سؤال ۱: بعد از گذشت این سالها و در جریان عمل این انتخاب چه نتایجی داشته است؟
صلاحیت، ظرفیت و شایستگی مریم رجوی در سختترین شرایط مقاومت محک زده شده است.
او بیش از هر کسی دیگر در این مقاومت بهسنگینی مسئولیتی که بر دوش گرفته بود، آگاهی داشت و میدانست که چه راهی را باید طی کند. خواهر مریم بارها و در سخنرانیهای مختلف بهسنگینی این مسئولیت اشاره کرده و هر بار آمادگی خود را برای عبور از همه آزمایشها در این مسیر اعلام کرده و در عمل بهراهگشایی های بزرگی در مقاومت ایران دستزده است.
از جمله در قسمتی از سخنرانیشان در گردهمایی بزرگ ایرانیان در ویلپنت پاریس در ششم تیر سال ۱۳۹۲گفت:
«نقشهمسیر ما این است که اگر برای رسیدن بهآزادی، باید از هفتخوان سرکوب و زندان و شکنجه و تیرباران گذشت،
اگر برای رسیدن بهآزادی باید از هفتخوان اتهام و شیطانسازی و خنجر و خیانت عبور کرد،
اگر برای رسیدن بهآزادی باید از هفتخوان ۷۰ابتلا و آزمایش گذشت،
آری، آری، ما در نبرد آزادی، برای صدها هفتخوان دیگر حاضر و آمادهایم».
سؤال ۲: اشاره کردید بهراهگشایی های بزرگ در مبارزه با رژیم، میتوانید مواردی از آن را اسم ببرید؟
انتخاب مریم رجوی بهعنوان رئیسجمهور دوران انتقال حاکمیت بهمردم ایران، یک جهش جدی در فعالیتهای مقاومت ایران ایجاد کرد. اگر بهآن سالیان برگردیم خواهیم دید که بعد از مرگ خمینی، رفسنجانی درصدد بود با مدرهنمایی خود را بهغرب عرضه کند و تعادل را بهنفع خود بچرخاند.
در این اثنا اشغال کویت از سوی عراق توجه جهانی را از روی دیکتاتوری آخوندی و نقش توسعه طلبانه و تروریستی آن در منطقه برداشت و جنگطلبی این رژیم بهبوته فراموشی سپرده شد. این یک فرصت طلایی برای نظام ولایت فقیه بود تا از یکطرف عراق را ببلعد و از طرف دیگر مجاهدین را از سر راه خود بردارد. تعرض او با شکست مواجه شد و اینبار نوبت مجاهدین بود که تعرض تمامعیار سیاسی خود را آغاز کنند.
در یککلام مجاهدین با مریم رجوی وارد دوران نوینی از شکوفایی و بنبست شکنی شدند. مقاومت ایران با داشتن چنین منتخبی در داخل و خارج ایران دستآوردها و پیروزیهای زیادی را بهدست آورد.
روزنامه اکسپرسن در ۱بهمن ۷۲نوشت: «در سراسر ایران بهاین زن(مریم رجوی) امید بستهاند».
دیکتاتوری آخوندی این پیروزیها را برنمیتافت. ارسال یک خمپاره غولپیکر ۳۰۰میلیمتری برای هدف قرار دادن مقر مریم رجوی در پاریس یکی از اقدامات تروریستی آخوندها برای محدود کردن دامنه فعالیتهای رئیسجمهور برگزیده مقاومت بود.
طی سالهای ۷۳تا ۷۵بهیمن حضور مریم رجوی در پاریس حمایت ایرانیان خارج از کشور از مجاهدین گسترش پیدا کرد. این گسترش خود را در گردهماییهای بزرگ نشان داد. در سال ۷۵مریم رجوی در سالن ارلزکورت لندن سخنرانی کرد. ۲۵هزار نفر در این گردهمایی شرکت کردند. این بزرگترین اجتماع ایرانیان تا آن تاریخ بود. تشکیل این جنبش همبستگی در خارج از ایران، یک موج قوی برای حمایت از مقاومت بهوجود آورد؛ موجی که هنوز از حرکت و پویش بازنایستاده و بهشکل آکسیونها، تحصنها، گردهماییها و تظاهرات ادامه دارد جنبش همبستگی ایرانیان با پاکباختگی و از جان گذشتگی قهرمانان و اعضای مقاومت، توانست کودتای ارتجاعی ـ استعماری ۱۷ژوئن را بهشکست بکشاند.
