تغییر ساختار اقتصادی یا خلع ید از مردم ایران
حذف تعرفههای گمرکی و ایجاد مناطق آزاد تجاری
در خدمت شما هستیم تا توضیح بدهیم خامنهای در زمینه اقتصادی اجتماعی چکار میکند؟ و اقداماتی که انجام میدهد، چه پیامدهای سیاسی ـ اجتماعیای دارد؟
همینطور میخواهیم ببینیم تحولات سیاسی در غرب بهویژه تغییر دولت در آمریکا چه تاثیری روی رژیم و زندگی مردم ایران دارد؟ چون برخیها تلاش میکنند اینطوری وانمود کنند که با تغییر دولت در آمریکا دیگر از این پس رژیم نانش توی روغن است و تثبیت میشود و از این قبیل حرفها.
برای باز کردن بیشتر بحث هم لازمه یادآوری کنم که؛
خامنهای از دهه۷۰ تلاش کرده با همرنگ کردن رژیمش با نهادهای ناظر بر اقتصاد جهانی، رژیمش را به بازار پولی و اقتصادی با غرب پیوند بزند و به همین علت تغییراتی در وضعیت مالکیت ثروتهای ملی و وسایل تولید عمومی که در واقع متعلق به مردم هستند داد.
در دو سال اخیر هم (منظورم دو سال آخر ترامپ) برای خروج از خفگی اقتصادی ناشی از تحریمها به آن روند تغییر وضعیت مالکیتهای عمومی که در واقع مصادره ثروتهای ملی به نفع بنیادهای خودش و پاسداران بود، تحت عنوان «اصلاحات ساختاری در بودجهبندی و اقتصاد کشور» سرعت داد طوری که اگر شما الآن نگاه کنید میبینید که توی این مملکت مالک هر چیز با ارزشی یا پاسداران یا بنیادهای خامنهای و یه خردهریزهایی هم ریختن جلوی دولت بهعنوان سهم آن یکی باند.
خب روشن است که اقدامات خامنهای که اساسش بر مصادره مالکیت تمامی سرمایههای ملی به سود پاسداران و نهادهای متعلق به بیت خودش است، اقدامی ست که بهگفته ناظران، ناگزیر کار مردم با رژیم را به یک انقلاب تمامعیار میکشاند. وضعیتی که طبعاً عامل سیاسی خارجی مثل سیاستهای استعماری مماشات هم توان متوقف کردن آن را ندارد. چون تضاد مردم با حاکمیت در خیابانهای ایران تعیینتکلیف میشود و نه در پایتختهای خارجی. اگر کسی ابهامی در این مورد دارد میتواند به قیامهای تمامی این سی چهل سال اخیر نگاه کند.
اما حالا برای اینکه این بحث از حالت کلی بیرون بیاید ناگزیر نگاهی میکنیم به اقداماتی که خامنهای کرده، یعنی همان اقداماتی که از آنها قیام و انقلاب بیرون میآید... .