728 x 90

راهی که آمدیم- قسمت ۴۷- پرواز تاریخساز

راهی که آمدیم- تاریخچه مجاهدین خلق ایران

راهی که آمدیم- قسمت ۴۷- پرواز تاریخساز
راهی که آمدیم- قسمت ۴۷- پرواز تاریخساز

پرواز تاریخساز

 


در درس گذشته به ضرورت تأسیس شورای ملی مقاومت پرداختیم ظرفی که تمامی فداکاریهای مایه گذاریهای هموطنان در جنگ علیه استبداد دینی خمینی در آن گره می‌خورد و باید در صحنه سیاسی و اجتماعی به ثمر بنشیند.حال با توجه به اهمیت نقش شورا و ضرورت بقای آن دیگر امکان ماندن در داخل را نداشت و باید به خارج از حاکمیت خمینی منتقل می‌شد این یک ضرورت و الزام مبارزه بود.در درس امروز به چگونگی این انتقال می‌پردازیم.


حدود ده روز پس از پایه‌گذاری شورا در تهران و اعلام رسمی فراخوان به آن، مسؤل شورای ملی مقاومت که بنی صدر هم همراه وی بود. تهران را با یک پرواز خطیر به سوی پاریس ترک کرد. هواپیمای تصرف شده توسط خلبانان مجاهد روز 8مرداد در پاریس به زمین نشست و با ورود مسعود رجوی مسؤل شورای ملی مقاومت ایران به فرانسه در 8مرداد1360(30ژوئیه 1981)، کارزار گسترده معرفی جایگزین سیاسی رژیم آخوندها در سطح بین‌المللی و هم‌چنین برای نیروهای سیاسی و مردم ایران آغاز شد.
پرواز تاریخساز با پذیرش ریسک بزرگ و سونامی خطرناک به‌منظور معرفی و تثبیت آلترناتیو


توجه دارید که پرواز به فرانسه ولو این‌که مبنا و اساسش را حفاظتی تلقی بکنیم - با این ترکیب و با این شکل بخصوصِ آمدن،در مجموع در خدمت معرفی و تثبیت آلترناتیو بود، ‌به‌ ویژه که بر محمل یک عمل بزرگ نظامی (یعنی خود پرواز) نیز سوار بود.
تثبیت آلترناتیوی که تبلور و تجسم تمامی فداکاریها و خونها و شکنجه‌های مردم ایران است باید با بالاترین قیمت انجام می‌شد و پرواز تاریخساز بالاترین قیمت با پذیرش بالاترین ریسک برای مردم ایران و جهان تحقق یافت.


این تصمیم که رهبر مقاومت باید به خارج از دسترس هیولای آدمخوار باشد اتفاق‌نظر مرکزیت سازمان بودچرا که حفظ رهبری ضرورت حفاظت و نگاهبانی همه خونها بود.چرا که امروز پس از نزدیک به ۴۰سال، نقش تعیین‌کننده رهبری انقلاب برای همگان روشن است کما این‌که در زمانه کنونی عدم وجود رهبری در جنبش‌های منطقه بوضوح بارز و روشن است.


اما چرا از پایگاه یکم شکاری و عبور ۶۰۰کیلومتر در آتش و تیررس موشکها و هواپیماهای دشمن در طول مسیر؟خارج شدن از حاکمیت آخوندی از طرق مختلف امکانپذیر بود کما این‌که هزاران نفر از مرزها خارج شدند.اما
این خارج شدن باید تضمین آلترناتیو وتثبیت آن می‌بود و این بالاترین قیمت را طلب می‌کرد.کافی است مقایسه کنیم که رهبر مقاومت از راه زمینی خارج و تقاضای پناهندگی سیاسی از کشورهای دیگر می‌کرد با آنچه اتفاق افتاد که توجه تمامی خبرنگاران و شخصیتهای برجسته سیاسی و بالاترین مقامات فرانسه را جلب و همه را جذب کرد.


پیام مجاهدین خلق با پرواز بزرگ به خلق ایران
وانگهی به حق می‌باید جهانیان را - کما این‌که هموطنان خودمان را با پیام خلق ایران و پیام مجاهدین خلق ایران آشنا نمود و الاّ تمامی بلندگوهای جهان، یا در اختیار خمینی‌پرستان می‌بود و یا در انحصار انواع و اقسام نیروهای وابسته‌ای که به تنها چیزی که نمی‌اندیشند،‌آزادی و استقلال ایران است. دقیقتر این‌که ما نباید می‌گذاشتیم که خلأ رهبری انقلاب که دفعه‌ٔ پیش، رندانه و مکارانه و ریاکارانه بوسیله‌ٔ خمینی پْر شد و به اینجاها کشید این بار نیز به ترتیبی دیگر تکرار و بر ضد آزادی و استقلال ایران پر شود. سازمان ما که خود بالاترین فدیه‌ٔ ممکن را نثار رهایی ایران کرده است، خود موظف بود که به‌گونه‌یی انقلابی، برای این مسأله حیاتی و انقلابی و سرنوشت‌ساز نیز پاسخی بجوید. پس به سرنوشت کل خلق و کل انقلاب از این زاویه نیز نباید کم بها داد. با این تفاوت که نمایندگان و اعضاء مجاهدین در خارج از کشور، موضع بسیار متفاوتی با سایر مدعیانی که در اینجا (به امید جلب حمایت این یا آن قدرت خارجی در مسیر یک ایران وابسته) پرسه می‌زنند، دارند. و آن این است که سازمان عضو یا اعضایی از خود را پس از هفده سال مبارزه خونبار و خستگی‌ناپذیر با شاه و شیخ، برای نخستین بار در شرایطی به صحنه‌ٔ جهانی می‌فرستد که متکی،‌پشتگرم و سخنگوی یک مقاومت فعال، گسترده و سراسری است و هم‌چنین در شرایطی که خمینی خائن تمامی جهان را نسبت به "‌‌اسلام"‌‌ بدبین یا "‌‌زده"‌‌ کرده.

