728 x 90

همراه با سؤالات شما- قسمت ۲۹

صدای شما از رادیو مجاهد

همراه با سئوالات شما- قسمت ۲۹
همراه با سئوالات شما- قسمت ۲۹

همراه با سؤالات شما- قسمت ۲۹

وضعیت انفجاری جامعه و این‌که رژیم هیچ راه‌حلی برای حل بحران‌هایش ندارد؛ بر هیچ کس پنهان نیست. تنها کافیست که سری به رسانه‌های رژیم بزنیم، به‌قول خودشان «ا َبر جنبش اعتراضی» در راه است. علی تاجرنیا عضو سابق مجلس در همین روزهای اخیر می‌گوید: «وقوع مجدد اتفاقاتی مثل آبان۹۸ دور از انتظار نیست. خواسته مردم مثل فنری که جمع می‌شود و هنگام باز شدن نیرویش بسیار بیشتر است، شدت بیش تری خواهد گرفت»

به موازات وحشت از شورش‌ها و قیامی که در راه است؛ با یک جریان بسیار قوی دیگری در رژیم و به‌صورت مشخص توسط خامنه‌ای مواجه هستیم که به صراحت تمام صحبت از تهدید این مرحله نظام توسط مقاومت و مجاهدین و کانون‌های شورشی می‌کند.

حال می‌خواهیم بدانیم: چه ارتباطی بین وضعیت رژیم و اوضاع انفجاری جامعه با مقاومت و به‌صورت مشخص با کانون‌های شورشی وجود دارد؟

در برنامه امروز پرسش و پاسخ برادر رضا مرادی مهمان ما هستند تا در همین رابطه با هم گفتگو داشته باشیم.

برادر رضا خوش آمدید...

سؤال: با توجه این‌که همه شرایط به‌نظر آماده است و در درون نظام هم مستمراً از ابر جنبشهای اعتراضی صحبت می‌شود می‌خواستم سؤال کنم که چشم‌انداز سرنگونی چیست و سرنگونی به چه عواملی بستگی دارد؟

به‌صورت کلی چه ارتباطی بین کانون‌های شورشی و سرنگونی وجود دارد؟

در این شکی نیست که این مردم هستند که دست آخر باید به صحنه آمده و در یک قیام شکوهمند و سراسری این رژیم را سرنگون کنند ولی سؤال کیفی و تعیین‌کننده اینجاست که مردم کی و چگونه وارد نبرد سرنگونی می‌شوند؟

در پاسخ به این سؤال می‌توان گفت؛ تا جایی که به مبنای مادی خشم مردم برمی‌گردد؛ شاید بتوان گفت که چنین ابعادی از خشم و تنفر مردم از یک نظام در تاریخ بشر یافت نمی‌شود و این آش آن قدر شور است که خود مهره‌ها و رسانه‌های رژیم مستقیم و غیرمستقیم به‌صورت روزانه به این مسأله اذعان می‌کنند و از همه مهمتر برای فهم این مسأله کافیست به کف خیابانهای جامعه برویم و با مردم صحبت کنیم پس تا اینجا می‌توان نتیجه بسیار مهمی را گرفت و این‌که موتور بزرگ جامعه از تمامی شرایط لازم برای روشن شدن و به کار افتادن برخوردار است ولی کی و چگونه این موتور روشن شده و به حرکت در می‌آید؟ کی و چگونه انبار عظیم خشم خلق منفجر می‌شود؟ کی و چگونه آتش‌های پراکنده اعتراضات به یکدیگر گره خورده و آتشفشانی برانداز و بنیان‌کن بپا می‌کند؟ کی و چگونه ناباوری به سرنگونی جای خود را به باور می‌دهد؟ کی و چگونه یاس و ناامیدی جای خود را با امید عوض می‌کند؟ کی و چگونه سایه سنگین سرکوب؛ هیبت و هیمنه سرکوب این رژیم درهم شکسته می‌شود؟ کی و چگونه راه و مسیر پیوستن زنان و مردان شورشی به شاهراه و استراتژی سرنگونی شاخص گذاری و هموار می‌شود؟ کی و چگونه روحیه شورش و جنگاوری به ارزش و فرهنگ مسلط جامعه تبدیل می‌شود؟

پس می‌توان گفت وقتی که توانستیم به تمامی سؤالات فوق پاسخ دهیم به‌صورت قانونمند و علمی و دقیق این مردم هستند که به صحنه می‌آیند و طومار این رژیم را جمع می‌کنند.

