تحقیر و سرکوب مضاعف زنان. این دیگه یک فاجعه ملیست. یک فاجعه تاریخیست. برگیست بسیار ننگین.
این واقعیت رو هر روز توی کوچهها، توی خیابونها، از مسألهٔ حجاب گرفته تا انواع آزار و اذیتها و توهینها، خودتون به چشم میبینین در مورد زنها.
در قانون اساسی خمینی حقوق اساسی زن از او سلب شده است
توی قانون اساسی خمینی هم حق ریاستجمهوری و ولایت و قضاوت هم که رسما سلب شده از زن و فی الوقع شگفتانگیزه که توی این شرع ناپاک خمینی، حق تیربارون شدن، زن داره، حق شکنجه شدن داره، حق شکنجه تا سرحد مرگ داره، حق حلقآویز شدن داره، حق تیربارون در حالت بارداری داره، حق استثمار شدن در کار و تبدیل شدن به مقولهٔ استثمار جنسی داره، خیلی هم بیشتر از مرد، همهٔ این حقوق براش بهرسمیت شناخته شده. بیدریغ هم اعمال میشه.
توسط این دژخیمها و قضات ضدشرعی. اما از این تساوی در جاهای دیگه خبری نیست.
در هر کجا که مربوط به اعتلا و رهایی زنه خبری نیست. چون تو این شرع و مرام حیوانی خمینی و دار و دستهٔ فرو مایهش زن مگر چیزی غیر از یک مقولهٔ جنسیه؟
همون مرام و مسلک ننگآلود، ارتجاعی، که فیالواقع مبین حضیض بیناموسی عقیدتی و وجدانی ست. میدونید که مبالغه نمیکنم.
دور نیست روزی که زنهای مجاهد و مبارز این مرز و بوم، بند از بند این رژیم فاسد و لعین جدا بکنند. دور نیست چنین روزی. به دژخیمها و اراذل خمینی، مخصوصاً به شکنجهگران خواهران و زنانمون اخطار میکنم دیر یا زود دیر یا زود شعلههای خروشان خلق، شعلههای خروشان خشم خلق، دامنگیرشون خواهد شد.
گزیدهای از سخنان مسعود رجوی، رهبر مقاومت ایران