روز شنبه ۱۱مرداد ماه، اعتصاب کارگران چند پالایشگاه و مرکز صنعت نفت در جنوب کشور شامل پالایشگاههای آبادان، ماهشهر، قشم، پارسیان، و پارس جنوبی دست بهاعتصاب زدند. روز بعد (یکشنبه) کارگران فاز۱۴ شرکت ای جی در میدان گازی عسلویه و شرکتهای پتروشیمی بوشهر و پتروشیمی پارس فنل عسلویه، بهاین اعتصاب پیوستند؛ اعتصابی که همچنان ادامه دارد.
کارگران اعتصابی، خواستار تأمین امنیت شغلی، لغو قراردادهای سفید امضا، پرداخت دستمزدهای معوقه و همچنین افزایش سطح دستمزدهای خود میباشند.
مطالبات نفتگران اعتصابی، خواستهها و مطالبات همهٔ کارگران ایران است که در حال حاضر سختترین و بهلحاظ اقتصادی و معیشتی خردکنندهترین شرایط را میگذرانند. کی بوده که ۷میلیون نفر از کارگران کشور بیکار باشند؟ کی بوده که کارگران با همهٔ مناعت طبع خود بهزبان بیاورند و شعار بدهند گرسنهایم گرسنه! و کی بوده که دستمزد کارگران شاغل ۴برابر کمتر از خط فقر باشد؟ یعنی اگر حقوق کارگران ۴برابر شود، تازه بهحد فقر میرسد.
سوءاستفادهٔ دجالگرانه از تحریم برای غارت و سرکوب کارگران
خامنهای و روحانی و تمام دستگاه تبلیغاتی رژیم میکوشند تمام شرایط فاجعهبار معیشت مردم را بهتحریمها مصادره کنند و خود را از گناه آنچه که بر سر مردم ایران، بهویژه کارگران و زحمتکشان آوردهاند، تبرئه کنند؛ اما کارگران خوب میدانند چه زمانی که سیاست مماشات حاکم بود و قیمت نفت بهاوج رفت و درآمد نفت ایران در آن سالها به بیش از ۷۰۰میلیارد دلار یعنی بیش از کل درآمد ایران از نفت از اولین روز کشف و استخراج نفت تا آن موقع رسید و چه پس از برجام که بیش از صد میلیارد دلار داراییهای ایران آزاد شد و علاوه بر آن اوباما ۱.۷میلیارد دلار پول نقد را بار هواپیما کرد و در تهران تحویل رژیم آخوندی داد، نصیب کارگران و زحمتکشان ایران باز هم جز فقر و محرومیت نبوده است. پس از تحریمها هم نه تنها از بچاپ بچاپ آخوندها و پاسداران کم نشد، بلکه دامنهٔ فساد و رانتخواری و زمینخواری و همهچیز خواری رژیم و وابستگانش، از رود و دشت و جنگل گذشت و تا قلهٔ دماوند را هم فرا گرفت.
یک نمونه از خاصهخرجیهای نظام ولایت برای مزورانش
حسن نصرالله اخیراً در تعریف و تمجید از قاسم سلیمانی ملعون گفت: دولت ایران همیشه پول ما را ماه بهماه میداد، اما در آخرین باری که حاج قاسم بهبیروت آمد و همدیگر را دیدیم، برخلاف معمول، پول ۴ماه بعد ما را یکجا داد.
آری در شرایط تحریم هم رژیم نه تنها از مواجب نیروهای مزدور و سرکوبگر خود کم نمیکند، بلکه بیشتر هم میکند و جلو جلو هم میپردازد تا مبادا وضعیت زار و نزار رژیم، باعث ریزش آنها شود. اما همین رژیم بهکارگران و مردم ایران که میرسد، روضهٔ تحریم میخواند و تاوان سیاستهای شوم و میهن بربادده خود، از بمبسازی تا صدور تروریسم و جنگافروزی بهکشورهای منطقه را که منجر بهتحریمها شده، از کارگران میگیرد، یعنی بهجای آنکه از دهها و صدها میلیارد دلار ثروت بنیادها و نهادهایی در اختیار ولیفقیه است، بیمهٔ بیکاری بهکارگران بیکار پرداخت کند، کارگران را اخراج میکند یا همان حقوق و مزایای ناچیز آنها را هم پرداخت نمیکند و هر وقت هم که کارگران محروم و غارت شده دست بهاعتراض زدهاند جوابشان را با اخراج و بگیر و ببند داده است.
نقطهٔ بازگشتناپذیر در اعتراضات کارگران
اما اکنون کارگران میهن ما، از کارگران مقاوم نیشکر هفتتپه تا نفتگران جنوب و تا کارگران هپکو اراک و... ، صدای اعتراضات خود را بلند کردهاند. معنی اعتصاب نفتگران جنوب که در صورت تداوم، کارگران پالایشگاههای سراسر کشور هم بهآنها خواهند پیوست این است که آنها کارد بهاستخوانشان رسیده و دیگر تحمل نمیکنند. پیامشان بهحاکمیت نیز در شعارهایشان منعکس است؛ همان پیام فناناپذیر پیامبر جاودان آزادی امام حسین یعنی «هیهات مناالذله» ذلت و زبونی از ساحت کارگران و زحمتکشان ایران دور باد!
بهطور واقعی و مادی نیز کارگران ایران بهنقطهیی رسیدهاند که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند و این برای هر حاکمیتی، نقطهٔ بسیار خطرناکی است. این را بسیاری از کارشناسان سیاسی و اجتماعی که دلسوز رژیم هستند، دریافتهاند و مرتب بهرژیم هشدار میدهند. یکی از آنها بهنام محمدعلی وکیلی که از اعضای هیأت رئیسهٔ دورهٔ قبلی مجلس ارتجاع است (در روزنامهٔ حکومتی ابتکار ۱۱مرداد) با بیان اینکه خیلی وقت است که وضع معیشت بهنقطه هشدار رسیده است. میافزاید: «رسیدن اعتراض بهنقطه جوشِ بقا، یعنی دیگر کار از اعتراض گذشته است!»
یکی دیگر از کارشناسان دلسوز نظام در روزنامهٔ حکومتی ستارهٔ صبح ۱۱مرداد نیز هشدار میدهد: «باید منتظر انواع آسیبهای اجتماعی و خیزش اجتماعی باشیم... منظور از خیزش همان اتفاقی است که در دیماه۹۶ و آبانماه۹۸ رخ داد؛ اگر حاکمیت نمیتواند در قبال ناامیدی مردم نسبت بهمشکلات اقتصادی کاری بکند، باید منتظر عواقب و اتفاقات بد بعدی باشد».