روحانی در اظهارات روز پنجشنبه ۱۳شهریور و در ادامهٔ دروغهای بیپایان خود گفت: «در موج اول ما بهتر از کشورهای دیگر عبور کردیم! در موج دوم هم که بهنظر من ما قدمهای پایانی آن را داریم طی میکنیم و...». روحانی در همین روز و در جلسه رؤسای کمیتههای ستاد کرونا هم اطمینان داد که «اجرای دقیق سیاستهای اتخاذ شده برای بازگشایی مدارس سلامت دانشآموزان را تضمین میکند». این هم یک بلوف از انبوه دروغها و بلوفهای روحانی شیاد!
مدارس بهترین جا برای انتقال کرونا
اما این بلوف حتی در درون رژیم و در ستاد کرونا هم خریداری ندارد. مینو محرز، عضو علمی ستاد کرونا، گفت: «مدارس بهترین جا برای انتقال کرونا محسوب میشوند. حتی اگر افراد با ماسک هم بهمدت طولانی در فضای بسته بنشینند، احتمال انتقال بیماری وجود دارد»(عصر ایران ۱۲شهریور).
عبدالرضا مصری، عضو مجلس ارتجاع هم گفت: «اگر عجله کنیم و دانشآموزان گرفتار کرونا شدند، (این یعنی که) آگاهانه و عامدانه باعث قتل میشویم».
همچنین مردانی، عضو ستاد حکومتی مقابله با کرونا نیز اعتراف کرد، ممکن است بازگشایی مدارس موجب تقویت زنجیره انتقال کرونا شود.
بازگشایی مدارس در شرایطی است که رژیم حتی ماسک که اولین و سادهترین وسیلهٔ مورد نیاز برای مقابله با کروناست را در اختیار مردم قرار نداده و مردم و دانشآموزان نیز امکان تهیهٔ آن را ندارند، چرا که ماسک هم در قبضه باندهای مافیایی قرار گرفته و به چند برابر قیمت فروخته میشود.
شهریاری، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس ارتجاع، گفت: «۶۰درصد از مردم استان محروم سیستان و بلوچستان امکان خرید ماسک ندارند، متأسفانه درخواست ما از دولت برای ارائه ماسک رایگان تاکنون عملی نشده است».
در همین رابطه رئیس مجمع سازمان نظام پزشکی نیز از ستاد کرونا خواست جلو بازگشایی مدارس را بگیرد.
مخالفتهای اجتماعی نیز با تصمیم بازگشایی مدارس بالاست. روزنامه حکومتی رسالت(۱۳شهریور) نوشت: «برخی خانوادهها از شک به یقین رسیدهاند که در این روزهای کرونازده، مدارس امن نیست و باید تا اطلاع ثانوی قید درس و مشق فرزند را بزنند چرا که مطابق رسم معمول، اظهارنظرهای مسئولان قابل اتکا نیست».
از سوی دیگر تصمیم ضدانسانی بازگشایی زودرس مدارس و دانشگاهها به بحرانی دیگر برای رژیم تبدیل شده است. مقامات محلی در برخی از شهرها و استانها اعلام کردهاند که با توجه به خطر شیوع کرونا به بازگشایی مدارس بهصورت حضوری تن نمیدهند.
دستهای پشتپرده و مافیای مدارس غیردولتی
بنابراین، این سؤال مطرح میشود که بهرغم مخالفتهایی که هم از سوی مردم و هم حتی از داخل رژیم ابراز میشود، چه سیاستی و چه دستی در کار است که مدارس کشور را حتی ۱۵روز زودتر از معمول همیشگی باز میکنند.
در مورد بازگشایی مدارس، روحانی و وزیر آموزش و پرورش او روز چهارشنبه اعلام کردند در همه مناطق کشور اعم از قرمز و زرد و سفید دانشآموزان روز شنبه ۱۵شهریور بر سر کلاس حاضر خواهند شد. امروز اسماعیلی، عضو کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس ارتجاع، در این مورد گفت: «تناقضات مسئولان دولت، مردم را به استرس انداخته. تا دیروز میگفتند در مناطق قرمز بازگشایی مدارس غیرحضوری و در مناطق زرد نیمهحضوری است اما بهیکباره اعلام کردند تمام مناطق حضوری است».
