هر روز بیشتر روشن میشود نهادی که رژیم نام آن را «ستادملی مقابله با کرونا» گذاشته، وظیفهاش قلب واقعیتها و وارونهنمایی برای هموار ساختن و تسریع فرستادن مردم بهقربانگاه کروناست.
آخوند روحانی روز یکشنبه ۳۱فروردین، طی اظهاراتی در ستاد مزبور، دقیقاً بهمنظور اجرایی کردن و پیشبرد طرح جنایتکارانهٔ موسوم به«فاصلهگذاری هوشمند» حرف زد. روحانی در همین رابطه، طبق معمول بهآمارهای ساختگی و مسخرهٔ وزارت بهداشت اشاره کرد و ادعا نمود که اجرای طرح کذایی فاصلهگذاری هوشمند، موجب کاهش روند گسترش بیماری در برخی استانها و ایجاد روند ثابت در دیگر استانها شده است.
روحانی در توجیه بازگشایی مشاغل نیز ادعا کرد که هیچ هجومی در مسأله مبتلا شدن یا بهبیمارستان نداشتیم، بستریهای خطرناک و فوتیها کاهش پیدا کردهاند. این ادعاها در حالی است که کارگزاران خود رژیم که برخی از آنها در ستاد کرونا عضویت دارند، در نقطه مقابل ادعاهای وقیحانهٔ روحانی تصویر سراپا متضادی ارائه میدهند. از جمله زالی رئیس ستاد کرونا در تهران گفت در تهران گفت: ۷درصد نسبت بهروز قبل افزایش مراجعین جدید بهبخشهای ویژه داشتیم.
اظهارات روحانی نه تنها با حرفها و اطلاعات ارائه شده توسط کارگزاران رژیم در تضاد و تناقض است، بلکه حرفهای او فینفسه هم ضد و نقیض است. او از یکسو مدعی روند بهبود و عادی شدن شرایط است و شروع کسب و کار را با رعایت پروتکلهای بهداشتی بلامانع میداند، اما از طرف دیگر همچنان در خانه ماندن را توصیه میکند.
روحانی خودش هم اعتراف کرد «ما دچار یک تضادی شدیم اگر بهمردم توصیه کنیم که با مترو و اتوبوس مسافرت داخل شهر را انجام بدهند اشکال بهداشتی است... اگر هم بخواهیم بگوییم مردم از ماشین شخصی خودشان استفاده کنند ترافیک درست میشود و ما این راه دوم را انتخاب کردیم». ناگفته نماند که علت ترجیح راه دوم و توصیه بهمردم برای استفاده از ماشینهای شخصی قبل از هر چیز برای فروش بنزین بود تا از این طریق پولی بهدست بیاورد و آن را بهزخم اقتصاد ورشکستهاش بزند.
همهٔ این ضدو نقیضگوییها و دروغ بافیها و همچنین آمارهای جعلی و مسخرهیی که وزارت بهداشت رژیم روزانه ارائه میکند، تماماً در جهت پیشبرد استراتژی جنایتکارانهٔ کشتار درمانی است که خامنهای تعیین کرده و روحانی هم آن را بدون شکاف پیش میبرد. خط این است که باید فعالیتهای اقتصادی و تولید «به هر قیمتی که هست» پیش برود. حتی اگر قیمت آن، چنان که کارشناسان خود رژیم میگویند، جان صدها هزار یا میلیونها تن از مردم ایران باشد.
طنز تلخ این است رژیمی که اقتصاد ایران را بهنابودی کشانده و حرف خمینی این بود که «اقتصاد مال خر است»، چطور حالا اینچنین سینهچاک اقتصاد و تولید شده؟! واقعیت این است که اقتصاد و تولید در رژیم فاسد ولایت فقیه چیزی جز غارت و چپاول وحشیانه و سیستماتیک مردم نیست.
