همراه با سؤالات شما- شماره ۷۲
روز ۱۲مرداد رئیسی برای ریاست‌جمهوری توسط خامنه‌ای تنفیذ شد. در نظام آخوندها مشروعیت؛ از حکم ولی‌فقیه گرفته می‌شود و نه مردم!
خامنه‌ای در حکم تنفیذ تعریف زیادی از جلاد۶۷به‌عمل آورد و از عبارتی مانند: «مردمی، عالیقدر، از تبار سیادت و علم، و مزیّن به پرهیزکاری و خردمندی، و دارای سوابق درخشان مدیریّت» استفاده کرد؛ و متقابلا رئیسی هم مرزی در چاکری و نوکری باقی نگذاشت و با ابراز تأسف گفت: «توفیق دستبوسی خامنه‌ای» را به‌دلیل محدودیتهای کرونایی از دست داده است و مرزهای تملق و چاپلوسی را در نوردید.
حال سؤال پایه این است که رئیسی عمر رژیم را اضافه می‌کند یا سرنگونی را تسریع... . این موضوعی است که می‌خواهیم به آن بپردازیم.
س. هزینه این تنفیذ برای خامنه‌ای چیست؟
- خامنه‌ای؛ با تنفیذ رئیسی، شراکت خود در قتل‌عام زندانیان سیاسی را بازتایید کرد و در نبرد با مردم و مقاومت پا در سرزمین سرخ گذاشت.
- خامنه‌ای در این تنفیذ تا جا داشت به پای جلاد ریخت و سرنوشت خود را با سرنوشت جلاد و مسیری که باید طی شود به‌صورت کامل گره زد. با بسته شدن شکاف در رأس این نظام؛ مردم نیز با نظام یک دستی روبه‌رو هستند و هر تیر رها شده به سمت رئیسی و دولتش؛ خامنه‌ای را هم شکار خواهد کرد و این؛ نشانه‌ای از دوران پایانی رژیم و گام بلندی به سوی سرنگونی است.
س. چرا آمدن رئیسی را یک دوران جدید و تنفیذ را یک نقطه‌عطف می‌دانیم؟
- خامنه‌ای با تنفیذ جلاد به‌عنوان رئیس‌جمهور به‌صورت رسمی از یک نقطه‌عطف عبور کرد و تکپایگی و انقباض رژیم، اجرایی شد. از این پس همراه با تغییر دوران؛ شاهد تغییر ریل در عرصه داخلی و منطقه‌یی و بین‌المللی این رژیم خواهیم بود
رئیسی گفت؛ برای تحول آمده است؛ منظور از این تحول چیست؟ درچه زمینه ایست و آیا عملی است؟
- این تحول باید خود را در امر سرکوب و تروریسم نشان بدهد؛ ولی تحول در این زمینه نه واقعی است و نه عملی چرا که اولاً خامنه‌ای صاحب این دستگاه بوده و هست و هر گام ممکنی را طی کرده و رئیسی برگ جدیدی نخواهد داشت ثانیا مردم و مقاومت و شرایط بین‌المللی اجازه نخواهند داد که رئیسی مسیر تحول در دو مقوله سرکوب و تروریسم را طی کند.
- رئیسی هرگز قادر نیست در زمینه اقتصادی و اجتماعی و... نیز تحولی ایجاد کند این جا نیز حرف آخر را نه رئیسی بلکه تمامیت دستگاه رژیم می‌زند که در بن‌بست کامل است. همان‌گونه که خامنه‌ای در تنفیذ آب پاکی روی دست منتظران تغییر و تحول اقتصادی ریخت و گفت: «حل مشکلات اقتصادی زمانبر است. این را مردم عزیز ما هم می‌دانند و بدانند که یک چیزی نیست که مشکلات را بشود یک‌شبه، یا در مدت کوتاه بشود حل کرد. نه اینها زمانبر هست.
حالا برگردیم به سؤال پایه که این روزها رسانه‌ها خیلی به آن می‌پردازند/ آیا خامنه‌ای با رئیسی و با حرکت در بستر استراتژی انقباض (تشدید سرکوب و تروریسم) برای خود عمر بیشتری خریده یا به سرنگونی نظام شتاب داده است؟
- برای پاسخ به این سؤال کافیست به چند سؤال ساده جواب داد و این‌که رئیسی به اتکای تشدیدٍ سرکوب و تروریسم کدامیک از عوامل بحران‌زا و جرقه‌ساز و قیام‌آفرین نظام در پهنه ابر بحرانهای اقتصادی و اجتماعی و زیست‌محیطی و منطقه‌یی و بین‌المللی و... حل کند؟ آیا رئیسی شکافهای درون نظام را هم می‌آورد یا بیشتر می‌کند؟ آیا رئیسی تضادهای رژیم در عرصه منطقه و بین‌الملل را کاهش می‌دهد یا تشدید می‌کند؟ آیا خامنه‌ای و رئیسی توان حل مسائل پایه مردم در زمینه: «نان» و «آب» و «آزادی» و «فقر»؛ «بیکاری» و... را دارد؛ یا ندارد و آیا رئیسی می‌تواند خامنه‌ای و نظامش را از حلقه آتشین مردم و مقاومت؛ به‌خصوص در آستانه پسا کرونا و در دوران «گسترش و استمرار» قیام مردم ایران بیرون بکشد یا نمی‌تواند!؟
- پاسخ به این سؤالات زیاد پیچیده نیست؛ روزگاری که بشود با گرد و خاک و دود و دم از این ستون تا ستون بعدی فرجی حاصل کرد؛ برای نظام گذشته است و در حقیقت می‌توان گفت که خامنه‌ای به‌دنبال گورکن خود می‌گردد ولی نامه‌اش به آدرس غلطی فرستاده است! در روزگاری که شرایط عینی انقلاب می‌جوشد؛ همان‌گونه که نه ازهاری و نه بختیار نتوانستند شاه را از سرنگونی نجات دهند؛ «رئیسی» نیز «هرگز» قادر نخواهد بود که خامنه‌ای را نجات دهد.
س. همراه با شروع کار رئیسی باز هم شاهد آبرو باختگی اصلاح‌طلبانی هستیم که نقاب و لباس قلابی اصلاح‌طلبی را از تن در آورده و بی‌محابا دست همیاری و همکاری به سوی رئیسی دراز می‌کنند. در همین باب ظریف گفت اجرای هر فرمان رئیسی را روی چشم می‌گذارد و رسانه‌های باند قلابی اصلاحات سینه چاک به حمایت از رئیسی به میدان آمده‌اند. موضوع چیست؟ مگر این باند توسط رئیسی حذف نشده‌اند؟ مگر نباید این باند الآن شاهد تشدید تضاد این باند باشیم؟
- این سرنوشت باند قلابی و گرگ‌های میش نمایی بود که مقاومت از ۴۰سال قبل و مردم ایران از قیام ۹۶به این طرف؛ نقاب از چهره آنها برکشیده است. برای پاسخ به این سؤال ابتدا به چند نمونه از دلسوزی این عناصر برای رئیسی توجه شود:
- محمدعلی ابطحی: «آقای رئیسی باید مراقب مینهای خودشونی‌هاشون باشد».
- احمد زیدآبادی: «خطر در همین چند قدمی کمین کرده و منتظر بلعیدن ماست... کارکنانِ ایرانیِ رسانه‌های فارسی زبان خارج از کشور (پیدا کنید منظورش را؟) باید بسیار هوشیار و حساس باشند، وگرنه خدای نکرده اگر فردا روزی فاجعه (سرنگونی) بر این مملکت نازل شد، باید راهی برای کنار آمدن با وجدان خود داشته باشند!» ….
