کلید واژهٔ «تحریف»!
علی خامنهای در پیام ۱۰مرداد۹۹ گفت به م
به تازگی یک کلید واژهٔ قدیمی با مورد مصرف جدید وارد ترمهای سیاسی مربوط به شرایط کنونی حاکم بر جامعه و استبداد دینی شده است. این کلید واژه «تحریف» نام دارد.
وازات جریان تحریم بینالمللی علیه نظامش، یک جریان «تحریف حقایق» و واژگون نشان دادن واقعیات هم وجود دارد که هدف از آن ضربه زدن به روحیهٔ مردم [بخوانید عوامل نظام] است. او این «تحریف» را فراتر از «تحریم» دانست.
«اگر جریان تحریف شکست بخورد، قطعاً جریان تحریم هم شکست خواهد خورد، زیرا عرصه کنونی، میدان جنگ ارادهها است و اگر اراده ملت ایران مستحکم باقی بماند، بر اراده دشمن غلبه خواهد کرد».
خامنهای در ادامه گفت: «هدف دشمن، گرفتن نشاط و امید از ملت بهویژه جوانان است تا اینگونه القا کنند که کشور به بنبست رسیده و امکان حل مشکلات وجود ندارد».
«تحریف» مهیبتر از «تحریم»
حسن روحانی در جلسهٔ ستاد هماهنگی اقتصادی دولت به تاریخ ۱۴مرداد۹۹ به نوعی این تحریف را تعریف کرد:
«ترویج پیدرپی شایعات، سیاهنمایی از طریق ارائه آمار و اطلاعات نادرست و القای ناتوانی و ناکارآمدی و شکاف میان مسئولان و قوای کشور و مهمتر از همه ایجاد فاصله میان مردم و مسئولان، بهنوعی حرکت در راستای تحقق توطئه دشمنان علیه کشور و نظام است».
به این هم راضی نشد. در جلسهٔ روز بعد دولت (۱۵مرداد) دوباره با سخن گفتن از تحریف، به رقبا و افراد باند مقابل گفت: «دشمن برای نابودی دولت که نیامده، برای نابودی نظام آمده». رئیس جمهور ارتجاع که پیشتر تحریم برای حاکمیت آخوندی سختتر از جنگ تحمیلی است، این بار به تقلید از خامنهای نشان داد که قواره و هیبت آن چیزی که او آن را «تحریف» میخواند، بسا از تحریم مهیبتر است.
انگشت گذاشتن روی قلب موضوع
حمید رضا ترقی، عضو شورای مرکزی مؤتلفه در یک گفتگو با روزنامهٔ حکومتی ایسنا (۱۵مرداد۹۹) همان حرف خامنهای را منتهی در سایز خودش تکرار کرد اما با این تفاوت که روی قلب موضوع انگشت گذاشت و نشان داد که منظور خامنهای و روحانی از تحریف اشاره به چه چیزی است. آنچه آنها در لفافه و با ایما و اشاره گفتند این مهرهٔ وابسته به خامنهای رک و پوست کنده گفت:
«مصداق بارز فعالیت جریان تحریف، ترکمنچای نامیدن قرارداد ایران و چین است... این جریان تلاش میکند هر خبری درباره دور زدن یا شکست دادن تحریمها را وارونه جلوه دهند و به گونهای عمل میکنند تا مردم نسبت به نظام بدبین شوند، نمونه بارز آن قرارداد ایران و چین است که خبرش در آمریکا با عنوان فروش جزایر ایرانی به چین ساخته و از آن قرارداد بهعنوان ترکمنچای یاد شد و در داخل کشور در فضای مجازی و مطبوعات، همین جریان ادامه مییابد تا مردم بدبین شوند. ».
جیغ بنفش آخوندی
منظور او این است که چرا مخالفان نظام دست آخوندها را در ایرانفروشی رو میکنند؟ چرا اجازه نمیدهند قرارداد اسارتبار و خائنانهٔ ۲۵ساله با چین پیش برود و به مراحلی برسد که بازگشتناپذیر باشد؟ چرا آنها را در فضای مجازی افشاگری میکنند؟ و بهدنبال آن یک موج عظیم مخالفت با نظام راه میافتد و نمیتوان از پس آن برآمد و در پی آن همهٔ بافتههای بیت خامنهای و تاریکخانههای اشباح برای حراج و ارزانفروشی این میهن در راستای حفظ نظام پنبه میشود.
این مفسر سخنان خامنهای آشکارا گفت که تا وقتی نظام نتواند از پس این موج افشاگری برآید، نمیتواند در دیگر زمینهها نیز کاری از پیش ببرد. آنچه او آن را شایعه میخواند افشاگریهای دقیق در مورد توطئههای پشت پردهٔ این حکومت علیه عالیترین مصالح مردم ایران است. طبعاً انتشار آمار واقعی شهیدان آبان ۹۸، افشای روزانهٔ آمار جانباختگان کرونا از مواردی است که جیغ بنفش خامنهای و روحانی را درآورده است و درمیآورد. معلوم است وقتی افشاگریهای به موقع مقاومت ایران نباشد، این حکومت خواهد توانست با شیادی و دجالگری منحصر بهفرد خود، تحریمها را دور بزند، قراردادهای خیانتبار به تصویب برساند و کرونا را سپر بلا قرار داده و مرگ هزاران هموطن ایرانی را وثیقهٔ حفظ حکومتش نماید.
نام بردن از دشمن اصلی
اگر خامنهای و روحانی از نام بردن از این «دشمن»! پرهیز داشتند اما حمیدرضا ترقی، بیپرده اذعان کرد که منشاء ناکامیهای رژیم کجاست. اشرف۳ و ارتش آزادیبخش ملی ایران.
«ترقی راه مقابله با جریان تحریف را توجه مردم به منشأ اخبار دانست و گفت: ارتش سایبری منافقین در آلبانی با ایجاد چند هزار کانال خبری، در حال پمپاژ شایعه، دروغ و شبهه است بنابراین مردم باید به اخبار توجه کرده و هر خبری را که در فضای مجازی مشاهده میکنند، بازنشر ندهند. مردم به منشأ اخبار توجه داشته و با دقت و بصیرت اخبار را دنبال کنند. احزاب و فعالان سیاسی هم باید به آگاهسازی مردم کمک کنند و با روشنگری و ابهام زدایی اجازه موفقیت به جریان تحریف ندهند» (ایسنا. ۱۵مرداد۹۹).
چند نتیجهٔ منطقی
از این نعل وارونهزنی میتوان چند نتیجه گرفت:
۱ـ فعالیتهای افشاگرانهٔ مجاهدین در فضای مجازی عامل اصلی شکست تبلیغات حکومتی و قراردادهای خائنانه و سایر تمهیدات ایرانستیزانهٔ آن است. این افشاگری نفس آخوندهای وطنفروش را بند آورده و جنایت و چپاول آنها را در معرض قضاوت عمومی قرار میداده.
۲ـ مردم به این افشاگریها توجه میکنند و اخبار واقعی را از این کانال دنبال میکنند؛ زیرا میدانند نمیشود به رسانههای حکومتی و اکانتهای فیک مرتبط با آنها اعتماد کرد.
۳ـ سایبری نظام و هزینههای نجومی برای آن جهت مقابله با امواج آگاهی مجاهدین شکستخورده است. این بهترین دلیل برای اثبات این مدعاست.
۴ـ علاوه بر مردم، افشاگریهای مجاهدین و ارائهٔ آمارهای واقعی روی رسانههای حکومتی و نیز عوامل درون نظام نیز تأثیر میگذارد؛ در این عبارت دقت کنید:
«رسانههای داخلی هم نباید خط خبری رسانههای خارجی را دنبال کنند. قوه قضاییه هم باید برخورد قاطعی با دستاندرکاران جریان تحریف در کشور داشته باشد زیرا اگر تحریف در داخل ستون پنجم نداشته باشد، موفق نمیشود».
خوشا مجاهدین و شرف ملی و میهنی آنها که علاوه بر شکستن شاخ جنگلطلبی و به محاق بردن نعرههای جنگ جنگ تا رفع فتنه در جهان، افتخار این را دارند که در دکان دستیابی به بمب اتمی خلیفهٔ ارتجاع را نیز گل گرفته و سرکوب و تروریسم او را از کارآیی انداختهاند. آنها اینک پنجه در پنجه با این هیولا در کارزاری سرنوشتساز روزهای پایانیاش را رقم میزنند. بیتردید، روزی آیندگان، از این کارنامهٔ پرافتخار با خطوط زرین یاد خواهند کرد.