نگرش مترقی به ماه رمضان و ارزشها و اهداف نهفته در آن در نقطه مقابل برداشت ارتجاعی و آخوندزده از ماه رمضان، میتواند نقطه انگیزش و پرورش صفات انسانی و مبارزاتی باشد. بنابراین خواستیم در سری برنامههایی بهمناسبت ماه رمضان، به ویژگیهای پویای اسلام مترقی در این زمینه بپردازیم لذا دعوت کردیم از برادر مجاهد محمد حیاتی تا همراه ما باشند.
درس اول
مقدمه به بحث روزه
راجع به روزه و روزهداری در اسلام و فلسفه آن، زیاد مطلب نوشته و بحث کردهاند. بعضیها به جنبههای علمی و تأثیرات پزشکی و بهداشتی آن تأکید کردهاند. بعضیها به ویژگی تزکیه نفس و خلوص و پاکی فردی انسان در طی ماه رمضان پرداختهاند. به این منظور در طی ماه رمضان علاوه بر امساک ازخوردن و آشامیدن و رعایت بعضی موارد باطل کننده یک سری آداب و رسوم عبادی را بهجا میآورند. بهعبارت دیگر روزه را بهعنوان یک امر فردی و عبادی در رابطه با دستورات الهی انجام میدهند. نظام های ارتجاعی بهخصوص رژیم ولایت فقیه به این جنبه اخیر پرداخته آنرا حکم الهی خوانده در تبلیغ اجرای آن، حتی بهزور متوسل میشوند. و سؤال مهمتر این است که آیا روزه گرفتن ما مشابه آن چه که خمینی و خامنهای تبلیغ و ترویج میکنند نیست؟ واقعاً چه تفاوتی بین این روزه با روزه آخوندهاست؟ حقیقت چیست؟ اصلاً روزه گرفتن یا بهجا آوردن سایر شعائر مذهبی ازچه ضرورتی برخاسته است. اگر احکام عبادی را بهجا نیاوریم چه اتفاقی میافتد؟ اگر روزه بگیریم یا نگیریم چه مشکلی پیش میآید؟ آیا خدایی که ما میپرستیم و رب العالمین است به نماز و روزه ما نیاز دارد یا ما نیازمند پرستش هستیم.
در اساس جوهر همه این اعمال عبادی یک مسیر ویک معنا و مفهوم دارد هدفی و مقصودی را دنبال میکند. چون خلقت و آفرینش جهان بیسمت و سو و بیحساب و کتاب نیست. در این رابطه در کلیت دو دیدگاه و دو اندیشه کاملاً متضاد در برابر هم قرار دارد اگر به این نکته توجه نکنیم یا بالکل سراغ نماز و روزه نمیرویم یا بهصورت صوری و ظاهری با اندیشه ارتجاعی به سراغ اجرای این اعمال مذهبی میپردازیم.
اما دقیقاً همینجا مرزبندی بین انقلاب و ارتجاع ترسیم میشود. بین مجاهدین و خمینی، بین آن صدها هزار شهیدی که مجاهدین و مبارزین دادهاند و دشمن ضدبشری ولایت فقیه.مجاهدینی که بیش از نیم قرن در مقابل چنین اندیشه ارتجاعی ایستاده و مبارزه کردهاند.بنابراین عمل آنها پشتیبان سخنانشان است. نگاهی کنیم به زندانها و مقاومت جانانه مجاهدین در زندانها و شکنجههایی که در ماه رمضان و با زبان روزه تحمل میکردند. نگاهی کنیم به بمبارانها و موشکپرانیهای رژیم علیه قرارگاههای مجاهدین در ماه رمضان و عید فطر. به راستی چرا اینقدر رژیم آخوندی از انجام شعائر توسط مجاهدین وحشت دارد؟ زیرا در انجام این شعائر توسط مجاهدین تخته شدن دکان دینفروشی خودشان را میبینند. چرا که بهقول قرآن عملکرد آخوندها در رابطه با قرآن مانند چارپایانی است که کتاب خدا را حمل میکنند. مثلهم کمثل الحمار یحمل اسفارا. بنا بر این مجاهدین توانستهاند روزه و شعائری را معرفی کنند که ۱۸۰ درجه با ارتجاع و استبداد مذهبی حاکم بر میهنمون متفاوته.
