قیام سراسری مردم ایران با ضرباتی که بر رژیم وارد آورده، آن را بهشدت متلاطم کرده و تعادل آن را بههم زده است. در این تلاطم، شکافهای عمیقی در رژیم بارز و عمیقتر شده است. از این شکافها، افتضاحاتی که در شرایط عادی روی آنها سرپوش گذاشته میشد، بیرون میریزد.
یکی از این موارد، بهصحنه آمدن حسن روحانی رئیسجمهور سابق رژیم است. وی پس از ماهها سکوت که هیچ خبری از او نبود، اکنون زبان باز کرده و سهم خودش و باندش را طلب میکند.
روحانی در جلسهیی با شرکت استانداران دولتش حرف زده است. چیدمان این جلسه که ویدیوی آن هم منتشر شده بهطور معناداری جلسهٔ هیأت دولت محذوف شیخ شیاد را تداعی میکند؛ دولتی که معاون اولش (اسحاق جهانگیری) بهمفتضحانهترین صورت همراه با علی لاریجانی توسط خامنهای پیش پای آخوند جلاد ذبح شرعی و رد صلاحیت شد. روحانی در اظهاراتش نخست بهتصفیه حساب پرداخته و با هشدار نسبت بهعواقب آن برای نظام، میگوید: «اگر مردم پای صندوق آرا آمدند جمهوریت ایجاد میشود. آیا اگر نیمی از مردم پای صندوق نیامدند جمهوریت ایجاد میشود؟ اگر مردم را از صندوق مأیوس کردید یعنی بهخیابان میرانید» (سایت حکومتی انتخاب ـ ۹دی).
روحانی سپس با عرضه کردن خود و دار و دستهاش بهعنوان راهکار مقابله با قیام و حفظ نظام، میافزاید: «اگر میخواهیم مردم را بهکف خیابان نرانیم، راه آن این است که جاذبه صندوق رأی را از بین نبریم».
روحانی همچنین با اشاره بهتنگنای رژیم در عرصهٔ بینالمللی و این ادعا که او در اسفند۹۹ در آستانهٔ امضای توافقنامهٔ برجام و پایان دادن بهبحران اتمی بود، اما این چشمانداز اکنون از بین رفته میگوید: «اگر برخی موانع پیش نمیآمد ما میتوانستیم در اسفند۹۹ تحریم را تمام کنیم. در گزارش رسمی که وزارتخارجه بهمجلس داد روشن است که ما در مذاکرات، بهچه رسیده بودیم. برخلاف آنچه تحویل گرفته بودیم، خزانه را پر تحویل دادیم. موجودی ارزی را چند صد میلیون دلار تحویل گرفتیم ولی با چند میلیارد دلار تحویل دادیم».
البته روحانی ۵ماه پیش نیز، پس از یک سال سکوت، سرکی کشیده و با طرح همین طلبکاری که در اسفند ۹۹ قادر بهحل مسأله برجام بوده، اظهار آمادگی کرده بود که در ادارهٔ امور کشور کمک کند. این سخن بر خلیفهٔ ارتجاع گران آمده و بهاشارهٔ او، یکی از اعضای مجلس ارتجاع (آخوند نقدعلی) در جلسهٔ علنی دوم مرداد ماه مجلس، بهشدت توی دهانش زده و گفته بود: «کسی که امروز باید پشت میلههای زندان باشد و محاکمه بشود... و این یک سال را در لانه خزیده بود مجدداً دم در آورده».
روحانی در آن مقطع ترسید و دم فروبست ولی حالا که قیام خلیفه درمانده را زیر ضرب برده همان حرفها را این بار با زبان درازتر بیان کرده و آشکار میکند مخاطبش خود خامنهای است. وی در همین رابطه میگوید: «موارد و پیشنهادهای خود را... تلفنی یا بهصورت مکاتبه بهخامنهای منتقل کرده» است.
خامنهای هم که در برابر قیام همچنان دچار استیصال و بنبست است، جواب شیخ شیاد را بهارگان رسمی دولت رئیسی (روزنامه ایران ۸دی) احاله کرد تا در مطلبی با عنوان «یککلام از سلطان ناکارآمدی و ناامیدی» بنویسد: « (روحانی) در حالی که خود و عملکرد دولتش، اصلیترین دلیل فاصله گرفتن مردم با صندوق رأی بوده است، اکنون با طلبکاری در جایگاه مدعی نشسته است. حال آن که زخمهای روی تن معیشت مردم و اقتصاد و سیاست خارجی ایران آنقدر زیاد است که اجازه بزک کارنامه و ادعاگری را بهاو نمیدهد».
کیهان خامنهای (۱۰دی) نیز در تودهنی ولایتمدارانهٔ دیگری خطاب بهروحانی مینویسد: «بزرگترین کلاهبرداری تاریخ کشور و غارت سرمایههای مردم در بورس برای جبران کسری بودجه سال۹۹ نیز از دیگر مستندات دروغ بودن ادعای روحانی است».
زباندرازی روحانی که خود در زیر قبای خامنهای و با دستبوسی خلیفهٔ درمانده در همهٔ جنایتهای این سالیان و از جمله سرکوب قیامهای۸۸، دی۹۶ و سرکوب خونین آبان۹۸ و در غارت جنایتکارانهٔ مردم ایران دست داشته، اگر چه تأثیری در وضعیت کنونی رژیم و بازگشت باند مغلوب بهدایرهٔ قدرت ندارد، اما مبین زهوار دررفتگی بازگشتناپذیر و عمیقی است که قیام بر رژیم تحمیل کرده است.