و هم‌عمامه‌یی‌های او هستند. او جلاد ۶۷ را به همین منظور به صحنه آورده است. آخوند احمد علم‌الهدی، پدر زن رئیسی جلاد، به صراحت اعتراف کرد:

«رهبری فرمان آتش به اختیار دادند، بنابراین اگر زنی در خیابان روسری خودش را از سرش برداشت، باید با اعتراض مردم مواجه شود و ببیند که در میان مردم جایی ندارد. در این صورت مطمئن باشید دو روسری هم سر خواهد کرد و این همان روش امر به معروف و نهی از منکر است» (سلام نو. ۲۰اسفند ۱۴۰۰).

نمونه‌یی از روش «امر به معروف و نهی از منکر» مورد نظر خامنه‌ای، رئیسی و علم‌الهدی را در آن فیلم دردناک همه دیدند.

چگونه است که حکومتی به خود اجازه می‌دهد به یک بهانهٔ واهی به حریم یک زن متعرض شود.

 

کدام اشغالگر ایران به خود جرأت می‌داد در روز روشن به یک زن هم‌وطن تعرض کند و جان سالم از مهلکه به‌در ببرد. برای این‌که جنایت برایمان عادی نشود، لازم است هر بار با یادآوری آن، شمشیر خشم برافروخته را برای روز موعود صیقل بزنیم. نباید گذاشت این تعرض‌ها عادی شود. باید مقاومت عمومی ما، سدی سدید در برابر گزمه‌های وحشی خامنه‌ای بکشد.

این روش‌های موهن و وحشیگرانه، طرح و برنامهٔ حکومت رئیسی و گزمه‌های او برای فرو خواباندن فضای اعتراضی و پیشگیری از قیام محتمل در شرایط انفجاری ایران است. اکنون که سونامی گرانی، نان سفره‌ها را نیز نشانه گرفته است، هر اتفاقی از این دست می‌تواند در حکم یک جرقه در انبار فشردهٔ باروت عمل کند.

به‌یقین حافظهٔ تاریخی ایران و ایرانی، هیچ‌کدام از این صحنه‌ها را از یاد نخواهد برد. انتقام مردم از شیخ جرار و چکمه‌پوشان آن ناگهانی، سخت و غیرقابل اغماض خواهد بود.

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/52f5ed0a-22af-47e1-9c22-e43edfb1011a"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات