برادر سیاوش در مرور تاریخچهٔ مجاهدین رسیدیم به اواخر نخستوزیری نوریمالکی حکومت دستنشاندهٔ آخوندها در عراق. یادم است که نوریمالکی در اواخر دورهاش سفری به آمریکا داشت. آن زمان، شرایط عراق ملتهب بود. و از طرف دیگر فعالیتهای زیادی هم در رابطه با حقوق مجاهدین انجام گرفته بود. این فعالیتها چه نتایجی داشت؟ آیا تأثیری روی سفر نوریمالکی داشت و اگر داشت چگونه؟ آیا مالکی در آن سفر به اهدافش رسید یا نرسید؟ چطور شد؟
اعتراضات و موضعگیریها و شکست مالکی در سفر به آمریکا
- بیش از ۵۴ ارگان بینالمللی مانند سازمان ملل، حقوق بشر ملل متحد، سازمان عفو بینالملل و سایت وزارتخارجه آمریکا، پارلمان اروپا، کمیساریای عالی پناهندگی و صدها شخصیت خارجی از کشورهای مختلف جهان، این جنایت را محکوم کردند.
- صدها رسانه و مطبوعات معتبر جهانی این جنایت را انعکاس دادند افکار عمومی را علیه دولت مالکی و حامیان او از جمله اوباما برانگیختند. بهطوریکه دولت آمریکا و سایر کشورها نمیتوانستند از مالکی حمایت کنند. به همین دلیل مماشاتگران بهویژه اوباما با ابقای مالکی در ریاست دولت مخالفت کردند و مالکی سقوط کرد.
علاوه بر این سفر مالکی که اساساً برای گرفتن هلیکوپترهای آپاچی از آمریکا برای سرکوب مردم استان الانبار بود با شکست مواجه شد و دست خالی به عراق برگشت.
برادر سیاوش یکی از پارامترهایی که امنیت مجاهدین را بهویژه در انتقال به آلبانی تضمین کرد، این بود که مسألهٔ حفاظت مجاهدین بهصورت یک قانون مکتوب، در قوانین آمریکا تصویب شد. چطور این اتفاق افتاد؟
تحمیل قانون حفاظت از مجاهدین به آمریکا در جریان انتقال به آلبانی
با ایستادگی بینظیر و غیرقابل توصیف مجاهدین و تحمل شرایط تهدید دائمی موشکباران و شهادت از طرفی و با تلاشهای سیاسی خارقالعاده خواهر مریم و بسیج جهانی علیه چنین وضعیتی کار ّبه آنجا رسید که طرح بودجه دفاعی سال۲۰۱۶ رئیسجمهور وقت آمریکا (اوباما) مشروط به بهعهده گرفتن حفاظت مجاهدین گردید وزنده یاد سناتور مک کین که رئیس برنامه و بودجه سنا بود به اوباما گفت طرح بشرطی تصویب میشود که در ان حفاظت مجاهدین کتباً نوشته و قید شود. با چنین طرحی به امضای ریاستجمهوری آمریکا راه هر ترفند و حقه بازی جهت کشتار مجاهدین به بهانههای حفاظت از آنها بسته شد و مجاهدین را نیز بهلحاظ سیاسی عملاً وارد مرحله جدیدی کرد مرحلهای که رژیم بهشدت از غلط کرده خود مبنی بر اینکه مجاهدین یا باید از عراق بروند یا تماماً تسلیم شوند، پشیمان کرد. رژیم هرگز فکر نمیکرد که خواهر مریم به چنین پیروزی بزرگی برسد بهطوریکه آمریکا مجبور شود با کشورهای مختلف در زمینه انتقال امن مجاهدین تماس بگیرد. گرچه آمریکا موفق نشد ولی خواهر مریم توانستند دولت آلبانی را برای پذیرش کلیهٔ مجاهدین و همه ارتش آزادیبخش با هزینه خود مجاهدین متقاعد کنند و رضایت آنرا جلب کنند. و آمریکا هم ساعت به ساعت حفاظت مجاهدین را تا انتقال آخرین نفر با طرحهای پیچیده بهعهده گرفت و مجاهدین به سلامت از دهان گرگ خارج شدند آنچه رژیم به خواب هم نمیدید. . تحولی که در حقیقت آغاز سرنگونی رژیم را رقم میزد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
برادر سیاوش یکی از مهرههایی که رژیم خیلی روی آن سرمایهگذاری کرده بود مارتین کوبلر بود. البته کوبلر نمایندهٔ سازمان ملل بود اما عملاً خط و خطوط رژیم را پیش میبرد. سرنوشت مارتین کوبلر چه شد؟
برکناری مفتضحانه کوبلر و رسوایی نماینده ویژهاش در عراق
یادآوری میشود که در برابر انتقال امن مجاهدین از عراق چند عامل مهم وجود داشت. عامل تعیینکننده اول رژیم ولایت فقیه و دولت دستنشانده آن در عراق (شخص نخستوزیر مالکی) بود... .