یکی دیگر از آثار حضور مریم رجوی در خارج از کشور بهوجود آمدن جبههای بزرگ متشکل از شخصیتهای سیاسی، حقوقی، هنری، فرهنگی و مذهبی و پارلمانترها در حمایت از مقاومت ایران بود. مریم رجوی با شخصیت استثنایی و تأثیرگذار خود توانست لشگری از وجدانهای حساس بینالمللی را در یک جا گردآورد. گردآوری این گنجینه نفیس از حمایتهای ارزشمند بیگمان مدیون اعتقاد عمیق و قلبی مریم رجوی بهعنصر ناب انسانی و ارزشهای اصیل در هر انسان است؛ ارزشهایی که چون بارز شود قادر خواهد بود تغییرات شگرف ایجاد کند.
مریم رجوی در جریان یک مبارزه نفسگیر نشان داد که قادر است نه تنها ایرانیان مشتاق آزادی، بلکه جهانیان را صرفنظر از هر اعتقاد، مذهب، نژاد، زبان، ملیت و جنس و رنگ پوست گردهم آورد و حول ارزشهای انسانی بسیج کند. او در پروسهٔ انطباق تئوری و عمل بهخوبی اثبات کرد میتواند نقطهٔ وحدت و همقلبی اجتماع عظیمی از انسانها باشد. چه کسی جز مریم رجوی میتوانست این مهم را محقق کند. ایران با همهٔ تنوعات فرهنگی، قومی و مذهبی خود بهچنین رئیسجمهوری نیازمند است تا بتواند پارههای از هم جدا شده را بههم پیوند بزند و به جداییها و بیگانگیهای بهوجود آمده در نظام آخوندی پایان دهد و ایران را بهشکوه و جلال دیرینهٔ خود بازگرداند.
با کارزارهای پیدرپی و فشردهای که مریم رجوی در ۵قاره جهان بهوجود آورد، مقاومت ایران قادر شد محاصره اشرف و لیبرتی را درهم بشکند و از تنگهها و تنگناهایی که نظام ولایت فقیه و حامیان سیاست مماشات بر سر راه او ایجاد کرده بودند، به سلامت عبور کند.
سؤال: این کار یعنی هجرت بزرگ مجاهدین از عراق و از میان آتش و خون بهواقع بیشتر شبیه یک معجزه بود.
بله واقعاً همین طور بود و هیچکس تصورش را نمیکرد که مجاهدین بتوانند در این کارزار بر رژیم پیشی بگیرند چون تا جایی که بهرژیم برمی گشت درصدد بود تا همه مجاهدین را در عراق قتلعام کند. ولی واقعیت این است که مریم رجوی قهرمان تبدیل کردن ناممکنها به ممکن هاست و این هم یکی از آن موارد بود. البته که تمام این کارها با یک کار ریزبافت شبانهروزی و طراحی درست و استفاده از همه امکانات صورت گرفت.
مورد دیگر کارزار خارج کردن مجاهدین از لیست سیاه تروریستی بود که تنها و تنها با بنبستشکنی و هدایت مستقیم مریم رجوی امکانپذیر شد. مریم رجوی با لشگری از نیروی حقانیت و وجدان توانست طی ۷سال کار طاقتفرسا بر تصمیم دیکته شدهٔ ۲۷کشور اتحادیهٔ اروپا پیروز شود و یک ناممکن ۱۵ساله یعنی خروج از لیست تروریستی آمریکا را نیز به ممکن تبدیل نماید.
چه کسی جز مریم رجوی میتوانست با هدایت افشاگریها و فعالیتهای مقاومت ایران، به رؤیاهای اتمی آخوندها پایان دهد و برای ایران و جهان صلح پایدار بهارمغان بیاورد؟
مریم رجوی در جریان یک مبارزه نفسگیر نشان داد که قادر است نه تنها ایرانیان مشتاق آزادی، بلکه جهانیان را صرفنظر از هر اعتقاد، مذهب، نژاد، زبان، ملیت و جنس و رنگ پوست گردهم آورد و حول ارزشهای انسانی بسیج کند. او در پروسهٔ انطباق تئوری و عمل بهخوبی اثبات کرد میتواند نقطهٔ وحدت و همقلبی اجتماع عظیمی از انسانها باشد. چه کسی جز مریم رجوی میتوانست این مهم را محقق کند؟ ایران با همهٔ تنوعات فرهنگی، قومی و مذهبی خود بهچنین رئیسجمهوری نیازمند است تا بتواند پارههای از هم جدا شده را بههم پیوند بزند و به جداییها و بیگانگیهای بهوجود آمده در نظام آخوندی پایان دهد و ایران را بهشکوه و جلال دیرینهٔ خود بازگرداند.
انتقال معجزهآمیز اعضا و مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران از زندان لیبرتی در عراق بهخاک آلبانی(هجرت بزرگ) یکی دیگر از دستآوردهای زرین مریم رجوی است. این انتقال مقاومت ایران را قادر ساخت تا وارد فاز تهاجمی شود و با پیافکندن اشرف۳در خاک اروپا بهفعالیتهای داخل ایران امید و سمتوسو ببخشد. اوجگیری و گسترش کانونهای شورشی در داخل کشور و تأثیر آن بر شکلگیری قیام دی ۹۶و سلسله اعتراضات اقشار و شهرهای شورشی، یکی دیگر از دستآوردهای مریم رجوی است. رونمایی از اشرف۳با برگزاری گردهمایی سالیانهٔ مقاومت در این شهر آرمانی، بار دیگر جایگاه بیبدیل تنها آلترناتیو مشروع حاکمیت آخوندی را به بام جهان برد و در دلهای منتظر ایرانیان بهستوه آمده نور امید و اعتماد کاشت.
رئیسجمهوری برای رهایی خلق
آنچه گفته شد تنها خردلی از خروار بود. بررسی کارنامهٔ درخشان رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت مجالی جداگانه میطلبد. بهراستی چه رازی در مخالفت مریم رجوی با انتخابش بهریاستجمهوری دوران انتقال نهفته بود؟ در اینجا لازم است بار دیگر بهآن صحنهٔ تاریخی در اجلاسیهٔ شورای ملی مقاومت برگردیم؛ به سخنانی که او با چشمانی اشکآلود و قلبی متأثر در مورد مسعود رجوی بهزبان راند:
.... اجازه بدهید در یک جمله احساسم را بگویم. فکر میکنم که آنچه را که مسعود برای مجاهدین و برای شورای ملی مقاومت تا به الآن کرده، کمتر کسی متوجه است؛ حتی خودم... نمیدانم آیا یک روز مردم ایران، یعنی خلق قهرمانمان، بهآن اشراف و آگاهی پیدا خواهد کرد یا نه؟ ولی امیدوارم که حتماً چنین روزی برسد. فکر میکنم که این گنجینه اساسی، این گنجینه تاریخی که دقیقاً ادامه راه مصدق کبیر است، برای ما ایرانیها در مسعود سمبلیزه شده و زنده و حاضر است. این، آن چیزی است که وظیفه ماست تا آن را برای مردم بهارمغان ببریم. فکر میکنم، هیچ چیزی بیش از این نه آنها را شاد میکند، نه بهغمهایشان پایان میدهد و نه دردهایشان را درمان میبخشد. من هم اگر ذرهیی توان، جسارت، و جرأت در آنچه که شما بهعهدهام گذاشتید داشته باشم، این است که همین را ببرم برای مردممان... و پیامآور ولو هر قدر کوچک و سادهای، برای مردم ایران از طرف مسعود باشم. الآن هیچ حرفی بیش از این ندارم، آنچه را که همه شما در مورد من گفتید ـ نمیتوانم بگویم «من» بلکه میگویم «مریم رجوی» ـ آنها همه گوشههایی بود از اندیشه، کار کرد و محصولات خود مسعود. پیشاپیش بهشما بگویم، برای من خیلی روشن است که هیچیک از آنها بهمن برنمیگردد. از همه شما یک بار دیگر قدردانی و تشکر میکنم.
آنچه به مریم رجوی برمیگشت او هیچگاه خواهان کسب عناوینی همچون «رئیسجمهور» نبوده و نیست. این نقطه افتراق او با تمام نامجویان و شیفتگان پست و مقام و قدرت است. او هرگز جویای این پست نبود، مسئول شورا و اعضای آن، در وی شایستگی آن را دیده و بهمثابه یک تکلیف تاریخی از او خواستند تا آن را بهعهده بگیرد ولی وقتی مریم رجوی فروتنانه مسئولیت پذیرفت، آن را جانانه و نیازمندانه اثبات کرد.
او با برنامه ۱۰مادهایاش منادی آزادی است، مبشر ایرانی آزاد، آباد، با مناسبات پیشرفتهٔ انسانی است. او خواهان یک جمهوری بر اساس جدایی دین و دولت، برابری زن و مرد، لغو حکم اعدام و یک ایران غیراتمی است. او آمده است میهنی بسازد «که در آن وسعت خورشید بهاندازه چشمان سحرخیزان است.