728 x 90

راهی که آمدیم -قسمت۴۶- خط مبارزه مسلحانه تحمیلی از سوی خمینی

راهی که آمدیم- تاریخچه مجاهدین خلق ایران

راهی که آمدیم -قسمت۴۶- خط مبارزه مسلحانه تحمیلی از سوی خمینی
راهی که آمدیم -قسمت۴۶- خط مبارزه مسلحانه تحمیلی از سوی خمینی

خط مبارزه مسلحانه تحمیلی از سوی خمینی

 

 


پذیرش عاشورا گونه فاز نظامی
پس از سرکوب خونین تظاهرات مسالمت‌آمیز مردم در سراسر ایران. مقاومت مسلحانه در مقابل دیکتاتوری خون‌آشام که خمینی به مردم تحمیل کرده بود، مشروع و ضروری گردید و در سراسر کشور بین مردم و مجاهدین از یک‌طرف و پاسداران و چماقداران رژیم از طرف دیگر شروع شد. مجاهدین بنی صدر را که در معرض دستگیری و اعدام بود، به پایگاههای مخفی خودشان در تهران منتقل کردند و تحت حفاظت گرفتند.
در واقع در همان لحظات نیز ته‌مانده مشروعیت ارتجاع مطلقاً فرو ریخت در سرفصل تاریخی 30خرداد، و از فردای آن روز نیز مبارزه مسلحانه علیه رژیم ضدبشری خمینی، مشروع، منطقی، انقلابی و واجب گردید. از 30خرداد60تاکنون این واقعیت شکوهمند به اثبات رسید که مجاهدین با تمام وجود و از سر شور و ایمان به خدا و خلق عهد کردند که حتی به بهای فدا کردن تمامی بود و نبود و خانمان تشکیلاتی و فردی، فتنه خمینی و متحدان ضد انقلابیش را از ریشه در این میهن براندازند و بر این عهد و پیمان و تصمیم راسخ خود پای فشردند.


امروز پس از ۳۸سال این مردم قهرمان ایران با قیامهای پرشکوه و شجاعانه خود با تأیید خط مبارزه مسلحانه بر تمامی اتهامات و لجن پراکنیهای رژیم و دم و دمبالچه‌هایش خط بطلان کشیدند.آنها که سازمان را به خشونت و بستن راه مبارزه مسالمت‌آمیز متهم کرده در حالیکه خود مروج سازشکاری با رژیم بودند.


با این تصمیم تاریخی سرنوشت انقلاب ضداستبدادی با هیولای ولایت فقیه تعیین‌تکلیف شد و نقشه‌مسیر مبارزه انقلابی را تا امروز در مراحل سخت وصعب مشخص نمود مسیری که با عبور از گردنه‌های صعب العبور نظامی و سیاسی و ایدئولوژیک به بالاترین قله‌های پیروزی دست یافت.که بعداً درجای خود به آن می‌پردازیم. و بدون چنین تصمیم خطیر و تاریخی مقاومت ایران به چنین جایگاه عظیم داخلی و بین‌المللی دست نمی‌یافت و متقابلا رژیم ضدبشری در بن‌بست قرار نمی‌گرفت.و برخلاف نظر مماشاتگران و اصلاح‌طلبان قلابی برهمه روشن شد که این رژیم از درون قابل تغییر نبوده و نیست. و هزاران بار بر صحت خط مشی مبارزه مسلحانه تأکید کرد.


اگر مجاهدین در یک مقطع و یا یک جایی می‌بایست تمام سرمایه‌شان را می‌گذاشتند تا مسیر تاریخ ایران منحرف نشود و باز مثل بعد از کودتای 28مرداد (برای یک دوره‌ٔ طولانی)‌مردم‌مان در محاق فرو نروند، همین‌جاست.


بی‌مناسبت نیست که در پایان این مبحث، از آنها که درمانده از تفسیر مبارزه‌ٔ مسلحانه‌ٔ گسترده‌ٔ مجاهدین - به‌ویژه در نخستین فاز شگرف آن - تلاش می‌کنند تا با قرار دادن ساده‌سازانه‌ٔ آن (مبارزه‌ٔ مسلحانه‌ٔ مجاهدین) در قوالبی هم‌چون "‌‌تروریسم انفرادی"‌‌ و "‌‌بلانکیسم"‌‌، خود را از دریافت بغرنجی و پیچیدگی شرایط حاکم بر ایرانِ تحت سلطه‌ٔ خمینی، آسوده سازند، بپرسیم که: راستی اگر آنچه مجاهدین کرده‌اند، با برچسب‌های شما مشخص می‌شود، آیا می‌توانید بگوئید که چه چیز (و یا چه خط و حرکتی) در مقطع30/خرداد،‌اصولی"‌‌ بود؟ و آیا در همین رابطه می‌توانید بگوئید که اگر مجدداً به همان نقطه بازگردیم، شما چه خواهید کرد و چه حرکتی را پیشنهاد خواهید نمود؟ این تجربه برای هر جریان انقلابی است که باید به ضرورتها به هرقیمت پاسخ بدهند این تنها و تنها راه بقای انقلاب و نقطه افول و آغاز پایان دشمنان خلق است حتی اگر مجاهدین عاشورا گونه ضربه می‌خوردند چون راه درست بود باقی می‌ماندند