یکی پیامش رحمت و پیام رهایی و مغفرت است، دیگری پیام پلیدی و پلشتی و سنگدلی و شقاوت که انسانهای تحت حاکمیت را بخاک سیاه نشاندهاند. اگر آخوندها میتوانستند، بردهداری را هم رواج میدادند، کنیزداری را هم رسماً قانونی میکردند که بدترش را کردهاند.
اما در قران در سوره بقره میخوانیم: یا ایها الذین امنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون.
روزه را بر شما واحب گردید کما اینکه بر پیشینان شما هم واجب شد تا بدینوسیله به رهایی فردی و جمعی نائل گردید. بنابراین مجاهدین روزه و هر عمل عبادی را نیاز خود در جهت تعالی و حرکت تکاملی فردی و جمعی بسوی ابدیت میبینند و آنرا آزادانه و آگاهانه انتخاب میکنند و بهای این مسیر تکاملی را با تمام توش و توانشان میپردازند در نقطه مقابل آنها ارتجاع اعمال عبادی را و روزه را با تزویر و ریا وسیله اعمال حاکمیت و چپاول انسانها بکار میگیرند. دو ایدئولوژی بهکلی متضاد. در همین رابطه چند جمله از یکی از سخنرانیهای ماه رمضان برادر مسعود را یادآوری میکنم:
” دو نوع اسلام سراپا متضاد از زمان امام حسین و یزید، از روزگار علی با معاویه و خوارج در مقابل هم صفبندی کردهاند. ای بسا که پس از چهارده قرن، ما بهآن قدرتاریخی رسیده باشیم که بین این دو نوع اسلام تعیینتکلیف شود.
یکطرف مهیبترین نیروی ارتجاعی تاریخ ایران، با دجالیت اسلامپناهانه و یکطرف مجاهدین. عجبا که بالاترین تضاد و خون هم بین اینها جاری است، بهنحوی فوق متناقض.
در سطح جهانی هم بین دو نوع اسلام باید بالاخره قضاوت شود. البته آنهایی که بهقول قرآن در قلوبشان مرض و غرضی است، میگویند اسلام همین است. عجب! پس بین اسلام معاویه و اسلام حضرت علی هم اسلام همان اسلام معاویه است! بین خوارج و حضرت علی، بین یزید و امام حسین هم همین است. یازده نسل از ائمه اطهار، الگوهای عقیدتی و تاریخی مجاهدین و اسلام علوی، در برابر جباران، یکی پس از دیگری بهشهادت رسیدند، آنهم در اعصار و قرونی که هیچ جنبش مترقی و انقلابی دیگری وجود نداشت و سطح نازل قوای مولد و آگاهی ناچیز آن روزگاران هرگز چنین چیزی را اقتضا نمیکرد. این یک نوع اسلام است، سراپا متضاد با آن چه خمینی و دمبالچههای تاریخیش ادعا میکنند.”
”حالا در ماه رمضان سخن از قطع کوتاهمدت ده، پانزده ساعته خوردن و نوشیدن و خودداری از ارتکاب سایر مبطلات است. قرآن میگوید این آیین در همان ماهی برگزار میشود که قرآن نازل شده و هدایتی است، نوری و تابشی برای مردم و فرقان. فرقان یعنی فرق داشتن و فرق قائل شدن و مرزبندی کردن. فرق با چه چیزی؟ لابد با خودداری از خورد و خوراک میخواهد با دنیای حیوانی که مبنای مادّی وجود آدمی است، مرزبندی کند. میخواهد مرزبندی آن فرد را و آن جمع را در مسیر تکامل مشخص بکند. همچنین یک تطبیق عابدانه و عارفانه با قصد قربت در طول یک ماه و همچنین انطباق از پیش با جهانی که گویا در آن پیری و کهولت و مشترکاًت حیوانی وجود انـــــسانی موضوعیت ندارد و سخــن از حیــات متعالی است”.
با این مقدمه کوتاه خواستیم بهصورت کلی موضع خودمان را در مقابل سایر مدعیان دین روشن کرده باشیم که ما از چه موضعی وارد ماه روزهداری میشویم.