خط راهبردی سازمان مجاهدین خلق از بعد از انقلاب تا ۳۰خرداد ۶۰
گام چهارم: حمایت از نیروهای ملی و مترقی در جامعه بود، چون ارتجاع معلوم بود. و لیبرالها هم شریک حاکمیت شده بودن.
در جامعه نیروهای زیادی ضدارتجاع بودن. نیروی ملی و مترقی، که با هیچکدام از جریانهای در حاکمیت همخوانی نداشتن.
و از طرف دیگر، نیرو و قدرت، یا تریبونی هم نداشتن.
اینجا سازمان مجاهدین خلق ایران بود که بهعنوان بزرگترین نیروی انقلابی و مترقی و مردمی میتوانست شرایطی را فراهم کند، که این نیروهای ملی و مترقی با ارتجاع مرز داشته، و حول آن وارد فعالیت شوند.
و بهعنوان یک ائتلاف سیاسی، در پراتیک هایی مثل انتخابات ریاستجمهوری و مجلس شرکت کنند.
سازمان مجاهدین خلق که کاندیدهای خودش را داشت، لذا این نیروها هم برای مجلس کاندید مشخص کردند.
این ائتلاف شامل احزاب و سازمانها و شخصیتها بود. که بعداً خیلیها در شورای ملی مقاومت سازماندهی شدند.
در نقطه مقابل، خمینی که میخواست تمام آزادیها را بکشد، و تمام حکومت را بهدست بگیرد، الا کسانیکه ولیفقیه را بپذیرند.
بنابراین برای حفظ دستآوردهای انقلاب ضدسلطنتی، میبایست این ائتلاف شکل میگرفت و این یک قدم بزرگ بود که بعداً به اهمیت آن پی بردیم...
Listen to "هماورد - گفتگو با مهدی خدایی صفت - قسمت شانزدهم" on Spreaker.