حسن روحانی روز چهارشنبه (۳ اردیبهشت) در سخنان خود در جلسهٔ هیأت دولت، تصویری از یک رژیم در گلمانده و مستأصل و چندپاره بهدست داد.
او با کلافگی از افشای روزمرهٔ دروغهای مفتضحش توسط مجاهدین و مقاومت ایران در برخورد با کرونا، خطاب بهباندها و عناصر درون رژیم گفت: «بابا هستند، این رسانههای ماهوارهیی هستند که بهاندازه کافی اشکالات را بگیرند و بزرگ کنند و علیه نظام استفاده کنند، شما دیگر چرا (از درون نظام) این کار را میکنید؟». جالب است که روحانی در این جمله بهرغم شارلاتانی مفرط خود، ناگزیر واقعیت «اشکالات» که رسانههای ماهوارهیی روی آن دست میگذارند را پذیرفت.
او بهعلت اصلی غیظ و آشفتگیاش هم اشاره کرد و افزود: «راجع بهآمار ما تردید میکنند، راجع بهپیشرفت کشور تردید میکنند».
افشای استراتژی ضدبشری ولایت
رژیم پایه استراتژی روانه کردن مردم بهمسلخ کرونا را بر آمارهای ساختگی خود بنا کرده و بهاتکای آن و با مقایسهٔ این آمار و ارقام ساختگی با دیگر کشورهای جهان گزارهٔ «وضع ما از کشورهای اروپایی بهتر است» و نهایتاً لغو قرنطینهٔ نیمبند را نتیجه میگیرد و فرستادن مردم بهقربانگاه کرونا را توجیه میکند.
اما این بنای پوشالی که تماماً بر دروغ و دغل ساخته شده، روزمره توسط آمار دقیقی که مجاهدین و مقاومت ایران بر اساس اطلاعات بهدست آمده از سراسر ایران اعلام میکند، فرو میریزد و نقشههای خلیفهٔ ارتجاع و وردستش آخوند روحانی را نقش بر آب مینماید. در نتیجه امروز در داخل رژیم، نه تنها کمتر کسی است که بر آمار مسخره و ساختگی رژیم صحه بگذارد، بلکه بهوفور و بهکرات از شورای قلابی شهر تهران، تا مدیران دستگاه بهداشت و درمان رژیم و حتی از اعضای ستاد کرونا در رژیم، آمار رژیم را زیر سؤال میبرند و گاه بهصراحت میگویند آمار واقعی چند و چندین برابر چیزی است که وزارت بهداشت روحانی اعلام میکند. البته این نتیجه تنها با حرف و تکذیب بهدست نیامده، بلکه مجاهدین و مقاومت ایران با صرف انرژی کلان، شمار جانباختگان کرونا را از سراسر کشور بهدست آورده و بهتفکیک هر استان منتشر میکند؛ اما رژیم بهدلیل ساختگی بودن آمارش قادر نیست آمار ادعایی خود را بهتفکیک استانی اعلام کند چرا که در آن صورت آمارهای دروغش با سرعتی بیشازپیش برای همهٔ مردم هم رو میشود.
افشای همهجانبهٔ نقش رژیم در بحران مرگبار کرونا
رسوا کردن رژیم و دروغگوییهای وقیحانهٔ رئیسجمهور کذاب آن، توسط مجاهدین و مقاومت ایران، تنها بهافشای آمار و ارقام دروغین کرونا محدود نمیشود، از روز نخست، مقاومت ایران با انتشار اسناد غیرقابل انکار از درون رژیم بههمگان نشان داد که از اوایل بهمنماه و حتی از دیماه رژیم از وجود ویروس کرونا در کشور مطلع بود، اما بهدلیل منافع حقیر خود از جمله نمایش انتخاباتیاش از مردم پوشیده نگهداشت.
مجاهدین و مقاومت ایران سپس با برملا کردن کنه سیاستها و استراتژی ضدبشری نظام ولایت که بر فرجهٔ بقا خریدن از طریق روانه کردن میلیونها نفر مردم ایران بهقربانگاه کرونا، بنا شده؛ تعادل رژیم را هم در رابطه با مردم ایران و هم حتی در درون خودش بههم ریختند. رواج کلید واژهٔ «بیاعتمادی» مردم بهنظام بیانگر همین واقعیت است و پیامدهای همین فرآیند است که رژیم را بهشدت دچار سردرگمی و سیاستهای ضد و نقیض کرده است.
خلیفهٔ ارتجاع در دوراهی جان مردم و امنیت نظام، دومی را انتخاب کرد؛ اما روحانی و دولتش و دستگاه تبلیغاتی رژیم، ابتدا تلاش بسیار کردند تا آن را «دوگانهٔ جان و نان» جلوه دهند که گویا بهدلیل تحریمها، رژیم توان تأمین هزینههای قرنطینه را ندارد و اگر قرنطینه ادامه مییافت، مردم پیش از مرگ بر اثر کرونا، از گرسنگی میمردند، اما رهبر مقاومت ایران با دست گذاشتن بر صدها میلیارد دلار ثروت بنیادها و آستانهها، این دروغ را افشا کرد و اکنون این زمزمه در داخل رژیم هم اوج گرفته که چرا ولیفقیه ارتجاع، از ثروت بیکرانی که در چنگ دارد برای عبور از این مهلکه استفاده نمیکند؟
هشدارها و اعلام خطرهای دیرهنگام
با گذشت زمان و ظاهر شدن آثار اجتماعی استراتژی ضدبشری ترجیح امنیت نظام بهجان مردم، آثار تردید و تزلزل و شکاف در رژیم ظاهر شده و این سؤال را در درون رژیم مطرح کرده که آیا آنچه را که از آن میگریختیم ـ شورش و قیام و سرنگونی ـ بهاین ترتیب تسریع نکردهایم؟
نگاهی بههشدارها و اعلام خطرهای مهرهها و رسانههای رژیم که این روزها بهوفور در رسانههای حکومتی درج میشوند این معنا را نمایانتر میکند، اما در این زمینه تنها ذکر یک نمونه کافی بهنظر میرسد.
روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت (۳ اردیبهشت) با اشاره بهچشمانداز هولناکی که در همین روز آینده نمودار خواهد شده، مینویسد: « شیوع ویروس کرونا و انتشار بیماری بهحدی شدید و غیرمنتظره اتفاق میافتد که تنها پیآمد آن میتواند ایجاد شرایط جنگی همراه با قشونکشی نظامی-امنیتی در کشور... باشد» مقالهٔ مزبور سپس با اشاره بهتبعات اجتماعی کرونا، پیشبینی میکند: فروپاشی اقتصادی و سپس فروپاشی اجتماعی در آینده نزدیک غیرقابل اجتناب خواهد بود» و هشدار میدهد که روند اعتراضات مردمی سالهای ۷۸، ۸۸، ۹۶ و ۹۸ادامه خواهد یافت... «البته این بار اعتراضات شدیدتر و همراه با خشونت خواهد بود» و در این ابر جنبش اعتراضی.. «بیشتر اقشار فرودست و متوسط جامعه در آن حضور خواهند داشت».
همین چشمانداز است که روحانی را اینچنین آشفته و کلافه کرده و همین چشمانداز است که ارکان اطلاعاتی امنیتی نظام را سراپا مشوش کرده و آنها را واداشته که روز چهارشنبه سرآسیمه در کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع، جمع شوند و بهچارهجویی بپردازند. اگر چه گزارش روشنی از این گردهمایی انتشار نیافته، اما برخی اظهارنظرهای سردمداران دستگاه اطلاعاتی و امنیتی نظام از جمله در روزنامهٔ همشهری (۳ اردیبهشت) گویای آن است که آنها بهرغم آنکه از کنترل خود بر «تحرکات اجتماعی و صنفی» و از مدیریت این مرحله خطیر دم میزنند، اما قادر بهپنهان کردن هراس و سرآسیمگی خود از طوفان پیش رو نیستند؛ چرا که خودشان خوب میدانند که چه طوفان سهمگینی در پیش است. تاریخ گواه آن است که وقتی عمر یک دیکتاتوری بهانتها میرسد، این دست و پا زدنها و چارهجوییهای آخر خط، هیچ تأثیری در تقدیری که رقم خورده ندارد. تقدیر این است: سرنوشت ویروس ولایت با ویروس کرونا گره خورده و این دو با هم نابود خواهند شد.