بحرانهای عمیق اجتماعی، سیاسی و ... چنان رژیم ولایت را این روزها درگیر خود کرده که مقامات و رسانههای همین حکومت هر روز هشدار پشت هشدار میدهند و از آینده میترسانند و دنبال راهحل میگردند در حالیکه این حکومت خود در تاری که ۴۰سال تنیده است گیر کرده و راه خلاصی در چشمانداز نیست.
روزنامه حکومتی مردمسالاری روز چهارشنبه ۹مهر نوشت: «در شرایطی که از چهل سالگی انقلاب عبور میکنیم بحرانهای عمیق اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بهنظر میرسد صلح و امنیت را در شرایط شکننده و آسیب پذیری قرار داده است و از آنجا که معمولاً بحرانها در یک چرخه و بازههای خاص زمانی رخ میدهند و لیکن هنگامی که چرخه بحران به روند تبدیل میشود میتواند نگرانکننده باشد.»
این روزنامه سپس به شاخصها اشاره کرد و نوشت: «شاخص شکنندگی صلح در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و مطالعه نتایج گزارشها و آمارهای ارائه شده توسط متخصصان، شرایط این حوزهها را مطلوب نشان نمیدهند و تجزیه و تحلیلها مبین این امر است که نهادهای اصلی جامعه از وضعیت صلحآمیز با ثبات برخوردار نیستند، صعود شاخصهای شکنندگی صلح در نهادهای مهم میتواند نگرانکننده تلقی شود چرا که صلح حالتی از تعادل است.»
و در ادامه آمده است: «شواهد متعدد میدانی در حوزه اقتصاد، حکایت از این دارد که صلح اقتصادی در وضعیت شکنندهای قرار دارد و عدالت غایب است. باید توجه داشت که سلامت یک ملت بستگی به سازمان اقتصادی حاکم دارد صلح اقتصادی است که ثبات و آرامش اجتماعی و سیاسی را در یک کشور بیمه میکند. فقر، فساد گسترده و ضایعات سازمانی (یعنی استفاده نا کارآمد از ایدهها، تخصص، پول و یا سایر منابع در یک سازمان) و شبکهای از آثار نابرابریهای اجتماعی حاصل این سازمان اقتصادی منفعت محور و عاری از عدالت است، کیفیت صلح اجتماعی نیز بهعلت کاهش ارزش پول ملی و نابرابری فرصتها از اختلاف طبقاتی به مرزهای تضاد طبقاتی در حرکت است که پیآمد آن ستیزه و نا امنیهای اجتماعی میتواند باشد، در حوزه صلح فرهنگی نیز با فقدان و کاهش کدهای اخلاقی و گونهای تهی شدگی فرهنگی مواجهیم، صلح فرهنگی است که وجدان جمعی و انسجام اجتماعی را تقویت مینماید با کاهش انسجام اجتماعی باید منتظر تغییرات فرهنگی و اصطکاک بین گروههای اجتماعی و طبقات اجتماعی بود. در حوزه صلح سیاسی نیز شاخصهای توسعه سیاسی از وضعیت مطلوبی برخورد دار نیست سرمایه اجتماعی که ساز وکارحفظ روابط است و در فرآیند توسعه راهکارهای سیاستهای اجتماعی یک مؤلفه حیاتی است با شیب تندی کاهش یافته است که بزرگترین نشانه و شاخص کاهش سرمایه اجتماعی را میتوان در مؤلفه اعتماد اجتماعی مشاهده کرد، کاهش اعتماد اجتماعی نیز با معضل کاهش مشارکت ارتباط دارد که برای ثبات و تحکیم ساختمان صلح امری منفی است.
هشت مؤلفه است که منجر به صلح دائم میشود.
۱- سطح پایین فساد
۲- پذیرش حقوق دیگران
۳- جریان آزاد اطلاعات و سطح بالایی از شفافیت
۴- محیط کسب و کار قوی
۵- سطح بالایی از سرمایه انسانی
۶- توزیع عادلانه منابع
۷- روابط خوب با همسایگان
۸- دولت کار آمد»
آبان تمام نمیشود
روزنامه حکومتی اعتماد هم به اعتراضات گسترده آبان ۹۸ پرداخته و نوشت: «آبان تمام نمیشود. هر از چندی یکی از زخمهای آن روزهای فاجعهبار باز میشود و سوزشش جان جامعه را میخراشد. آخرینش خودکشی پدر امیرحسین مرادی، یکی از بازداشت شدگان آن روزهای بلواست که به اعدام محکوم شده و فشار این حکم و حاشیههایش، نهایتاً طاقت پدر را طاق کرد و برای خلاصی خود و احتمالاً خلاصی فرزندش از خطر اجرای حکم، راهی را برگزید که هر وجدانی را با هر دیدگاه سیاسی و اجتماعی شدیداً آزرد.
اکثریت آنها صرفاً جان به لب رسیدههایی از تنگی معیشت و بیثباتی و ناامنی اقتصادی بودند که در مواجهه با نابخردی دولت در چگونگی اعلام تصمیمی که همان تصمیم نیز زیر سؤال است که چرا آنگونه اتخاذ شد و جا دارد امروز بررسی شود با این همه هزینهای که ایجاد کرد چه دستاوردی داشت، دست به اعتراض و گاه خشونت زدند. قطع شدید و بیسابقهییترنت و راههای ارتباطی مستقل نیز بهنحوی بود که تا پایان اعتراضها امکان هدایت مؤثر از بیرون و از میان جریانهای سیاسی اپوزیسیون نبود. هر چه بود، بخشی از مردم عادی کوچه و خیابان بودند که به این نحو تصمیمگیری ناگهانی و بدون توضیح و از موضع بالا معترض بودند و حس تحقیر میکردند. نتیجه آن اتفاقات هم اعلام اعداد بزرگ و غیرقابل انتظاری از کشتهها و آسیبدیدهها بود که نشان از فراگیری اعتراضات خشونتآمیز از سویی و زیر سؤال بودن نحوه مدیریت اعتراضها از سوی نهادهای انتظامی و امنیتی بود که تاکنون نیز در این باره توضیح مناسبی به جامعه داده نشده است.
کمتر از یک ماه تا آبان و اولین سالگرد آن فاجعه باقی مانده است و نفع مشترک نظام سیاسی و عرصه اجتماعی است که تا آن زمان به ترمیم پرسرعت زخمهای آن روزهای تلخ و خونبار بپردازند.»