«دوگانهٔ جان و امنیت»
در مواجهه با کرونا، رژیم بین دو گزینه قرار داشت، بعضی از روزنامههای رژیم آن را بهعنوان «دوگانهٔ نان و جان» مطرح کردند، اما برخی دیگر فرمول واقعیتری بهدست دادند: «دوگانه جان و امنیت!» یعنی یا جان مردم میبایست در نظر گرفته میشد یا امنیت نظام. خلیفهٔ ارتجاع بیهیچ تردید دومی را انتخاب کرد چرا که نمیخواست مثل سایر کشورهای دنیا، قیمت قرنطینه کردن مردم را بپردازد، چرا که کرونا و مرگ مردم را بهتصریح خودش، نعمت و فرصت برای بقای رژیمش تلقی میکرد. همانگونه که خمینی، جنگ ضدمیهنی را موهبتی الهی میدانست؛ در نتیجه خامنهای بهجای اینکه دست در جیب خودش بکند و هزینهٔ قرنطینهٔ مردم را بپردازد. دست در جیب و در جان مردم کرد، تا با فرستادن مردم بهسر کار و در واقع بهقتلگاه کرونا، از حاصل کار و تولید آنها، چرخ اقتصاد نظام بر محور غارت و رانت و اختلاس بچرخد و سودهای میلیاردی بهجیب آخوندهای حاکم سرازیر کند. دروغها و ضد و نقیضگوییهای روحانی برای عادی جلوه دادن شرایط نیز تماماً در خدمت همین هدف است.
شکست و ناتوانی رژیم در پردهپوشی واقعیت
بهدلیل فاصلهٔ نجومی واقعیت با ادعاهای روحانی و بهدلیل ابعاد عظیم فاجعه، رژیم با هر اندازه دروغ و دغل هم نمیتواند بر آن سرپوش بگذارد و گوشههایی از واقعیت، ناگزیر توسط کارگزاران و دستاندرکاران رژیم از پرده بیرون میافتد و روحانی را رسوا و رسواتر میسازد. بهویژه که این مدیران و دستاندرکاران نگران آینده رژیم و بیمناک سرنوشت خودشان هم هستند و میدانند کشتار و قتلعام مردم در ابعاد صدهاهزار و میلیون (که شماری از کارشناسان حکومتی پیشبینی میکنند) قطعاً بدون پاسخ آتشین مردم نخواهد ماند.
رژیم هر کاری از دستش برمیآمده کرده تا جلو انتشار واقعیت را بگیرد:
پاسداران و بسیجیهای خودش را در بیمارستانها و حتی در گورستانها مستقر کرده تا مانع از گرفتن عکس و فیلم و انتشار آنها در فضای مجازی شود. حتی کار سانسور را بهآنجا رسانده که دیگر حتی خبر مردن مهرهها و کارگزاران خودش را هم منتشر نمیکند.
اما مهمتر از همهٔ عوامل، آنچه دستگاه سانسور رژیم را بههم ریخته، تکاپوی خستگیناپذیر مقاومتی است که هر روز اخبار کرونا و آمار درگذشتگان را منتشر میکند و در نقطه مقابل آمارهای ساختگی رژیم که حتی در داخل رژیم نیز تبدیل بهمضحکه شده، مراجع بینالمللی هم آمار مقاومت ایران را مورد استناد قرار میدهند. از قضا یکی از اعتراضات مهرههای رژیم هم این است که وقتی شما آمار درست نمیدهید مردم مطلقاً بیاعتماد شده و در نقطه مقابل، این مجاهدین و مقاومت ایران است که اعتبار بینالمللی و اعتماد اجتماعی را کسب کرده است؛ آن چنان که:
محسن هاشمی پسر رفسنجانی و رئیس شورای شهر تهران نیز اعتراض میکند: آمار ابتلا و قربانیان کرونا در کشور بسیار بیشتر از عدد اعلام شده رسمی است.
آری، خلیفهٔ پلید ارتجاع بر آن است همچنان که خودش گفت از بلا و تهدید کرونا، نعمت و فرصت بسازد و تلفات کلان انسانی را برای حفظ رژیمش بهکار گیرد.
اما در برابر این نقشهٔ شوم و شیطانی، مقاومتی قد علم کرده که مقابله با ویروس کرونا را با نبرد برای نفی کرونای ولایت در یک راستا میبیند و بر آن است که خاک میهن و تاریخ ایران را از این ویروس مرگزا، برای همیشه ضدعفونی کند.