پاسدار قالیباف رئیس مجلس ارتجاع:
در حوادث کوی دانشگاه در آن نامه فرماندهان حاج قاسم
محوریت کار را به عهده داشت
در داخل میگفتند چرا در سوریه میجنگید چرا جوانها را میبرید
در این لحظه حاج قاسم شما توی ذهنتان باشد
پاسدار قالیباف رئیس مجلس ارتجاع ۱۶دی ۹۹
شما اگر می دیدید نقشه (سوریه) را که نگاه میکردید میدید نزدیک به ۷۰- ۸۰درصد نقشه قرمز هست یعنی دیگه جایی نمانده راهها بسته، اینجا اشغال، آنجا گرفته....
مجری: روی کاغذ امیدی اصلاً شاید وجود ندارد.
قالیباف: وجود نداشت و حتی همانطور که اشاره کردید واقعاً دیگر میرسید به جایی که مقر اصلی حکومت را هم تحت تاثیر قرار میدادند نه با موشک و تانک و توپ نه با یک اسلحه سبک کلاش تهدید بود. در این لحظه هم ما میبینیم که حاج قاسم حالا شما این را هم تو ذهنتان باشد فشار سیاسی داخل کشور را هم نگاه کنید که چرا آنجا میجنگید چرا جوانها را میبرید؟ چرا نمیدونم اینطوری میشود چرا امکانات میبرید.
مجری: اصلاً خیلیهایی که بعداً همراه می شوند در آن روزها فکر میکنند که برای آینده کشور مصلحت نیست.
قالیباف: ما الآن وقتی داریم از عراق حرف میزنیم از زینبیون حرف میزنیم از فاطمیون حرف میزنیم از امت اسلامی حرف میزنیم از شبه قاره هستیم تا مدیترانه و تا شمال آفریقا شما نگاه کنید مگر میشود اینجا را بدون یک سازمان اداره کرد؟ مگر میشود بدون یک سیستم اداره کرد؟ پش حتماً سیستم هست، مدیریت هست، دقت هست، بدون شک ولی کار اضافی دیوانسالاری که مزاحمت ایجاد بکند نیست.
حاج قاسم باورش این بود که بههرحال همه این شهروندان بههرحال جمهوری اسلامی نسبت به تکتک اینها یک وظیفهای دارد. فقط با آنهایی باید برخورد بشود که خلاف قانون اساسی بخواهند بیایند اقدامی عملی انجام بدهند بر علیه نظام جمهوری اسلامی، اینجاست که باید محکم در مقابل آنها ایستاد وگرنه در اون آنجایی که در حقیقت افرادی به قصد براندازی به قصد دشمنی دست به اقدامی میزنند.
حاج قاسم یک جاهایی هم بهشدت افراد را نفی میکرد در حوادث داخلی هم این طور نبود که حاج قاسم موضع نگیرد.
مجری: مصداقی در ذهنتان هست؟
قالیباف: بله در همان حوادثی که در کوی دانشگاه اتفاق افتاد خب جریاناتی واقعاً پیش آمد حاج قاسم محکم حتماً آن نامه فرماندهان یادتان هست دیگه آن نامه را بههرحال حاج قاسم محوریت کار را به عهده داشت و آن نامه را نوشت. پس نگاه کنید حاج قاسم اینطور نیست که نسبت به اون جایی که اساس انقلاب در خطر هست حاج قاسم بیملاحظه در میدان است.
قالیباف: بههرحال اون روز برای شهید کاظمی دو تایی با هم دنبال کردیم اونها را انجام دادیم این جا تکی دنبال کردیم و اون کفنی که چهل تا مؤمن کار کرده بودند، من همان کفن را خدمت آقا بردیم و حضرت آقا هم امضایشان هست و انگشتر خودشان را هم دادند و عبایشان را هم دادند و واقعاً واقعاً سختترین روز (با گریه و زاری) برای من واقعاً روزی بود که حاج قاسم را که با آن شاید حاج قاسم واقعاً با یک وزن کم بدن واقعاً تکهتکه شده بغل کردم گذاشتم توی قبر.(تلویزیون شبکه سه رژیم۱۶دی)