روایتی از تاریخ معاصر ایران
عباس مدرسیفر متولد ۱۳۱۷در تهران، با بیش از ۵۶سال سابقه مبارزه علیه رژیمهای شاه و شیخ میباشد که از تاریخ معاصر ایران میگوید.
مبارزه حرفهیی
او از سال ۱۳۴۱از نزدیک و بهطور حرفهیی، در جریان تمامی تحولات سیاسی ایران بوده است.
او قبل از تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران، یعنی از سال ۱۳۴۳تا ۱۳۵۷بهدلیل فعالیتهایش علیه سلطنت پهلوی در زندانهای ساواک محبوس بود.
سیر حوادث سیاسی-مبارزاتی تاریخ معاصر ایران را میتوان بهخوبی از لابلای خاطرات عباس مدرسیفر دنبال کرد.
کودتای ۲۸مرداد
عباس مدرسیفر از شاهدان ایام کودتای ۲۸مرداد علیه دکتر محمد مصدق میباشد. او جزئیات جالبی را از ساعت ۲بعد ازظهر روز چهارشنبه ۲۸مرداد سال ۱۳۳۲و همچنین زمینههای وقوع این کودتا از ۳سال قبل از آن را بازگو میکند.
آغاز فعالیتهای سیاسی در هواداری از خمینی
فعالیتهای سیاسی عباس مدرسیفر در تابستان سال ۱۳۴۱با دیدن تراکتهایی حاوی تلگراف اعتراضی خمینی به شاه، روی در و دیوار بازار آغاز شد.
او تعریف میکند که آن زمان بهدلیل جوان بودن و مذهبی بودن و از طرفی بهدلیل سرخورده بودن از واقعه ۲۸مرداد، توجهی به محتوای اعتراض خمینی نکرد.
برای او این مهم بود که کسی به شاه اعتراض کرده است. در آن زمان بروجردی تازه مرده بود و خمینی عرصه را مناسب دید تا خودش را بهعنوان مرجع مطرح کند.
مخالفتش با شاه نیز بخشی از همین نیتش بود. عباس مدرسیفر جزئیات جالبی دربارهٔ جایگاه آخوندها در جامعه در آن زمان را بازگو میکند.
تأسیس مؤتلفه و دستگیری
عباس مدرسیفر در ادامه مبارزاتش به همراه چند تن دیگر مؤتلفه را تأسیس کردند و دستگیریاش توسط ساواک در سال ۱۳۴۳بهخاطر همین فعالیتهایش بود.
او به طرز عجیبی از اینکه او را به کرمانشاه تبعید کردند اظهار رضایت و شکرگذاری میکند. چرا؟ چون از سایر اعضای مؤتلفه جدا شد.
همین تبعید و جدایی باعث شد از آن اندیشهٔ خمینیگرایانه که در بین اعضای مؤتلفه وجود داشت دور گردد.
بنابراین عباس مدرسیفر در تبعید و به دور از تاثیرات سایر اعضای مؤتلفه توانست بهلحاظ فکری از آن جریان فاصله بگیرد.
او کم کم به این اندیشید که خمینی الآن چه میکند و کجاست و اهل مبارزه نبود و اصلاً تئوریاش چه بود و… او این دوران را دوران خلأ مینامد.
آشنایی با مجاهدین
پایان دوران تبعید و برگشتنش به زندان تهران مصادف بود با زمانی که بیش از ۹۰درصد از اعضای مجاهدین توسط ساواک شاه دستگیر و زندانی شده بودند.
عباس مدرسیفر میگوید که بهطور شگفتانگیزی بعد از ورود مجاهدین، فضای زندان در تهران نسبت به قبل از تبعید رفتنش به کلی تغییر کرده بود.
آنجا بود که او متوجه میشود یک جریان سازمانیافتهی مسلمان وجود دارد و با مجاهدین آشنا میشود.او تاریخچهٔ سازمان مجاهدین را از زبان دکتر طباطبایی شنید و گمشدهٔ خود را یافت.