رویارویی زنان ایران با رژیم بنیادگرا
زنان ایران از دوران انقلاب مشروطه در سال ١٢٨٥، که حاصل آن مشروط کردن سلطنت
خودکامه به پارلمان بود، به شکل چشمگیری در تحولات سیاسی و اجتماعی حضور
داشتند و حتی در مبارزات مسلحانهٔ آن زمان شرکت میکردند. ورود زنان به مدارس
و باز شدن مدرسههای دخترانه و همچنین تأسیس انجمنهای زنان و انتشار اولین مجلة
زنانه ایرانی تماماً متأثر از انقلاب مشروطیت و دستآوردهای بعدی آن بود. نیم قرن بعد در
نهضت ملی کردن نفت ایران به رهبری مصدق، زنان ایرانی از حامیان این جنبش بودند و
با کمکهای بیدریغ خود حمایت شایان توجهی از آن بهعمل آوردند.
در مبارزه با دیکتاتوری پیشین، زنان همپای مردان خواهان آزادی و دموکراسی بودند.
بهطور خاص دختران دانشجو در گروهها و تشکلهای اجتماعی و سیاسی فعالیتهای مستمر
داشتند. در انقلاب سال ١٣٥٧زنان ایرانی در ابعادی بسیار گسترده فعال بودند. رژیم
آخوندها هنگامیکه به قدرت رسید، با جامعهیی روبهرو بود که پس از نزدیک به یک
قرن مبارزه برای آزادی، اکنون خواستار تحقق مطالبات تاریخی خود بود. بنا بر این، زنان
ایران از یک پشتوانهٔ طولانی در جنبش برابری برخوردار بودند….
زنان در نبرد با بنیادگرایی
از هنگامیکه مبارزه برای سرنگونی رژیم آخوندی شروع شد، زنان پیشتاز ایران در آن
وسیعاً حضور یافتند.شرکت فعالانه در همه عرصههای مبارزه و فداکاری بینظیرشان،هم
در پیشروی مقاومت و هم در ارتقاء موقعیت زن ایرانی تأثیر شگرفی بر جای گذاشت.
در این دوره دهها هزار زن مجاهد و مبارز(حدود یکسوم از ١٢٠هزار شهید مقاومت مردم
ایران) در رویارویی با دیکتاتوری مذهبی جان باختند.آنها بهخصوص در شکنجهگاههای
رژیم خمینی، حماسههای بزرگی آفریدند که در تاریخ جنبش ایران بینظیر است.
این مقاومتها در مسیر پیشرفت خود دستآوردهای مهمی داشته که تمام جنبش مبارزاتی ایران
را به جلو برده و تضمین کرده است.
تا آنجا که بهطور خاص به تجربه زنان در مقابله با بنیادگرایی مربوط میشود دست کم
وجوه اساسی آن میتواند بهعنوان یک تجربه بسیار پربار در اختیار خواهران ما در نقاط
دیگرجهان قرار بگیرد….