علت این تغییر ناگهانی را روزنامه جوان(۱۳شهریور) وابسته بهسپاه پاسداران برملا کرده و مینویسد: «خبرها حکایت از فشار عجیب مافیای مدارس غیردولتی برای بازگشایی مدارس و سردرگمی در وزارت آموزش و پرورش دارد... گویا زور دستهای پشتپرده و مافیای مدارس غیردولتی از وزارت بهداشت بیشتر است».
از طرف دیگر یکی از عواملی که به رژیم در جهت بازگشایی مدارس فشار میآورد این است که بیش از ۴میلیون نفر از دانشآموزان بهدلیل نداشتن قدرت مالی خانوادهها، به اینترنت یا تبلت و موبایل هوشمند دسترسی ندارند و اگر آموزش بهصورت آنلاین شود، ۴میلیون دانشآموز ناچار از ترکتحصیل میشوند و به ۳میلیون کودک واجبالتعلیم که از تحصیل محرومند، اضافه میشوند.
با مطرح شدن بحث آموزش آنلاین و شبکهٔ شاد که رژیم راهاندازی کرده، سروکلهٔ یکی دیگر از مافیاهای حکومتی پیدا میشود؛ مافیای موبایل و تبلت! برای داشتن تصویری از عرض و طول این مافیا، حرف خود خامنهای کافی است که اخیراً در اظهارات خود از واردات ۵۰۰میلیون(نیم میلیارد) یورو موبایل به کشور اظهار تعجب کرد. مافیای مربوطه با ایجاد بازار سیاه در موبایل و افزایش قیمتها تا چند برابر سابق، چند برابر این رقم سود بهجیب میزند. یک عضو ارگان حکومتی موسوم به انجمن کسب و کارهای اینترنتی با اشاره به پشتپرده فسادآلود بازگشایی مدارس گفت: «واردات موبایل و تبلت هوشمند ممکن است بهشرکتهای وارداتی که از دلار ۴۲۰۰تومانی استفاده میکنند واگذار شود و این حجم اختلاسها را افزایش میدهد»(روزنامه جهان صنعت- ۱۳شهریور).
به این ترتیب میتوان دید که چگونه جان و سلامت میلیونها دانشآموز بیگناه و خانوادههای آنها بازیچهٔ دست باندهای مافیایی درون حاکمیت که به چیزی جز منافع بیحساب خود نمیاندیشند قرار گرفته است.
اما باید دانست که بهرغم منافع هنگفت اقتصادی که باندهای مافیایی درون رژیم در قبال آموزش حضوری یا آموزش بهصورت آنلاین دارند، ملاحظهٔ اصلی در این موضوع همچنان ملاحظهٔ سیاسی و استراتژیک است.
اصرار بر انجام کنکور دانشگاهها، اصرار بر اجرای مراسم عزاداری محرم و برگزاری بیدر و پیکر مراسم تاسوعا و عاشورا توسط رژیم و اکنون اصرار بر بازگشایی مدارس بیشازپیش استراتژی رژیم ولایت فقیه مبنی بر کلانتلفات و سپر انسانی در برابر خطر قیام و سرنگونی را به اثبات میرساند.
رهبر مقاومت در ۱۷خردادماه گذشته، با بیان این استراتژی ضدانسانی این سؤال را مطرح کرد که صورت مسأله این است که رژیم در کلانبازی مرگ، کلانبرنده است یا کلانبازنده؟
«کلان برنده یعنی اینکه میخواهد و میتواند با گرد مرگ و یأس، راهبندی برای سرنگونی بسازد و جامعه را منفعل و منجمد کند. در خوابهای خونسرشته و پریشان ولایت فقیه میتوان مانند ایلغار مغول، ۳۰۰سال ایران را سرکوب و منکوب و میخکوب کرد.
کلانبازنده یعنی که خامنهای و روحانی بر سر شاخ و بن میبرند. رژیمشان را موریانه کرونا و بحرانها از درون خورده و وعده خدا حق است. برخلاف تصور آنها جانهایی که از دست میرود نه عامل بقای رژیم بلکه تیکتاک فنا و پایان است».
ترس و وحشت بیپایان از خطر قیام و سرنگونی و از هزار اشرف و کانونهای شورشی مبین همین حقیقت است.