واین تجربه بر مجاهدین گذشت چنانکه شاهد قتل‌عام میلیشیا و مجاهدین بودیم و در رأس همه شهادت اشرف زنان مجاهد هدیه خاص برادر مسعود و سردار خیابانی محکمترین پشت و پناه رهبری مقاومت در ۱۹بهمن ۶۰به‌شهادت رسیدند و ضربات به پایگاههای مجاهدین در ۱۲اردیبهشت و ۱۰مرداد که ضربات کمرشکن بودند و دیگر امکان بقای سازمان در داخل کشور نبودضرباتی که یک‌هزارم به دیگر گروهها و احزاب به‌اصطلاح مخالف رژیم وارد نشد.اما آنچه باقی ماند و به اوج قله پیروزی رسید مجاهدین به‌رغم همین ضربات بودند.راستی مگر در تاریخ ضربه‌ای سنگین‌تر از ضربه امپراطوری یزید به امام حسین و یارانش در عاشورا وجود دارد که ظاهرا اثری از نیروهای او باقی نماند جز تعدادی خانواده به اسارت در آمده؟‌اما نتیجه چه شد؟ جز پیروزی بریزید و جاودانگی خط عاشور در طول تاریخ؟
آری اگر هر جریان و هر گروه در لحظات حساس تاریخ پاسخ صحیح را با هرقیمت بدهد این قانون تکامل تاریخ است که جاودانه‌اش می‌کند 


تأسیس شورای ملی مقاومت و ضرورت آن
معرفی آلترناتیو نوین مردم ایران الزام سرنگونی بود که برادر مسعود با پذیرش ریسک در تهران و قبل از عزیمت تشکیل و معرفی کرد.چرا که بدون وجود جایگزین دموکراتیک سرنگونی نه امکانپذیر و نه صحیح است که تجربه انقلاب ضدسلطنتی بیانگر این واقعیت است.


شورای ملی مقاومت جایگزین دموکراتیک و مردمی رژیم خمینی است. این شورا که سیمای سیاسی مقاومت عادلانه مردم ایران علیه دیکتاتوری ضدبشری خمینی را نمایندگی می‌کند، ائتلاف سیاسی فراگیری است از سازمانها و شخصیتهای مترقی، انقلابی و مردمی میهنمان که در 30تیر ماه 1360توسط آقای مسعود رجوی در تهران بنیانگذاری شد.


گره خوردن تمامی خونها و رنجها در شورا- تجربه انقلاب ضدسلطنتی
چنان‌چه بعد از سرنگونی سلطنت شاه از آنجا که رهبری مجاهدین در زندان بود و آلترناتیو در صحنه نبود،خمینی توانست با زد و بندهایش در غرب انقلاب را دزدیده و به تمامی ارزشهای به‌دست آمده از انقلاب خیانت کند.


نکته‌ٔ بسیار مهمتر دیگر، این است که ما موظف نبوده و نیستیم که فقط خونهای انقلاب را - آن هم در ابعاد عظیم وکم‌نظیری که همه‌ٔ جهانیان شاهدند - بدهیم. خون‌هایشان را نه فقط در این انقلاب، بلکه در آن یکی انقلاب هم دادیم و باز هم خواهیم داد، هر چند هم که لازم باشد، ولی بالاخره محصول سیاسی و عقیدتی و اجتماعی این مشقات و این همه خونها را به‌خاطر خدا و به‌خاطر خلق و به‌خاطر ایرانِ اسیر، در یک جایی باید هم گره زد و از تباه شدن و بازیچه قرار گرفتن آن ممانعت نموده، زمینه را برای درو کردنش بوسیله‌ٔ خلق و خلف‌ترین فرزندانش فراهم کرد. در غیراینصورت، چه بسا که باز هم نتیجه‌ٔ کار، مثل آن دفعه می‌شد. یعنی باز هم شما و نسل شما با فکر و عمل و سازمان خود راه باز می‌کردید، زمین سرد و خاموش (جامعهٔ آن‌روز) را شخم می‌زدید و بذر حرکت و انقلاب می‌کاشتید و با رنج و خون خود جوانه‌ها و شکوفه‌های آنرا آبیاری می‌کردید.


وظیفه و نقش شورا
شورای ملی مقاومت برای سرنگون کردن رژیم خمینی و استقرار دموکراسی و حاکمیت مردم در ایران تشکیل
شده است ‌. انتقال حاکمیت به مردم که از مجرای انتخابات عمومی و تأسیس مجلس مو سسان می‌گذرد،
توسط دولت موقت انجام می‌گیرد. به‌همین جهت وظیفه شورا در ماده اول اساسنامه‌اش این‌چنین تعریف شده است:
«شورای ملی مقاومت برای سرنگونی رژیم خمینی و استقرار دولت موقت تشکیل شده است».


یک‌ماه از 30خرداد 1360و آغاز مقاومت مسلحانه علیه رژیم نامشروع خمینی می‌گذشت،‌این مجلس، هدفی جز سرنگون‌کردن رژیم ضدمردمی خمینی نمی‌توانست داشته باشد.اکنون که سرنگون کردن دیکتاتوری ارتجاعی در دستور کار قرار گرفته بود می‌بایستی به‌سرعت جانشین و آلترناتیو رژیم نیز به‌وجود می‌آمد.


40سال پس از تأسیس، اکنون شورای ملی مقاومت با پشتوانه مقاومتی مصمّم و آبدیده، ناشی از رنج و خون صدهزار شهید، با پشت سر گذاشتن مراحل تثبیت و گسترش خود، با در دست داشتن برنامه، طرح و سیاست مشخص و اعلام شده و با برخورداری از اعتبار و مقبولیت ملی و بین‌المللی آماده است تا در نقش جانشین سیاسی، به ایفای مسئولیت تاریخی و میهنی خود بپردازد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/431f68ba-0452-4cb4-9a97-d173556328e5"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات