جان برکو رئیس و سخنگوی پارلمان انگلستان (۲۰۰۹ تا ۲۰۱۹) در جلسهٔ مشترک شماری از نمایندگان مجلسین ایتالیا با حضور رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت (۲۱تیر ۱۴۰۲) ضمن تشریح «آلترناتیو دموکراتیک بهخوبی سازماندهی شده و منسجم شورای ملی مقاومت ایران که متعهد بهیک برنامهٔ مشخص» است گفت: «در استفادهٔ ناصادقانه از فرهنگ لغت توسط رژیم ایران، متوجه خواهید شد که میگویند اپوزیسیون متحد وجود ندارد، اپوزیسیون متحد وجود ندارد. آنها از گفتن اینکه هیچ آلترناتیو معناداری وجود ندارد، دست برداشتهاند. الآن میگویند هیچ اپوزیسیون یا آلترناتیو متحدی وجود ندارد... . اگر آنچه که جلادها، ظالمان، عوامفریبهای حکومت ایران میگویند این است که اتفاقنظر وجود ندارد، خب البته که اتفاقنظر وجود ندارد... نمیتوان از خانم رجوی و جنبش تودهیی او انتظار داشت که با دشمنان دموکراسی و با کسانی متحد شوند که طرفدار کثرتگرایی نیستند، خواهان تغییر دموکراتیک نیستند و اعتقادی به برابری ندارند»
سخنان رئیس و سخنگوی پیشین پارلمان انگلستان پاسخ روشنی است به دجالبازی «همه باهم» که در آستانه انقلاب ضدسلطنتی توسط خمینی علم شد و در روزگار ما ترفندی شده است برای از میان برداشتن مرزبندی تاریخی نه شاه نه شیخ که امروز جبهه خلق و ضدخلق را جدا میکند. این ترفند عوامفریبانه که با رنگ و لعاب «اپوزیسیون متحد» توجیه میشود به ظاهر مدعی دلسوزی برای اپوزیسیون و لزوم وحدت همه نیروها برای مبارزه با رژیم است. اما حقیقت امر این است که زیرعنوان «اپوزیسیون متحد» از قضا تخم تفرقه و درهمریختن مرزبندی خلق و ضدخلق پاشیده میشود. به عبارت دیگر وقتی مرزبندی بین نیروهای دموکراتیک و آزادیخواه و مردمی با دیکتاتوری سرنگون شده سلطنتی درهم بریزد، کدام رزمنده آزادی و نیروی ضددیکتاتوری حاضر یا قادر به شرکت در چنین «اپوزیسیون» بهاصطلاح متحدی خواهد شد. واقعیت این است که اتحاد و انسجام هر نیروی مبارز و آزادیخواه نه از روی ادعا بلکه در جریان مبارزه مشترک و آرمان آزادیخواهانه و در مسیر فداکاری و تلاش برای سرنگونی و از میان بردن دیکتاتوری شکل میگیرد نه روی هوا آن هم هوای مسموم استبدادی و استعماری. در چنین هوایی آن چه باقی میماند فقط گسستگی و تفرقه و دعوای کرسی و مقام و بهرهبرداری از خوان فریبکاری و عوامفریبی است. همچنانکه مردم ایران بهوضوح در ماههای گذشته دیدند که نمایشهایی که تحت عنوان اتحاد و همبستگی ردیف شد تا چه انداز باسمهیی بود و از هم پاشید و هر میزان هم که در صحنه نمایش داده شد فقط در خدمت شیخ حاکم قرار گرفت.
نتیجه اینکه تأکید بر مرزبندی «نه شاه نه شیخ» و روشنگری درباره دعاوی عوامفریبانه تحت عنوان «اپوزیسیون متحد» یا «همه باهم» خمینینشان، از قضا ضرورت روز مبارزه برای سرنگونی است که اگر اندکی ساییده شود فقط در خدمت بقای رژیم و علیه قیام و هدف شهیدان به خاک افتاده برای آزادی است.
در بخشی از اطلاعیه آخرین اجلاس شورای ملی مقاومت ایران (۱۵ و ۱۶تیر) با اشاره بهاهمیت و ضرورت ایستادگی بر اصل «نه شاه نه شیخ» برای سرنگونی، آمده است: «ضرورت نه شاه و نه شیخ، تنها معطوف بهآینده و ضرورت ساختار دموکراتیک ایران فردا نیست، بلکه قبل از آن، ضرورت سرنگونی استبداد دینی است».