این نقش را به‌صورت مشخص چه کسی برعهده دارد؟

در یک‌کلام حل تمامی الزامات ورود مردم به صحنه نبرد تماماً و بی‌هیچ کم و کاستی برعهده کانون‌های شورشی است و استراتژی ارتش آزایبخش ملی از آغاز بر همین پایه بنا شده و کانون‌های شورشی در همین مسیر هستند.

یعنی به‌صورت کلی می‌توانیم بگوییم که کانون‌های شورشی دقیقاً نقش آتش زنه قیام/ نقش معین عمل و راهنمایی زنان و مردان شورشی جامعه به سمت مسیر درست سرنگونی (خط و استراتژی درست) / نقش امید دهنده/ نقش اختناق شکن و به‌مثابه موتور کوچک نقش روشن کردن موتور بزرگ جامعه در امر سرنگونی را به عهده دارد.

هم‌چنین: کانون‌های شورشی؛ مسئولیت استمرار قیام‌ها تا سرنگونی را برعهده دارند. برادر مسعود در پیام شماره ۱۷ خود به تاریخ چهارم آبان۹۸ گفتند: «قیام و شورش برای سرنگونی و حاکمیت جمهور مردم ایران جمع شدنی نیست. زمان تکثیر و گسترش و پهن کردن کانونها و محله‌ها و شهرهای شورشی است».

بنابراین تا به هم پیوستن قیام‌ها و راه افتادن سیل بنیان‌کن توده‌های مردم باید فواصل قیام با آتش پر شود به عبارت فنی و دقیق نظامی تا آمادگی مردم برای دور بعدی قیام هرگز ما نباید در میادین رزم خلأ آتش داشته باشیم. چرا که خلأ آتش امکان جمع بندی و بازسازی به دشمن می‌دهد و ما باید با آتش‌های حتی پراکنده و کوچک ولی با کمیت بالا دشمن را در خط مقدم به داخل کشور بکشانیم. این کار هم استمرار قیامها را تضمین و هم نیروهای رژیم را فرسوده می‌کند.

یک مثال: حدفاصل قیام۹۶ تا آبان۹۸ را این کانون‌های شورشی بودند که پر کرده بودند. و از قیام۹۸ تا به الآن و تا قیامهای بعدی را نیز این کانون‌ها هستند که پر کرده و می‌کنند.

نقش عوامل بیرونی برای سرنگونی تا کجاست؟

بله! هر سنگی که به کله این رژیم بخورد بسیار مفید و مؤثر است به شرط آن‌که تکیه اصلی خودمان را بر اساس اصل کس نخارد به کانون‌های شورشی و ارتش آزادی در خیابان‌ها و شهرهای این میهن بگذاریم و اینجاست که می‌توان به این سؤال می‌توان پاسخ داد؛

یکم. تا وقتی که کانون‌های شورشی هم‌چون کاوه آهنگر در کف خیابان‌ها مردم به جان آمده را به برخاستن و قیام و حق‌طلبی بهر قیمت همراه با پرداخت هزینه کسب آزادی فرا می‌خوانند؛ هر اقدام بیرونی علیه این رژیم می‌تواند مفید و مؤثر باشد و امر سرنگونی را تسریع کند.

دوم. بلعکس وقتی کانون‌های شورشی به‌مثابه سمت دهنده تحولات حرف اصلی و آخر را در کف خیابان‌ها نزنند نباید تردید کرد که در بازی ارتجاع و استعمار و میزی که آنها می‌چیدند تمامی فعل و انفعالات به سود بقا و تأمین عمر این رژیم تمام خواهد شد.

کارهای کانون‌های شورشی مگر در چه کم و کیفی هست که چنین نقشی برای سرنگونی برایش تعریف می‌شود؟

هیچوقت گفته نشده است که این کانون‌های شورشی هستند که یک تنه به جنگ تمامیت این رژیم رفته و آن را سرنگون می‌کنند به عکس همواره گفته شده است که کانون‌های شورشی نقش چاشنی و آتش زنه قیامهای مردم را به عهده دارند.

وقتی کانون‌های شورشی یک شعاری می‌نویسند یا یکی از نمادهای سرکوبگر دشمن را به آتش می‌کشند. هم روی مردم و هم روی دشمن تاثیر خودش را می‌گذارد.

به مردم امید می‌دهد که مقاومتی هست و به آنها آدرس آلترناتیو و مقاومت را نشان می‌دهید و به مردم این پیام را می‌رساند که آلترناتیو یعنی جایگزین این رژیم کیست و به آنها راه و مسیر سرنگونی را نشان می‌دهد: اختناق می‌شکند. بنابراین جثه کار در گام نخست اساساً مهم و تعیین‌کننده نیست بلکه روح کار کانون‌های شورشی است که مهم است و رژیم از همین وحشت دارد.

مائو که در برابر همین سؤال برای اقدامات پارتیزانی مواجه بود؛ جواب داد که هر عملیات پارتیزانی نقش آگاهی بخش دارد. وجدانهای خفته را بیدار می‌کند و به آنها امید می‌دهد و راه نشان می‌دهد.

یا در زمان شاه مگر کم و کیف عملیات مجاهدین و فدایی تا چه حد بود که شاه از آنها در چنین ابعادی وحشت داشت؟ آنها کمیت بالایی از عملیات نداشتند ولی هر عملیات جامعه را تکان می‌داد/ دانشگاه را تکان می‌داد و دست آخر هم زمینه‌ساز قیام مردمی ۵۷ شد.

یا به تاریخ مراجعه کنید مگر کم و کیف اقدامات مقاومت یا تعداد هسته‌های مقاومت در فرانسه و نروژ و سایر کشورهای تحت اشغال هیتلر چه تعداد و آن هم در چه کیفیتی بود؟

یا نمونه خوب در این زمینه تلاش گسترده هیتلر برای دستگیری و در نهایت اعدام پدر و مادری که فرزندشان به‌عنوان سرباز هیتلر کشته شده بود. / آنها شب‌نامه توزیع می‌کردند و می‌نوشتند که فرزندانتان را به جنگ نفرستید. همین شب‌نامه‌های چند سانتی باعث شد که بالاترین مقامات اطلاعاتی هیتلر پشت کشف آنها بروند.

اقدامات کانون‌های شورشی و تاثیر آن روی دشمن

کار کانونها روی دشمن نیز تاثیر‌گذار است. خامنه‌ای بارها گفته است که ما برای این‌که جنگ و نبرد با مردم و مقاومت به شهرهای خودمان کشیده نشود در سوریه و لبنان و یمن و... . خط بسته‌ایم پس صورت مسأله رژیم واضح است که به هر قیمت نمی‌خواهد جنگ به داخل شهرهای میهن کشیده شد. همان کاری که خمینی با راه اندازی و ادامه جنگ ایران و عراق کرد و هزینه آن را با یگ میلیون کشته و دو میلیون مجروح و صدها شهر ویران و یکهزار میلیارد دلار هزینه از مردم ایران گرفت.

پس کانون شورشی میز دشمن را چپ می‌کند و جنگ اصلی یعنی جنگ بین مردم و مقاومت با تمامیت این رژیم را به شهرهای ایران می‌برد.

چه پیامی برای زنان و مردان و جوانان شورشی میهنمان دارید؟

همان‌طور که برادر مسعود در پیام شماره ۱۱ خود در آبان۹۷ گفتند: «کانون‌های شورشی به‌عنوان جرقه و آتش زنه قیامها وارد کار می‌شوند این نوک هرم قیامها و معین عمل، سمت دهنده و راهنماست. عامل استمرار و تضمین پیشرفت و پیروزی است، از تثبیت و تکثیر و ترکیب آنها با یکدیگر در شهرهای شورشی، یکانهای ارتش آزادی پدید می‌آیند، شوراهای مقاومت بالهای مکمل صنفی و اجتماعی و سیاسی کانون‌های شورش هستند»

بله این است نقش و جایگاه و راهگشایی کانون‌های شورشی که هم‌چون کاوه آهنگر در هر کوی و در هر شهر میهن درفش مقاومت را برافراشته کرده و با پتکی سنگین و گرزی آتشین بر فرق ضحاکان زمان و مزدوران رژیم فرود می‌آورند. در مردم بر می‌انگیزند و به شورش و قیام دعوت می‌کنند.

حالا این جوانان شورشی ... هستند که باید به این ندا پاسخ بدهند.

هر کدام می‌توانند به کانون‌های شورشی بپیوندند و در خط مقدم نبرد شرکت کنند.

هر کدام نمی‌توانند از کانون‌های شورشی پشتبانی کنند.

نکته مهم این است که هر چه ما بتوانیم کانون‌های شورشی را در کمیت و کیفیت گسترش بدهیم سرنگونی را نزدیک و نزدیک‌تر کرده‌ایم.

در پایان هزاران درود بر کانون‌های شورشی؛ آنان که تاریخ میهن و نسل کنونی و نسل‌های آتی این سرزمین هرگز یاد و نام حماسه قهرمانی آنان را فراموش نخواهد کرد. آنانکه سیاه‌ترین و سردترین شب‌های تاریخ میهن ایران را ورق زدند و آن را با صفحات زرینی مقاومت نوشتند. .

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/6a21354d-2c2a-4435-94e2-f74d97a7177b"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات