روز جمعه (۲۸بهمن) هموطنان آزاده، فرازی درخشان، همزمان با کنفرانس امنیتی مونیخ، در یک تظاهرات و راهپیمایی بزرگ صدای قیام مردم ایران را با شعار «نه شاه، نه شیخ، پیش بهسوی جمهوری دموکراتیک» علیه هر گونه دیکتاتوری و هر گونه نیرنگ و دسیسه ارتجاعی ـ استعماری، با شعارهای کوبندهٔ خود طنینانداز کردند. هموطنانمان فریاد میزدند: «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر!» و میخروشیدند «ساواکیا سپاهیا، دیگه تمومه ماجرا».
در اجتماع و راهپیمایی هموطنان که در فردای خیزشهای آتشین پنجشنبهشب ۲۷بهمن در محلههای مختلف تهران و در ۲۰شهر دیگر ایران برگزار شد، فضای شعلهور قیام سراسری۱۴۰۱در چهلم دو شهید قیام سراسری و بزرگداشت دیگر شهیدان قیام موج میزد و این قیام و انقلاب دموکراتیک نوین را با انقلاب بزرگ ضدسلطنتی در ۴۴سال پیش پیوند میزد. تظاهر کنندگان نشان دادند که مردم ایران مصمماند انقلابی کبیر و نوین برپا کنند و هرگز بههیچ شغال ارتجاعی ـ استعماری «باج» و «تاج» نمیدهند. اجتماع و راهپیمایی باشکوه هموطنان در برابر کنفرانس امنیتی مونیخ و در خیابانهای این شهر بزرگ آلمان، فضای رسانهها و افکار عمومی و ناظران سیاسی را تحتالشعاع خود قرار داد و بار دیگر نشان داد که ۴دهه مقاومت خونین مردم ایران در برابر رژیم آخوندها، جایی برای نیرنگهای حقیر دستگاههای اطلاعاتی، بهمنظور سرقت قیام و انقلاب خلق بزرگ ما باقی نگذاشته و زنان آزادهٔ میهنمان که پیشاپیش صفوف تظاهرات با تأسی بهکانونهای شورشی در داخل میهن رژه میرفتند، هر ایرانی آزادیخواه و میهنپرست را مجذوب و غرق شور و افتخار میهنی میکرد؛ چرا که این جلوهیی بود از ایران آزاد و دموکراتیک فردا که در آن زنان رهای میهنمان پس از بهخاک مالیدن پوزهٔ رژیم زنستیز آخوندی و پس از آنکه آن را همچون دیکتاتوری شاه بهزبالهدان تاریخ پرتاب کردند، چه نقشی و جایگاهی خواهند داشت.
هموطنانمان با ادامهٔ تظاهرات مونیخ در روز شنبه بهرژیم آخوندی و حامیان مماشاتگرش پیام دادند که برای حمایت و حراست از قیام مردم ایران در برابر دشمنان آزادی و استقلال میهن، تا هر جا و هر زمان که لازم باشد، میایستند، میرزمند، خسته نمیشوند و خسته میکنند و عزمشان برای بهزیر خاک فرستادن ضحاک خونریز زمان و بهکف آوردن گوهر آزادی، جزم جزم است.
در روز اول تظاهرات حضور و سخنرانی نمایندگان پارلمانهای اروپایی و حامیان مقاومت ایران و حمایت قاطعانه و بیشکاف آنها از قیام مردم ایران و از مرزبندی سرخ و آتشین مقاومت، با دیکتاتوری شاه و شیخ، بسیار برجسته بود. در روز دوم تظاهرات نیز بهصحنه آمدن نمایندگان تشکلهای ایرانیان آزادیخواه و میهنپرست خارج کشور (افزون بر روز اول) از جوانان و زنان تا متخصصان و زندانیان سیاسی و غیره... بسیار چشمگیر بود.
همهٔ اینها وجوه درخشانی است از این واقعیت که مقاومت آزادیستان مردم ایران، برای پیروزی چه گنجینهٔ عظیم و فناناپذیری در اختیار دارد؛ از هزاران و هزاران کانون شورشی و جوانان شورشگر بیباک و بیم که در سراسر میهن اشغال شده با پاسداران و بسیجیها، چنگ در چنگ و در حال نبردند، تا تودههای عظیم مردم که شورشگران را از هر نظر حمایت و پشتیبانی میکنند، تا هموطنان خارج کشور که برای رساندن صدای مردم ایران، سر از پا و روز از شب نمیشناسند و پیوسته آمادهاند که هر جا اقتضا کند در سرما و گرما بهمیدان بیایند و صدای مردم ایران را پژواک دهند، تا لشکری از حامیان خارجی مقاومت که با گذار از کورههای گدازان تهمت و شیطانسازی آخوندهای دجال و لابیهای زرخرید آنها، هر کدام بهیک رزمندهٔ فعال جنگ سیاسی در حمایت از مقاومت ایران تبدیل شدهاند.
این سرمایهٔ فزاینده و فناناپذیری است که طی ۴۰سال نبرد مستمر مجاهدین و مقاومت ایران در داخل و خارج کشور و با تکیه بر اصل «کس نخارد» ذره ذره بهدست آمده و مدعیان و آلترناتیوسازان پوشالی، حتی ذرهیی از آن را بهخوابشان هم نمیتوانند ببینند.
اما راستی این سرمایه و گنجینهٔ عظیم که پشتوانهٔ آزادی و استقلال ایران است، چگونه حاصل شده؟ آن هم در میان طوفان فتنهها و این همه گرد و خاکی که رژیم و همدستانش میکوشند با آن فضا را مبهم و تیره و تار جلوه دهند؟
بیتردید این حاصل مرزبندی قاطع و استوار میان خلق و ضدخلق، میان جبهه مردم ایران با دشمنان آزادی و استقلال ایران، با مدافعان و مبلغان دیکتاتوری از نوع شیخی یا شاهی است. مرزبندی سرخ و آتشینی که رهبر مقاومت ایران یک بار دیگر در پیام تاریخی ۲۲بهمن ۱۴۰۱ بر آن پای فشرد و اعلام کرد: «شاخص عینی و علمی و تاریخی آزادیخواهی و استقلالطلبی در صحنهٔ سیاسی ایران بهرسمیت شناختن مرزبندی ملی ایرانیان با دیکتاتوری و وابستگی است که در اصل "نه شاه، نه شیخ" خلاصه میشود».
عنوان تظاهرات مونیخ یعنی «نه شاه، نه شیخ، پیش بهسوی جمهوری دموکراتیک» و شعار «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر» هم بیانگر همین اصل اساسی برای برپایی حاکمیت مردم و استقلال و آزادی و آبادی ایران فرداست و همین شعارهای اصولی است که بهشورشگران و قیامآفرینان قدرت و انگیزه و اطمینان خاطر میدهد که حتی اگر در این راه بهشهادت برسند، آینده ایران و رهایی میهنشان از دیکتاتوری تضمین شده و رنج و رزم و خونشان شالودهٔ بنای ایران آزاد و دموکراتیک فردا خواهد بود.