این‌که این طرح که خود یک عملیات بزرگ و ضربه‌ای خورد کننده به خمینی بود چه اندازه حساس و پیچیده بود و بعضاً غیرممکن می‌نمود.این طرح مصادره یک هواپیمای مسافر بری نبود.طرح با بکارگیری نیروهای زیاد در نیروی هوایی و در پایگاه یکم شکاری و در اختیار گرفتن یک هواپیمای نظامی C۱۳۰و تسلط کامل بر پایگاه و تمامی پستها و بازرسیها و برجهای آن بود اینها بماند و فقط به نتیجه و دست‌آوردهای آن می‌پردازیم.


برادر مسعود وقتی به خارج رسیدند گفتند:‌
«من تا وقتی که شخصاً به خارج از کشور نیامده بودم، نمی‌دانستم که از نظر جهانی، در میان توده‌های مسلمان جهان، خمینی دجال تا کجا خودش را نماینده‌ٔ اسلام قالب کرده. به ترتیبی که اگر این خونها و این مجاهدین نبودند، وقتی که قدم به قدم ماهیت خمینی افشاء می‌شد،‌این خمینی نبود که افت و نزول پیدا می‌کرد، بلکه ایدئولوژی ما نیز لااقل برای یک دوره‌ٔ تاریخی در محاق فرو می‌رفت. اما الآن دقیقاً به عکس است. این اسلام انقلابی است که در کالبد مجاهدین می‌درخشد و خمینی است که با چهره‌ای افشاء شده سقوط می‌کند. زیرا شما با همین پیام‌هایی که با "‌‌عمل"‌‌ و "‌‌نظر"‌‌ خودتان به جهان دادید و در اینجا به‌وسیله نمایندگان و هوادارانتان در ابعاد جهانی تبلیغ شد، آبرویی برای خمینی باقی نگذاشتید. در همین رابطه اگر دقت کرده باشید، بی‌جهت نیست که خمینی هر هفته در میان،‌یک روضه‌خوانی راجع به ضعف تبلیغاتش در خارج از کشور دارد. پس به راستی حیف بود که در فضای خفقان مطلق، آنچه در ایران می‌گذرد: آن همه فداکاریهایی که ابعادش تاریخی و جهانی است (ولو این‌که هنوز یک صدمش هم توسط ما بیان نشده) ناگفته می‌ماند و خبرش به گوش هیچکس نمی‌رسید. اما امروز، سازمان و شورا و آلترناتیو به‌طور جهانی مطرح شده، که طبعاً بدون آن "‌‌پرواز"‌‌ امکان نداشت.


به دلایل مختلف، عمل پرواز، مرجح بوده است، یعنی در سلسله اولویت‌های کارمان، این پرواز بر سایر کارها در جهت معرفی و تثبیت آلترناتیو، تقدم داشته است».
این صحبت‌های برادر مسعود در همان زمان پرواز یعنی ۴دهه قبل است که امروز حقانیت آن برای همه ما روشن می‌باشد.


پرواز یک تصمیم به‌غایت خطرناک
در تجربه تاریخ مبارزات مردم ایران از مشروطه تاکنون نقش تعیین‌کننده رهبری بارز و مشخص بود بنابراین حفظ سازمان و مقاومت دقیقاً مشروط به حفظ رهبری آن بوده است این تجربه خونبار‌ مبارزه ۱۰۰ساله مردم ایران بود.


بر تمامی اعضای سازمان روشن بود که حفظ برادر مسعود با نقش بی‌بدیل او در هدایت مقاومت بعد از شهادت بنیانگذاران تا چه اندازه ضروری بود.بطوری که بدون رهبری رژیم ضدبشری خمینی بدون یک مقاومت تعیین‌کننده بر اریکه قدت باقی می‌ماند و اثری از ایران و ایران باقی نمی‌گذاشت که البته تجربه این ۴۰سال حکومت ننگین آخوندی این را به همه نشان داد.


بنابراین وقتی خمینی فضای سیاسی را مطلقاً بست و سرکوب مطلق را حاکم کرداین مهمترین وظیفه سازمان بود که رهبریش را برای ادامه مبارزه و حفظ تمام خونهای شهدا از ابتدا تا امروز و سرنگونی رژیم پلید آخوندی از گزند دژخیمان خمینی حفظ کند. و از طرفی خارج شدن رهبری جهت معرفی آلترناتیو از طریق پرواز که بالاترین ریسک نظامی را داشت.


در نتیجه تصمیم‌گیری خروج از طریق پرواز به‌غایت سخت و خارج از توان کمیته مرکزی بود که نهایتا خود برادر مسعود این ریسک بزرگ را به‌عهده گرفت.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/2ad365f8-7429-4423-b3d4-480e934e3669"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات