نگرشی نو به ماه رمضان- قسمت سوم
ماه رمضان از تأثیرگذارترین آداب و رسوم است.
رها کننده انسان از غرائز مشترک حیوانی است تا بتواند بر پایه ارزشهای انسانی علیه هرنوع ظلم و ستم در جامعه مبارزه کند.
این ماه چنان بر نفی تمایلات خود بخودی فردی همراه با هر ظلم و ستم به دیگران و پایمال کردن حق دیگران تأکید دارد که ماه رحمت و برکت و حتی ماه خدای بخشنده و مهربان نام گرفته است.
روزه در ماهی برگزار میشود که قرآن نازل شده و هدایتی است، نوری و تابشی برای مردم و فرقان. فرقان یعنی فرق داشتن و فرق قائل شدن و مرزبندی کردن. فرق با چه چیزی؟ لابد با خودداری از خورد و خوراک میخواهد با دنیای حیوانی که مبنای مادّی وجود آدمی است، مرزبندی کند.
روزه میخواهد مزربندی بین دو نوع حیات انسانی را مشخص کند.روزه و شعائری که کاری به مناسبات اجتماعی و رشد و ارتقای آن ندهد یک سری حرکات پوچ و بیخاصیت است.
روزه میخواهد مرزبندی آن فرد را و آن جمع را در مسیر تکامل مشخص بکند که آیا روبه جلو هستند یا به عقب.
هدف این است که انسان خودش را آگاهانه و از روی نیاز به یک سری آداب و رسوم آن هم با نیت پاک در طول یک ماه عادت دهد در حقیقت حیات و زندگی خودش را با دنیایی با ارزشهای انسان که اثری از دنیای حیوانی و توحش و درنده خویی نباشد بسازد. دنیایی با تمام سرزندگی و جاودانگی که شایسته انسان است.
شعائر و ضابطه و قانون ضرورت غلبه بر سرنوشت کور و نامعلوم است
در همین رابطه بر اینکه گمان نکنیم که روزه برای سختی کشیدن و گرسنگی و تشنگی کشیدن و از خیلی کارهای که تمایلات عادی هر انسان دست کشیدن است در همین آیه گفته است:«یریدالله بکم الیسر»، یعنی خدا (درست برخلاف آنچه آخوندهای خمینیصفت میگویند) برای شما سهولت و آسودگی را اراده کرده است، نه سختی و فرسودگی را. هدف سختی و فرسایش نیست هدف ریاضت کشی نیست.
همانطور که در مورد نماز گفته است که هدف (باز هم برخلاف ولایت آخوندی) خم و راست شدن و سوت و صفیر کشیدن نیست.بلکه روح و جوهر نماز، قربت و وصل به سرچشمه هستی و وجود است. انسان بداند که موجودی همچون حیوانات نیست و یا روزه برای این است که اولاً هر فرد تمرین کند و بداند که میتواند بهخاطر هدفهای عالیتری مانند مبارزه با ظلم و نجات ستمدیدگان از خواستههای عادی و روز مرهاش بگذرد میتواند از هر گونه خود پسندی و همه چیز را برای خود خواستن و ضدبشر شدن پاک و پاکیزه شوند. میتواند هیولای وحشی ضدبشر نباشد و مانند بسیاری از انسانها که خود را فدای انسانها و رهایی آنها کردهاند جاودانه شوند.
شما به اموال بغارت برده توسط خامنهای نگاه کنید شقاوت و درندگی حدی ندارد در حالیکه هزار هزار از هموطنانمان در کوچه و خیابان به خاک میافتند از مردم میخواهد که به هم کمک کنند و اموال مردم را برای خود و خانوادهاش نگهداشته است.
واقعیت این است که جنگ با طبیعت باعث شناخت طبیعت و کشف قوانین و تسلط بر طبیعت که انسان را از زندگی قرونوسطایی به عالیترین سطح زندگی رشد داده و میدهد طبعاً بدون قیمت دادن و جنگیدن امکان دسترسی به تمدن امروز بشری غیرممکن بود.چنانکه جنگ با مناسبات بهره کشانه باعث غلبه بر قوانین عقب برنده در طول تاریخ شده است باید قیمت این جنگ را پرداخت این درس تاریخ است.قیمت ندادن و تسلیم قوانین طبیعی و غریزی انسانی شدن نتیجهاش عقبماندگی و اسارت انسان است.
و جنگ با غرائز پایهییترین جنگ است که انسان را برای هر جنگ دیگر آماده میسازد / روزه و رمضان چنین جایگاهی دارد.
بزرگداشت شکر و سپاس خدا بهخاطر شعائر راهگشا
واقعا بهخاطر ارزشهای روزه باید خدا را که چنین راهنمایی کرده شکر گزار بود.قران در همان آیه روزه میگوید:«لتکبرواالله علی ما هدیکم» تا خدا را با آنچه که نسبت بهآن هدایت شدهاید، بزرگ بدارید. یعنی قدر راهیافتگی و ارزشهای انسانی، قدر آن مرزبندی، و فاصله با دنیای مادون انسانی را بدانید.
و واقعاً که باید شاکر خدا بهخاطر این نعمت راه یافتگی باشیم در آخر همین آیه میگوید:«لعلکم تشکرون»، باشد که شکرگزار گردید، یعنی بفهمید که جریان از چه قرار است، بدانید که هرکس و هر چیز و هر ارزش و هر آیین برای چیست و از کجا میآید و انسان را به کجا میبرد؟
آری دوستان واقعاً برای جنگ با دشمنان مردم ایران و برای غلبه بر آن باید چنین مسیری را طی کرد.
تابتوان بر نظام دجال ولایت فقیه غلبه کرد. این داستان رهایی خلق محروم و مظلوم ایران است.
روزه با هدف نبرد با اجبارات حاکم از سوی دیکتاتورها، رها و پاک کننده اندیشهها و قلبهای انسانهای مسئول و انقلابی و تاریخساز است.پس هر چه جنگ شدیدتر و مسئولیت و تعهد بالاتر، نیاز به شعائر و روزه بیشتر است.چون چنین انقلابیونی بهشدت نیازمند هستند و شعائر و ضوابط را کمک کننده میدانند و نه محدود کننده و در همین رابطه قرآن میگوید:«و من یعظّم شعائرالله فانّها من تقویالقلوب» یعنی کسی که شعائر خدایی را عظیم و بزرگ میدارد، این ناشی از رهایی و از پاکیزگی قلوب است…
طبعا چنین انسانهای وارسته و مسئول همواره جویای خالقی هستند که چنین رهنمودهایی عرضه کرده است.برای رشد و کمال انسانی خود مرزی نمیشناشند و نیازمند کسب بالاترین شرف انسانیت هستند واز پیامبر میپرسند خدا کجا است و خدا جواب میدهد راه دوری نروید.من در خود و مسیری که انتخاب کردهاید به بینید.«و اذا سئلک عبادی عنی» و آنگاه که بندگانم مرا از تو پرسیدند، آنگاه که مرا جستجو کردند، بگو: «فانی قریب». من نزدیکم. چقدر؟ چقدر نزدیک؟ «اجیب دعوةالداع اذا دعان» آنقدر نزدیک که دعوت کسی را که مرا میخواند، جواب میدهم و اجابت میکنم.
دوست نزدیکتر از من به من است وین عجبتر که من از وی دورم…
بی دلی در همه احوال خدا با او بود او نمیدیدش و از دور خدایا میکرد.
رسدآدمی به جایی که بجز خدا نبیند
در این مسیر پرشکوه انسان مسئول و آگاه و فداکار و پیشرو آنقدر به خدا باهمه ویژگیهایش نزدیک میشود که خداوند آنان را با کلمه عبادی یعنی بندگانم، تخصیص بندگان بهخودش، از سر منتهای عنایت و لطافت است و اینکه اعلام نزدیکی و تضمین اجابت میکند: «فانی قریب، اجیب دعوتالداع اذا دعان»…
قبل از اینکه به مهمترین دستآوردهای این تمرین رها کننده در شبهای قدر بعد از دو دهه تمرین مستمر روزانه بپردازیم بهجا است به خیانتی که آخوندها به معانی و ناموس کلمات و ارزشها از جمله شعائر و روزه کردهاند اشاره کنم.
مشخصا این را از اینجهت میگویم که آخوندها مشخصاً به شعائر اصرار میورزند تا مردم را فریب دهند همانطور که از آزادی صحبت میکنند در حالی که دیکتاتورترین رژیمها هستند.آخوندها راستی و صداقت و عدالت را میگویند اما ظالمترین هستند. نماز و روزه و عبادات دیگر هم همینطور حتماً میدانید معاویه و یزید و خلفای عباسی که قاتلان امامان ما بودند تمام خود را مسلمانان دو آتیشه جا میزدند تا زیر پرده دین هر جنایتی میخواهند بکنند بیجهت نبود که پدر طالقانی وقتی با استبداد آخوندها مواجه شد گفت استبداد زیر پرده دین بدترین نوع استبداد است. بنابراین وقتی از شعائر صحبت میکنیم هرگز نباید در دام ظاهر سازی ریاکاری آخوندها برویم.حتماً شنیدهاید که خود قرآن یک سوره را به توضیح وضعیت فضاحتبار نماز خوانهای ریایی اختصاص داده و گفته وای بر نمازگزاران ریایی آنها که نماز میخوانند اما سفرههای انسانها را خالی میکنند.