مبارزه و پیروزی- قسمت یازدهم
در ادامه سلسله برنامههای آموزشی کانونهای شورشی خطاب به نسل جوان میهنمان، دهمین قسمت از برنامهای با عنوان مبارزه و پیروزی را میشنوید. در برنامه گذشته قسمتی از کنفرانس مطبوعاتی مجاهدین در سال ۱۳۵۸را پخش کردیم که در آن مسعود رجوی سر خط برنامههای خودش را بهعنوان کاندید ای ریاستجمهوری اعلام کرد- لازم بتوضیح است که -برخلاف خمینی جلاد که برای پوشاندن نیات واقعی خود به کلیگویی، پشتهماندازی و احاله مسائل به آینده موهوم میپرداخت، مجاهدین ۱۵روز قبل از برگزاری بهاصطلاح رفراندم تعیین حاکمیت، طی بیانیهیی، انتظارات مرحلهای و حداقل خود را برای حراست از آزادیها و حقوق مردم در ۲۷اسفند ۵۷ارائه کردند. اعلام این برنامه از جانب مجاهدین دست خالی، خمینی را که هیچ برنامهٔ مشخصی برای ادارهٔ ایران نداشت برملا کرد- انتشار این بیانیه از یکسو جامعهٔ انقلابی ایران را با برنامههای مترقی و دموکراتیک آشنا میکرد و زیربنای فکری مناسبی برای مطالبات مردمی بود، از سوی دیگر دست خمینی را در اعمال افکار ارتجاعی و تحمیل ولایت فقیه میبست.
جوانان آگاه و مبارز
در ادامه این برنامه به موضوع: نقش تاریخی و مسئولانه مجاهدین برای پیشگیری از تعارض زودرس- در دهه ۶۰میپردازیم. ورود سازمان مجاهدین خلق ایران به اساسیترین موضوع یعنی حاکمیت نمیتوانست باعث برانگیختن خشموکین خمینی نسبت به مسعود رجوی نشود. حال به سؤال برخی از شنوندگان که پرسیدند نقش تاریخی و مسئولانهٔ مجاهدین برای پیشگیری از تعارض زودرس در دهه ۶۰ چگونه بود- و آیا توانستند در این امر موفق شوند یا خیر- پاسخ میدهیم - خمینی دجال ضدبشر در جریان سرکوب مردم گنبد و کردستان نشان داد که از حل بحرانهای اجتماعی درمانده است و هیچ راهحلی جز برخورد قهرآمیز و گلوله برای پاسخ به مسائل داخلی ندارد. او خیز برداشته بود تا نیروهای سیاسی مخالف خود را قلع و قمع کرده و از سر راه بردارد. هیولای تازه خزیده بر سریر قدرت بهدنبال آن بود تا از هر بحران، بهانهیی برای سرکوب آزادی و آزادیخواهان بتراشد و از قضا از برافروخته شدن هر نوع جنگ و درگیری استقبال میکرد تا فضای سیاسی ـ اجتماعی را ببندد. در این میان مجاهدین با درک شرایط و با اتخاذ مواضع اصولی این تعارض اجتنابناپذیر را به عقب میانداختند. زیرا در وضعیتی که هنوز ماهیت خمینی برای مردم ایران افشا نشده بود، هر نوع تعارض زودرس به نفع او و به زیان نیرویهای انقلابی بود.
ادامه یورش خمینی برای سد کردن آزادیها
در روز ۲فروردین ۵۸خمینی بر شدت حملههای چماقداران افزود و برای فشار آوردن به پدر طالقانی ـ که از مهمترین موانع بر سر راه خودکامگی خمینی بود ـ فرزندان او را توسط باندهای مسلح خود ربود و به نقطهٔ نامعلوم برد. پدر در اعتراض به این اقدام دفترهایش را تعطیل کرد و به خارج تهران رفت. مجاهدین بیدرنگ طی اطلاعیهیی شبانه این موضوع را افشا کردند و صبح روز بعد با انتشار اطلاعیه در روزنامههای صبح، این موضوع تبدیل به یک آبروریزی بزرگ برای خمینی شد و او را وادار به عقبنشینی کرد. این نخستین مقابلهٔ آشکار بین مجاهدین و خمینی و به تبع آن شکست خمینی بود.
اعتراض پدر طالقانی به خودکامگی در روزهای اول حکومت خمینی با استقبال عموم مردم مواجه شد- سازمان مجاهدین خلق ایران هم در اطلاعیهٔ سیاسی ـ نظامی شمارهٔ ۲۲خود به تاریخ ۲۶فروردین ۵۸اعلام کردند تمام قوایشان را در خدمت پدر طالقانی قرار میدهند. خمینی ضمن عقبنشینی، بهصورت ظاهری به تشکیل شوراهای ایالتی و ولایتی که از خواستهای پدر طالقانی و از هدفهای مجاهدین بود گردن گذاشت اما با ربودن محمدرضا سعادتی در ۶اردیبهشت ۵۸که در حقیقت نوعی گروگانگیری بود، تلاش کرد مجاهدین را به تمکین و سکوت وادار نماید. اما در این زمینه نیز مجاهدین را نشناخته بود. از روز ۶تیر ۵۸مادران و خانوادههای مجاهدین شهید در دادگستری رژیم تحصن خود را آغاز کردند، همزمان مجاهد قهرمان محمدرضا سعادتی نیز دست به اعتصاب غذا زد. نزدیک به ۱۲۰سازمان، انجمن، تشکل و شخصیت سیاسی و از جمله پدر طالقانی خواستار آزادی سعادتی شدند و سلسله تظاهراتی در تهران شکل گرفت.
در تظاهرات ۱۲تیر ۵۸نزدیک به ۱۰۰هزار نفر در حمایت از سعادتی دست به تظاهرات زدند. معاینهٔ پزشک قانونی نیز مشخص کرد که سعادتی مورد شکنجه قرار گرفته است و این موضوع در مطبوعات و رسانههای عمومی انعکاسی گسترده پیدا کرد و توطئهٔ خمینی به این ترتیب ناکام ماند.
طرح کاندیداتوری پدر طالقانی از سوی مجاهدین برای ریاستجمهوری چه بود؟
در میتینگ ترمینال خزانه به تاریخ ۴خرداد ۵۸مسعود رجوی با یک ابتکار خارقالعاده و غافلگیرکننده، پدر طالقانی را از سوی مجاهدین بهعنوان کاندیدای ریاستجمهوری معرفی نمود. این بالاترین برگ برندهٔ مجاهدین و نیروهای ترقیخواه در برابر خمینی بود. زیرا پدر طالقانی شخصیتی آزادمنش و دموکرات بود و هم سابقهٔ مبارزاتی طولانی داشت و همگان او را قبول داشتند. این پیشنهاد از یکطرف خمینی را در کرنر قرار داد و از طرف دیگر باعث برانگیخته شدن شور و شوق جدیدی در جامعه گردید.
شنوندگان رادیو مجاهد ادامهٔ این مطلب را - از سلسله آموزشهایی با عنوان «استراتژی قیام و سرنگونی» قسمت دوم - که توسط رهبر مقاومت ایران مسعود رجوی، ایراد شده دنبال کنیم تا تصویر دقیقتری از وقایع آن روز یعنی بحث مرزبندی و توحید واقعی را به دست بیاوریم…..