728 x 90

سروده- ‌ای آزادی

سروده

‌ای آزادی
‌ای آزادی

سروده- ‌ای آزادی

همیشه همان امید همان چراغ بود که راهمان رو روشن می‌کرد

از روز نخست که آغاز کردیم نجات دهنده در راه نه که در آئینه بود

از خیابانهای شلوغ ۵۷ با دستهای خونین و مجسمه‌هایی که فرو می‌افتاد

تا بهار به خزان نشسته‌ات ای آزادی

و تو که روزی کبوتر سفیدی بودی آواز دارها شدی و جیب دزدها و باروت سلاح

جانماز شیطان شدی و بار قاچاق و شعار سیاستمداران، خواستند بی‌آبرویت کنند

امِا تو واژه نبودی آرمان بودی

از پشت دیوارهای سیمانی سلول تا گلوله‌باران سحرگاه های خونین و شوری خون

زیر زبانی که هر چه شلاق خورد باز نشد تکرار شدی

از سایه سنگین طنابهای دار تا چهره ای کبود و خونینی که می‌خندیدند

و تنهای چاک چاک و سفیر شعارهای خشم تکرار شدی

نسلها می‌رفتند و می آمدند گاهی فقط فرصت ناله‌ای بود

امِا نامت را فریاد شدیم و جانمان را پرتاب کردیم

از مرداد ۶۷ که دسته‌دسته قطره قطره به خاک چکیدیم

تا تیر ۷۸ که فریادهایمان مثل تیری آسمان داغ تابستان را شکافت

و خرداد ۸۸ که مثل رودی در خیابان جاری شدیم

و هر روز و هر لحظه و هر جای این خاک تاریخ را با قلمی از استخوان و مرکبی از خونمان نوشتیم

چون تو پیش رویمان بودی ای آزادی

نه خیانت شدنی هستی نه فروختنی نه فراموشی پذیر

فقط باید جنگید و تو را فاتح شد

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/3d392736-cf88-45c9-bc3e-32db7343ef44"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات