728 x 90

«می‌کشم، می‌کشم، هر آن‌که خواهرم کشت!»

سخن روز
سخن روز

در همان اولین تظاهرات اعتراضی که روز ۲۵شهریور ۱۴۰۱ در برابر بیمارستان کسرای تهران، در واکنش به‌قتل وحشیانهٔ «مهسا» دختر بیگناه ایران شکل گرفت، یک شعار در فضا طنین افکند: «می‌کشم، می‌کشم، هر آن‌که خواهرم کشت!».

این شعار سپس از کردستان تا زاهدان خون‌چکان و از اصفهان و تبریز تا مازندران و خراسان و قم و گیلان و... سراسر ایران هزاران بار و از هزاران و هزاران حنجره زیر آسمان این میهن طنین‌انداز و تکرار شد و رعشهٔ مرگ بر سراپای جنایتکاران حاکم افکند.

این شعار، بسا فراتر از یک واکنش عاطفی و برآمده از جگرهای سوختهٔ مردم ایران، ماهیت و جنس این قیام و انقلابی را که اکنون ۱۷روز است سراسر میهن را به‌تلاطم درآورده نمایان می‌سازد.

 

  • شعار «می‌کشم، می‌کشم...» نشانهٔ نهایت قاطعیت و در عین‌حال مظلومیت و مشروعیت است و تکرار و استمرار آن در سراسر میهن، بیانگر آن است که مردم ایران ذره‌یی ابهام و شکاف در شناخت این رژیم و عوامل و مزدورانش، به‌عنوان دشمن اصلی خود ندارند. این بیان دیگری از شعار «دشمن ما همین‌جاست...». اما از موضع قدرت و جنگاوری است.
  • از نظر مردم ایران، بین آنها و جانیان حاکم، هیچ مصالحه‌یی و مذاکره‌یی و رابطه‌یی جز قهر وجود ندارد.

یا ما سر خصم بکوبیم به‌سنگ

یا او سر ما بدار سازد آونگ

  • شعار «می‌کشم، می‌کشم!» ادامه و پژواک شعاری است که نخستین بار قیام‌کنندگان انقلاب ضدسلطنتی در برابر مزدوران رژیم شاه سر دادند. در سالهای اخیر نیز این شعار در ۶ و ۷مرداد ۱۳۸۸ در اشرف و در واکنش به‌یورش وحشیانه و کشتار جنایتکارانهٔ زنان و مردان مجاهد توسط آدمکشان عراقی قاسم سلیمانی پلید از حلقوم مجاهدین اشرفی برآمد و سپس در هجومهای بعدی به‌اشرف و لیبرتی، بارها تکرار شد؛ این فریاد خونین اکنون از زاهدان تا تهران و از کردستان تا خوزستان و خراسان و سراسر ایران بال گشوده است.

 

سایر ویژگی‌های قیام نیز، از این شعار و مفهوم آن، مایه می‌گیرد، ‌از جمله سازمان‌یافتگی قیام و جنگاوری مصممانهٔ قیام‌آفرینان. نخست باید عمیقاً نوع رابطهٔ مردم ایران با اشغالگران حاکم، به‌عنوان بدترین دشمن ایران و ایرانی را دریافت تا بعد به‌این نتیجه رسید که برای مقابله با این دشمن و برکندن ریشهٔ آن بایستی به‌یک مقاومت سازمان‌یافته و به‌اراده‌یی بی‌شکاف و رزمنده متکی بود. و باید عمیقاً باور کرد که «مهسا» و همهٔ مهساهای ایران، هیچ سرنوشت و آینده‌یی ندارند جز آن‌که سر مار ارتجاع و زن‌ستیزی خمینی، با انقلاب دمکراتیک مردم ایران، به‌سنگ کوبیده شود.

 

  • عربده‌های «مرگ بر منافق» که از مجلس ارتجاع تا نمایشهای جمعه و جماعت آخوندها به‌آسمان برخاسته نیز ناشی از درک همین حقایق توسط اراذل و اوباش حاکم است. آنها با این عربده‌های گوشخراش از یک‌سو وحشت‌زدگی خود را برملا می‌نمایند و از سوی دیگر اذعان می‌کنند که سرچشمهٔ جنگاوری و خشم‌وکین زنان و مردان جوان و شورشگری که اکنون در پهنهٔ ایران‌زمین، آنها را به‌مصاف می‌طلبد، کجاست.

 

ترس و هراسی که در حال حاضر بر سر تمامی رژیم خیمه زده چنان است که مزدور جیره‌خواری برون‌مرزی رژیم، حسن نصرالله را که خودش هم از سرنگونی اربابش و سرنوشت خودش هراسان است، وادار کرده به‌دلداری آنها بیاید و بگوید: «به‌دوستان جمهوری اسلامی می‌گویم ناراحت نباشید، متأثر نباشید، اصلاً نگران نباشید!» (تلویزیون شبکه خبر رژیم ـ ۹مهر ۱۴۰۱).

آری تمامی باندها و دستجات رژیم آخوندی و عوامل درونی و بیرونی آن، نابودی محتوم خود را در برق اراده و جنگاوری قیام‌آفرینان ایران‌زمین می‌بینند. برقی که از شعار «می‌کشم، می‌کشم، هر آن‌که خواهرم کشت!» و «می‌کشم می‌کشم هر که برادرم کشت!» ساطع است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/3ba99b9e-c03e-4130-a033-125c5eed8da9"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات