مردم و جوانان در عراق، قیام خود را با قیام حسینی در مراسم تاسوعا و عاشورا را درآمیختند و معنای حقیقی نهضت حسینی را احیا کردند. در بغداد و کاظمین و اغلب شهرهای شیعهنشین جنوب عراق، بهخصوص در کربلا و نجف دستههای سینهزنی، در خیابانها جاری شدند و در عمل نشان دادند که نفوذ ویرانگر رژیم آخوندی در کشورشان را تهدیدی بهمراتب خطرناکتر و عاجلتر از کرونا برای خود و میهنشان میدانند.
عاشورایی متفاوت و پرشورتر از هر سال
دستههای سینهزنی در شهرهای عراق در حالی که تصاویر بزرگ شهیدان قیام را با خود حمل میکردند، شعارها و نوحههای خود را هم اساساً علیه باندهای جنایتکار وابسته بهرژیم و نفوذ رژیم آخوندی در عراق متمرکز کرده و مالکی و هادی عامری و حکیم و احزاب فاسد را در کنار شمر و یزید لعنت میکردند و متقابلاً با شهیدان قیام در زمرهٔ شهیدان کربلا پیمان میبستند.
شعارها عبارت بود از:
- حسین انقلاب است
- یا حسین راهت را ادامه میدهیم و حسین در ما تداوم دارد
- ما از (سلاح مجهز به) صداخفهکن هراسی نداریم و رهبرانشان هم این را میدانند.
- همان کسانی که سر از بدن حسین جدا کردند اکنون ما را تهدید میکنند
ای حسین همانها که خیمههای ترا آتش زدند، امروز چادرهای تحصن را بهآتش میکشند
روی بنری که یکی از دستههای عزادار با خود حمل میکرد، نوشته شده بود: چه تعداد از مقامات مسئول، تبعه کشور «همجوار» هستند؟ نوکر آن شدهاند و بهاین همه ننگ راضی هستند؟
جایگاه سرفصلی تاسوعا و عاشورای امسال
سلسله تظاهراتهای تاسوعا و عاشورای مردم عراق که با تظاهرات تاسوعا و عاشورای سال۵۷ در ایران و در جریان انقلاب ضدسلطنتی قابل مقایسه است، یک نقطهٔ سرفصلی در قیام عراق که به انقلاب اکتبر مشهور است، محسوب میشود. چرا که تاکنون رژیم با سوءاستفاده از مذهب شیعه و اکثریت مردم شیعهٔ عراق، تلاش کرده بود سلطهٔ جنایتکارانهٔ خود را بر عراق تحمیل و تحکیم کند و از طریق عناصر خود فروخته و جنایتکاری همچون نوری مالکی و هادی عامری این فریب را جا بیندازد که گویا شیعیان عراق پایگاه اجتماعی رژیم هستند و از این طریق عراق را، بهپل و سکوی مقدم دستاندازی خود بههمهٔ کشورهای منطقه تبدیل کرده بود. سردمداران رژیم سودای هلال شیعی را در سر میپختند و مهرههایش لاف میزدند که دامنهٔ سلطه و نفوذ نظام ولایت را تا کرانههای مدیترانه گستردهاند. آخوندهای حاکم با تبلیغات پرحجم و دجالگرانه، تا حدودی هم این یاوه را بهغربیها و مشخصاً آمریکا باورانده بود. اما با قیامی که از اکتبر سال گذشته در عراق برخاست و در مراسم تاسوعا و عاشورای امسال بهاوج رسید این فریب نه تنها دیگر رنگ باخته، بلکه آشکار شده است که شیعیان عراق اگر خشم و کینهیی بیشتر از سنیها و پیروان سایر مذاهب از رژیم آخوندها و عواملشان نداشته باشند، چیزی کمتر هم ندارند.
حربهیی که علیه رژیم برگشته است
در سالهای گذشته اساساً این رژیم بود که دجالگرانه از عاشورا و اربعین و مناسبتهای مذهبی برای بسط نفوذ خود و حذف مخالفان و تحکیم نظام فرقهیی در عراق استفاده میکرد، اما اکنون دستش از این حربه کوتاه شده و متقابلاً این مردم و قیامکنندگان عراقی هستند که این سنتهای الهامبخش و ستمستیز را در جایگاه واقعی و شایستهٔ خود نشاندهاند و در واقع از آنها که در دست آخوندها و مزدوران وحشی و آدمکش لوث شده بودند، اعادهٔ حیثیت کردهاند.
در مورد اینکه دست رژیم تا کجا کوتاه شده و رژیم تا کجا از سوءاستفادهٔ سیاسی از مناسبتهای مذهبی در عراق ناامید گردیده، اظهارات پاسدار مسجدی سفیر رژیم در عراق بسیار معنیدار و شایان توجه است. وی طی مصاحبهیی با رسانههای رژیم گفت در مورد مراسم اربعین، تاکنون تصمیم این است که این مراسم بدون حضور زوار ایرانی برگزار شود. حال آنکه میدانیم رژیم طی سالهای اخیر، اربعین را بهنماد حضور و نفوذ خود در عراق تبدیل کرده بود و با صرف هزینههای سرسامآور در واقع عراق را با سرازیر کردن میلیونها نفر بهطور مقطعی اشغال میکرد. البته رژیم خواهد کوشید این عقبنشینی تحمیلی و کوتاه شدن دستش از اربعین را بهمثابه یک حربهٔ تبلیغاتی تحت عنوان ملاحظات کرونایی توجیه کند، اما کسی این را باور نخواهد کرد، چرا که همه میبینند این رژیمی است که با نادیده گرفتن همهٔ هشدارها و اعلام خطرها در مورد خطرات و پیامدهای برگزاری مراسم محرم و با بیارزش شمردن جان مردم، هم کنکور و هم عزاداری تاسوعا و عاشورا در اماکن مسقف برگزار کرد.
در ایران نیز اگر چه رژیم تلاش کرد با سوءاستفاده از شرایط کرونایی مراسم تاسوعا و عاشورا را تماماً توسط آخوندها و مداحان حکومتی قبضه کند، اما در هر جا که مردم مجال یافتند از جمله در شهر شورشی بهبهان، نوحهها و شعارها را با نام شهیدان قیام و علیه رژیم یزیدی و افشای جنایتهایش علیه مجاهدان حسینی و زینبی سمت و سو دادند و معنای حقیقی قیام حسینی را احیا کردند.