برنامه «هماورد» گفتگویی است با برادر مجاهد خلق مهدی خدایی صفت از مسئولان سازمان مجاهدین خلق ایران. در سومین قسمت از این سلسله برنامه، تحولات عمده در آخرین روزهای منتهی به انقلاب ضدسلطنتی مورد بحث و گفتگو قرار گرفته است.
نتیجه کنفرانس گوادلوپ
در کنفرانس گوادلوپ سران ۴کشور بهخصوص آمریکا پذیرفتند که شاه برود و صحنه را در اختیار خمینی بگذارند.
در این میان خمینی مرتب توسط ژیسکاردستن این پیام را میداد: «به من اطلاع دادند که یک کودتای نظامی در شرف تکوین است… من کودتا را نه به صلاح ملت میدانم و نه به صلاح آمریکا.
خوف آن دارم که اگر کودتای نظامی بشود، انفجاری بشود که در ایران کسی نتواند جلو آن را بگیرد. من به شما توصیه میکنم از کودتا جلوگیری کنید». آمریکا هم ژنرال هویزر را برای کنترل ارتش به ایران فرستاد.
۲۶دی
شاه و فرح با چشمان اشکبار ایران را ترک کردند و عازم مصر شدند. محمدرضا شاه قبل از حرکت، از ارتشبد قرهباغی، رئیس ستاد ارتش، خواست که سران ارتش را از دست زدن به کودتا باز دارد.
با خروج شاه، انفجاری از شادی در ایران رخ داد. مجسمه محمدرضا شاه در بسیاری از شهرها پایین کشیده شد.
مردم در سراسر ایران جشن و شادی برپا کردند و طعم شیرین پیروزی را با تمام وجود چشیدند. لازم به یادآوری است که چند هفته قبل از رفتن شاه و همزمان با روی کار آمدن بختیار، اعتصاب ۶۱روزه مطبوعات بهپایان رسیده بود و روزنامهها اکنون واقعاً خواندنی بود.
بهمن سرکش۵۷
از روز ۱۹بهمن راهپیماییها و تظاهرات در تهران و شهرستانها فضا را ملتهب کرده بود. در همین روز در منطقه فرحآباد تا تهراننو درگیریهایی بین گارد جاویدان و همافران رخ داده بود.
روز جمعه ۲۰بهمن جرقه اصلی انفجار در مرکز فرماندهی نیروی هوایی (پایگاه دوشانتپه) زده شد.
پرسنل نیروی هوایی با مشاهده فیلم مراسم بازگشت خمینی به ابراز احساسات پرداختند. سپس لشکر گارد برای خاموشکردن آنها وارد عمل شد. تیراندازی شدید بود.
گفته میشود به کمک یک سرباز گارد که علیه فرمانده خود شورش کرده بود، انبار تسلیحات و مهمات گشوده شد. پرسنل هوایی مسلح شدند و درگیری با گارد شاهنشاهی گسترش یافت.
روز ۲۱بهمن مردم با شنیدن این خبر از هر جای تهران به سوی نیروی هوایی در فرحآباد سرازیر شدند و به حمایت از پرسنل هوایی پرداختند.
ظهر همین روز در تهراننو، مردم سه تانک لشکر گارد را به تصرف درآوردند. نبردهای خونین در خیابانها لحظه به لحظه گسترش مییافت.
منع تردد در ۲۱بهمن
فرمانداری نظامی تهران از بعد ازظهر ۲۱بهمن مقررات منع عبور و مرور اعلام کرد. اما هیچکس به آن وقعی نگذاشت.
شامگاه ۲۱بهمن فرمانداری نظامی تهران طی اعلامیهیی از نیروهای خود خواست خیابانها را ترک کنند و به یکانهای خود مراجعت نمایند.
در بسیاری از قرارگاهها سربازان سلاحهای خود را رها کرده از دیوارها گریختند. پادگان جمشیدیه به دست مردم سقوط کرد و عدهیی از مقامهای زندانی رژیم شاه از آنجا فرار کردند.
اکنون گروههای مختلف مردم در حالیکه نیروهای سازمان مجاهدین خلق ایران و چریکهای فدایی خلق ایران در میانشان بودند، دژها و مراکز قدرت نظامی و پلیسی محمدرضا شاه را یکی بعد از دیگری تسخیر میکردند.
اداره تسلیحات ارتش به دست مردم فتح شد و در انبارهای اسلحه به روی آنها گشوده گردید. کلانتریها یکی پس از دیگری سقوط کردند.
خیابانها بهسرعت توسط مردم سنگربندی شد. ستاد نیروی هوایی نیز در ۲۱بهمن سقوط کرد و همافران گارد سلطنتی را مورد تهاجم قرار دادند.
۲۲بهمن
تهران در آتش و شور و خون میسوخت. مرکز شهربانی کل به دست مردم به آتش کشیده شد. پادگان عباسآباد بدون مقاومت تسلیم شد.
نمایندگان مجلس شورا و سنا اعلام وفاداری کردند. مجلس سنا طی اطلاعیهیی انحلال خود را اعلام کرد.
شورای فرماندهان ارتش به ریاست ارتشبد قرهباغی جلسهیی تشکیل داد و شرکتکنندگان پس از بررسی اوضاع بحرانی ارتش، شهربانی و ساواک، اعلام بیطرفی کردند.
در ساعت ۱۰و نیم بامداد روز ۲۲بهمن، شورایعالی ارتش که تمامی قوای نظامی، انتظامی و امنیتی را دربرمیگرفت، با فرمان بازگشت نیروها به پادگانها اعلام بیطرفی کرد.
این اعلامیه که در ساعت یک بعد ازظهر از رادیو ایران پخش شد، موجب فروکش کردن درگیریها شد. آخوندها و نمایندگان آنها نیز طی پیامهایی دعوت به آرامش کردند.
روز ۲۲بهمن، تاریخ ایران ورق خورد و دوران نوینی آغاز شد. مردم ایران چون تنی واحد قیام کردند. عشق و همبستگی در همهجا موج میزد.
اما برای خمینی و آخوندهایش که اکنون مشروعیت یک انقلاب مردمی را ربوده و قدرت مذهبی، سیاسی، اقتصادی و نظامی را یکجا به چنگ آورده بود، همه چیز معنای دیگری داشت.