اجازه بدهید مسأله را از همینجا که نشستهایم شروع کنیم. همه، محیط سالن را میبینید و افراد را که نشستهاند، امروز در ساعت و روز و سال مشخص. اما صد سال پیش اینجا چه خبر بود، کجا بود؟ زمان ناصرالدین شاه بود، بیابان و لم یزرعی بود در حاشیه تهران کوچک آن روز. چه بسا جادههایی از آن میگذشت، ولی به هرحال، این ترتیبی که الآن اینجا نشستهایم نبود. اگر صد سال را به هزار یا هزارها سال تبدیل کنیم، شکی نیست که در آن زمان ً اصلاً در اینجا خبری از تهران نیست، چه بسا آبادیهای خیلی کوچکی، دور یا نزدیک وجود داشته است…..
در سال۱۹۳۰،پساز اینکهاِدوینهابل،دانشمندآمریکایی، ثابت کرد کهکشانها ۲۷با سرعتی برابر با دهها هزار کیلومتر بر ثانیه، از یکدیگر دور میشوند، مهر تاییدی بر گسترش گیتی نهاده شد. اگر تصویر پیدایی و گسترش جهان را رو به گذشته بازسازی کنیم، میبینیم که هر چه به گذشته میرویم کهکشانها به یکدیگر نزدیکتر شده و جهان متراکمتر، داغتر و نورانیتر میگردد. سرانجام به لحظهای میرسیم کهدما و تراکم بسیار بسیار زیاد شده، قانونمندیها حدمیشکنند، و این لحظه انفجار نخستین است....
هنگامیکه داستان شگفت هستی را، نزدیک به ۵میلیارد سال به گذشته برگردانیم، در گوشهای، کهکشانی در حال گردش بود؛ کهکشان راه شیری. در نقطهای از این کهکشان، غبارهایی حاوی اتمهای مختلف، در فضای بین ستارگان سرگردان بودند. این عناصر، پس از سرد شدن در هم آمیختند.....