همراه با سؤالات شما - شماره ۶۳
سؤال. در انتخابات ۱۴۰۰ رژیم بهرغم هر تغییر و تحولاتی که رخ داده یا رخ میدهد؛ واقعیتهای سرسختی وجود دارد که ثابت بوده و تغییر نمیکنند؛ اشراف به چنین قوانینی به ما استحکام نظری در تحلیل تحولات اوضاع و شرایط در ایام انتخابات میدهد. میخواستم این پایهها و مبانی محکم که تغییر ناپذیر در هر شرایطی هستند را برامون توضیح بدهید.
- در ایران تحت حاکمیت آخوندها چیزی بهنام انتخابات بهمعنی واقعی آن وجود ندارد و یک نمایش است. چرا که همه کاندیداها فقط با اعتقاد قلبی و عملی به خامنهای و حفظ نظام ولایت فقیه به صحنه آمدهآند.
- شعار مردم ایران تحریم شعبدهٔ انتخابات و رأی آنها سرنگونی است. مردم ایران با عدم شرکت خود در انتخابات «نه» خود به تمامیت نظام را رسماً و بهصورت علنی اعلام میکنند. از این رو تحریم انتخابات یک حلقه ضروری از گامهای سرنگونی است. به همین علت عدم شرکت خود و اقدام و تشویق دیگران برای عدم شرکت در انتخابات یک وظیفه ملی و میهنی است. یک نکته نیاز به یادآوری است و اینکه پرچمدار تحریم انتخابات طی چهار دهه گذشته این مقاومت بوده است و الآن مردم ایران بهصورت گسترده و سراسری با تحریم انتخابات به این خط اصولی پاسخ داده و آن را تأیید میکنند.
- از آنجایی که تحریم انتخابات یک قطعه پازل از مجموعه سرنگونی است؛ باید همراه با این نفی وجه اثباتی و آنچه که مردم ایران میخواهند نیز بیان شود تا مرزها مخدوش نشود. خواست مردم ایران یک انقلاب دمکراتیک و حاکمیت جمهور مردم است.
- تنور انتخابات رژیم بهویژه پس از قیام آبان ۹۸ و خیزشهای خونین ۴سال گذشته با هیچ سناریو و ترفندی گرم نخواهد شد.
- تضاد و قطببندی اصلی جامعه ایران تضاد بین مردم و مقاومت با تمامیت رژیم و خامنهٔ است. کاندیداهای این رژیم همگی سگ زرد برادر شغال و سر و ته یک کرباس هستند. بحث کدام کاندید بهتر یا بدتر مطرح نیست. این موضوعی است که مفسران و رسانههای خود رژیم هم آن را به سخره گرفتهاند (کافیست به پرونده جنایتکارانه دو جانی مراجعه شود)
- این انتخابات نشان داد که تاریخ مصرف باند قلابی اصلاحطلب برای حفظ نظام به اتمام رسیده است.
- «خواست» خامنهای در انتخابات را نباید با «توان» او قاطی کرد. اینها دو موضوع متفاوت است. همانطور که در سال۹۶/ هدف خامنهای درآوردن رئیسی از صندوق بود. ولی تعادلقوای درونی رژیم بهاو اجازه نداد. چون میدانست که به جرقه و قیام ختم میشود. به عبارتی آنچه که خامنهای را تنظیم میکند؛ حفظ نظام و باقیماندن خودش در قدرت است و همه چیز در انتخابات و حتی آوردن رئیسی تابع شاقول جرقه و قیام است.
- خامنهای در هر صورت بازنده این انتخابات خواهد بود:
یکم. اگر خامنهای بتواند نقشهمسیر خود را پیش برده و رئیسی - جلاد ۶۷ را از صندوق در بیاورد؛ شکست است چرا که در بین بد و بدتر گزینه «بد» برنده شده است. چرا؟ اولا/ قطببندی بین مردم و رژیم به حد کمال رسیده و تماماً در خدمت قیام است و جهان نیز با رئیسجمهوری مواجه است که بهعنوان قاتل سی هزار زندانی سیاسی در لیست تروریستی قرار دارد. ثانیا/ قاعده رژیم باز هم کوچکتر از آنچه که الآن هست، میشود و طرد و حذف بخشی از پایگاه رژیم را به همراه خواهد داشت. ثالثا/ در پهنه بینالمللی هم انقباض رژیم با حضور رئیسی، بازتابهای خودش را دارد. یک نمونه از افتضاح این است که یک قاتل شناخته شده که در لیست تحریمهای آمریکا هم هست، رئیسجمهور رژیم شده و این نیز دست مماشاتگران برای هر نوع زدوبند با این رژیم را میبندد
دوم. اگر خامنهای موفق نشود، شکست مضاعف برای تمامیت رژیم است. عدم موفقیت خامنهای و حضور هر کاندیدای دیگر در تضاد با خامنهای، یعنی شکست یا حداقل توقف سیاست انقباض که خامنهای چند سال است آنرا برای بقای رژیمش ضروری میبیند. که معنی بلافصل آن باز شدن شکاف هر چه بیشتر در رأس رژیم است که شرایط را برای قیام آماده میکند. شکست خامنهای پیام بسیار واضحی از ضعف و در هم شکستگیاش برای مردم ایران و جهان مخابره خواهد شد و این نیز بهصورت مضاعف در خدمت تسریع قیام خواهد بود.
- این انتخابات با هر نتیجهیی نه تنها شکاف و شقه در حاکمیت آخوندی را مهار نمیکند به عکس بهصورت کیفی آن را تشدید خواهد کرد. شدت گرفتن جنگ گرگها آن هم در چنین ابعادی؛ یکی دیگر از نشانههای درهم شکستگی نظام و از لرزههای سرنگونی است
- خامنهای از این انتخابات طرفی نخواهد بست و سرانجام قیام آتشین مردم ایران پایان کار ولایت و سارقان و غاصبان حاکمیت ملت است به چند فاکت از درون رژیم توجه شود:
- در ورای همه تحولاتی که در جامعه و در پروسه انتخابات رخ میدهد؛ این شرایط عینی و موقعیت انقلابی جامعه است که بیشازپیش اثبات میشود و به موازات ان؛ حضور مقاومت و کانونهای شورشی است که خود را بارز و به رژیم تحمیل میکند. به عبارتی با رسیدن به پایان بازی و ماجرای «اصلاحطلب، اصولگرا» وجه «مقاومت برانداز» است که بهقول رسانههای رژیم بهصورت آشکاری اعلام موجودیت کرده است.
سؤال. رسانههای رژیم از حضور مقاومت در برهم زدن میز انتخابات مستمراً هشدار میدهند موضوع چیست؟
- روزنامهٔ مستقل: «مگر طی ۴ماه گذشته در سطح کشور شاهد زنجیرهیی از اعتراضات اجتماعی نیستیم که حتی با شعارهای تند و تیز سیاسی همراه است؟ و مگر نمیدانیم گسترش این اعتراضات، پیامدهای خطرناک امنیتی و غیرقابل جبران در پی دارد؟ این عده چرا نمیبینند که (مجاهدین) بهعنوان دشمن تیغ برکف علیه نظام که سودایی جز براندازی ندارند، هر روز برای توطئه و اغتشاش فراخوان میدهند؟ مگر نمیبینند این دشمن دیرینه بر روی ایجاد شکافها، آنهم در آستانه انتخابات ریاستجمهوری سرمایهگذاری کرده، تا جایی که سرکرده آن بیپرده پیام میدهد: «شقه و شکاف در حاکمیت... مهار کردنی نیست» و حتی آن را «علامت احتضار و از لرزههای» براندازی مینامد؟!».
- روزنامه شرق: «از دیماه۹۶ عملاً جامعه بهسه بخش تقسیم شد، علاوه بر اصلاحطلب و اصولگرا، بخش جدیدی تحت عنوان بخش برانداز اعلام موجودیت کرد».