728 x 90

گفتگو با عباس فیلی

کنتراست ۱۷

کنتراست ۱۷
کنتراست ۱۷

گفتگو با عباس فیلی

میهمان این برنامه از کنتراست، عباس فیلی از مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران می‌باشد. او جزء مجاهدینی که در حماسه‌ٔ ۶و ۷مرداد در ۱۳۸۸در اشرف به اسارت مزدوران عراقی حکومت آخوندها درآمدند بود.

 

 

آنها به مدت ۷۲روز در شرایط سخت و زیر ضرب و تهدید مزدوران، با اعتصاب‌غذای‌تر و خشک در اسارت مقاومت کرده و نهایتاً با کارزار جهانی که برای آزادی آنان شکل گرفته بود به اشرف پیروز شده و به اشرف بازگشتند.

عباس فیلی نماینده‌ و سخنگوی مجاهدین در اسارت در این ۷۲روز بود و موضوع این گفتگو مبارزه و تشکیلات است.
او که متولد ۱۳۳۹در تهران است هم‌چنین از نحوه‌ٔ آشنایی‌اش با سازمان مجاهدین و تجربیات ۴دهه مبارزات حرفه‌یی خود می‌گوید.

خاطره‌ٔ عباس فیلی از ۶مرداد ۱۳۸۸که نیروهای نظامی دولت نوری مالکی که به‌ درخواست حکومت آخوندها به اشرف حمله کرده بودند و دستگیری او و لحظات نفس‌گیری که بر او گذشت بسیار جالب و شنیدنی است.

 

آشنایی با سازمان مجاهدین خلق ایران

عباس فیلی در زمان شاه در سال ۱۳۵۶برای اولین بار از طریق خواندن دفاعیات مجاهد شهید مهدی رضایی با سازمان مجاهدین آشنا شد. دو در آن زمان در هندوستان دانشجوی شیمی بود.

عباس فیلی تا آن زمان فعالیت سیاسی نداشت ولی مذهبی و علیه دیکتاتوری محمدرضا پهلوی بود و چریک‌های فدایی خلق ایران را می‌شناخت.

به گفته‌ٔ عباس فیلی، او با خواندن دفاعیات مجاهد شهید مهدی رضایی نه تنها علاقه‌مند شد بلکه شیفته‌ٔ مجاهدین شد و تصمیم گرفت راه آنان را طی کند.

 

خلاصه چه شد که به مبارزه حرفه‌یی پیوستید؟

سال ۵۶بود که من اولین بار با دفاعیات مجاهد شهید مهدی رضایی آشنا شدم که یک جزوه بود که در دانشگاه یکی از دوستان به من داد. من سال ۵۶در هندوستان در رشته شیمی تحصیل می‌کردم.

تا آن موقع فعالیت سیاسی نداشتم و یک تیپ مذهبی بودم و ضد رژیم بودم ولی مجاهدین را نمی‌شناختم.در رابطه با چریک‌ها خیلی شنیده بودم و دوست داشتم آنها را از نزدیک ببینم که چه کار می‌کنند.

وقتی دفاعیات مهدی رضایی را خواندم نه تنها علاقه‌مند شدم بلکه شیفته مجاهدین شدم و دنبال این رفتم که راه آنها را طی کنم.

 

ماجرای گروگان‌گیری در مرداد ۱۳۸۸

عباس فیلی ضمن توضیح شرایط سیاسی-حقوقی ساکنان اشرف در ارتباط با دولت عراق و نیرو‌های آمریکایی و کنوانسیون ۴ژنو و این‌که زمینه‌ٔ این حمله‌ٔ جنایتکارانه می‌گوید که فکر نمی‌کرد که آنها حمله کنند و مجاهدین را شهید و اسیر کنند ولی این اتفاق افتاد و او از نفراتی بود که در روز ۶مرداد دستگیر شد.

عباس فیلی در جواب به این سؤال که اگر بخواهید برای این ۷۲روز اسمی انتخاب کنید چه می‌گویید، جواب می‌دهد: «آزمایش و ابتلاء بزرگ»

 

چه چیزی باعث شکست توطئه‌ٔ دشمن شد

عباس فیلی درباره‌ٔ لحظات اول که دستگیر و در سلولی در مقر نیروهای عراقی در خارج از اشرف محبوس شد می‌گوید از پنجره‌ٔ سلول می‌دید که ستون ماشینهای نظامی که به سمت اشرف می‌آید ته ندارد. از احساس‌ترس و نگرانی داشت که چه می‌شود.

عباس فیلی می‌گوید که در آن لحظات یاد داستان حضرت موسی افتاد که وقتی خدا به او گفت سراغ فرعون برو، جواب داد من به تنهایی نمی‌توانم…

بعد از آن با همان چند مجاهدی که تا آن لحظه دستگیر و در آن سلول حبس شده بودند لحظات ترس و نگرانی خود را در میان گذاشتند و همین جمعی کردن موضوع و یگانه شدن با همدیگر باعث شد به جای این‌که نفراتی جدا از هم باشیم، یک تن واحد شویم و همین تشکیلات اساسی‌ترین اهرم جنگ ما در آن ایام بود تا پیروز شدیم.

 

شیطان‌سازی وزارت اطلاعات از تشکیلات مجاهدین

از عباس فیلی سؤال می‌شود: برخی حرف‌ها در رابطه با این‌که تشکیلات چیز خطرناکی است و حیطه‌ٔ فردی را از بین می‌برد و باعث اطاعت کورکورانه می‌شود و… ولی تصویری که شما از تشکیلات مجاهدین می‌دهید چیز دیگری‌ست. موضوع چیست؟

او جواب می‌دهد که اینها تبلیغات رژیم و وزارت اطلاعاتش است. عباس فیلی هم‌چنین توضیحاتی در رابطه با مفهوم تشکیلات می‌دهد.

عباس فیلی از جمله ‌می‌گوید اگر دو سه نفر بخواهند دور هم جمع شوند و کار جدی انجام دهند باید قبل از هر چیز روابط خود را با هم صیقل بزنند و برای همدیگر قیمت بدهند و به نظر ات یکدیگر احترام بگذارند. این یعنی تشکیلات.

او دلیل این‌که نیروی جدی دیگری غیر از مجاهدین در مقابل رژیم حاکم بر ایران وجود ندارد را نداشتن تشکیلات عنوان می‌کند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/306e161c-1ea4-4c5c-8a0c-756e0dab4966"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات