728 x 90

همراه با سؤالات شما- قسمت ۵۰

صدای شما از رادیو مجاهد

گفتگو با رضا مرادی
گفتگو با رضا مرادی

تحریم‌ها و تعیین‌تکلیف برجام

اصلی‌ترین موضوعی که رژیم الآن با آن مواجه است، تحریم‌ها و تعیین‌تکلیف برجام است. به‌رغم همه اخبار پراکنده؛ این سؤال‌ها مطرح است که سرنوشت تحریم‌ها و برجام با آمدن بایدن به چه سمتی کشیده می‌شود؟ رژیم الآن چه خطی را پیش می‌برد و چکار می‌کند؟ چقدر امکان بازگشت به برجام به‌صورت قبلی وجود دارد؟ آیا رژیم عقب‌نشینی می‌کند و یا موفق به گرفتن امتیازهای بیشتری از اروپا و آمریکا می‌شود؟ در نهایت این سؤال مطرح است که به فرض محال آیا بحرانهای رژیم حتی با بازگشت به برجام و لغو تحریم‌ها حل شدنی است؛ یا خیر؟ و اگر حل شدنی نیست؛ چرا؟

برای پرداختن به پاسخ این سؤالات همراه هستیم با برادر مجاهد رضا مرادی

همان‌طور که می‌دانید این روزها رژیم با آمدن بایدن دود و دم زیادی راه انداخته و چشم به بایدن دوخته است که تحریم‌ها لغو شده و مفری برایش باز شود از سوی دیگر با اخبار پراکنده و ضد و نقیضی مواجه هستیم سؤال اینجاست که در این میانه آیا دستگیره‌های محکمی وجود دارد که خلاصه ادم در لالوی این همه دود و دم و اخبار گم نشود و بتواند یک تحلیل جامع و درستی از وضعیت داشته باشد؟

برای پاسخ به این سؤالات نیاز است به چند اصول و پایه بحث اشاره کنیم و ساختمان بحثمان را روی چنین پایه‌های استوار سازیم.

وقتی ما به تحلیل سیاسی اوضاع می‌نشنینیم؛ باید به اصول؛ مبانی و پایه‌هایی در بحث؛ مسلط و به آنها معتقد باشیم؛ همان‌گونه باید ساختمان را روی پایه‌هایی ساخت و بالا برد والا مانند تخته چوبی شناور بر روی امواج دریا به این سو و آن سو خواهیم رفت.

حال؛ وقتی به رژیم و بحث برجام و لغو تحریم‌ها می‌رسیم؛ باید اصول حاکم بر چنینی معادله‌ای را بشناسیم و به آن معتقد باقی بمانیم. به‌عنوان مثال به چند نمونه از این مبانی اشاره می‌کنیم.

  1. رژیم ظرفیت تعامل و مذاکره و پاسخ به درخواستهای آمریکای بایدن و اروپا را ندارد. یعنی به‌رغم هر دود و دم باند روحانی؛ این رژیم و خامنه‌ای است که توان نرمش برای مذاکره و معامله را ندارد.
  2. بحرانهای عظیم سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و جنگ باندها و...؛ ناشی از تحریم‌ها نبوده که با لغو تحریم‌ها تمام شود. بنابراین با فرض محال؛ لغو بی‌قید و شرط تحریم‌ها یا بازگشت به دوران اوباما؛ «هیچ» عاملی نمی‌تواند کمکی به رژیم برای حل بحران‌هایش بکند. لغو کامل تحریم‌ها و بازگشت به برجام هرگز قادر نیست از حرکت رژیم در شیب تند قیام و سرنگونی جلوگیری کند.
  3. بازگشتی به دوران اوباما برای آمریکا و اروپا وجود ندارد؛ بازگشتی به دوران مماشات وجود ندارد! در چهار سالی که گذشت صدها عامل ریز و درشت در ایران و منطقه و جهان عوض شده است/ قواعد بازی عوض شده است و تنها گوش کر و چشمان کور خامنه‌ای است که نمی‌خواهد این واقعیتها را دیده و آنها را باور کند.
  4. صورت مسأله اصلی در ایران جنگ بر سر حق حاکمیت و آ‌زادی بوده و هست از این رو عنصر تعیین‌کننده برای تغییر در ایران هیچگاه عامل بیرونی نبوده و باز هم نخواهد بود؛ عامل بیرونی تابع مستقیمی از عنصر مقاومت در داخل می‌باشد و این مقاومت و قیامهای مردمی هستند که می‌توانند روی عامل خارجی به سود خود تاثیر‌گذار باشند. یعنی ما نباید به عامل خارجی و تحولات بین‌المللی خارج از این کادر نگاهی داشته باشیم.
  5. در ورای همه تحولات سیاسی؛ موضوع سرنگونی رژیم برای مردم و مقاومت ما یک موضوع آرمانی و تاریخی است؛ از این رو به‌رغم هر تحولاتی و هر بالا و پایینی‌های مسیر این آرمان تغییر نخواهد کرد و باید تحقق یابد.
  6. در این صورت؛ وقتی در دریا به سمت ساحل آزادی پارو می‌زنیم؛ حتی اگر با باد مخالفی هم که روبه‌رو باشیم؛ این ما را به شکوه و شکایت نمی‌کشاند؛ به عکس پیامش برای ما این است که باید بیشتر به خود و سرمایه‌های خود تکیه کرده و محکم تر پارو بزنیم! به همین علت است که هیچ دریادلی از طوفان نمی هراسد و اسیر تعادل‌قوا نمی‌شود.

تا جایی که به خامنه ا ی بر می‌گردد؛ خامنه‌ای مسیر انقباض را انتخاب کرده و در همین مسیر داره جلو می‌ره می‌خواستم توضیح بدین این سیاست در اشکال مختلف به‌ویژه رو به غرب به چه صورت عمل می‌کنه؟ آیا این مسیر برایش هزینه‌ای دارد؟

  1. تا آنجا که به رژیم برمی‌گردد همه شواهد و اخبار حاکی از انتخاب استراتژی انقباض توسط خامنه‌ای است.
  2. وجه غالب سیاست انقباض خامنه‌ای در عرصه داخلی از جمله اعدام، سرکوب عمومی، فشار روی زندانیان و... . است. و در ارتباط با باند رقیب نیز حذف تقریباً کامل باند رقیب است این کار را در مجلس ارتجاع انجام داد و همه شواهد گواه استمرار حذف این باند در انتخابات۱۴۰۰ و یکدست کردن رژیم می‌باشد. البته مسیر انقباض؛ و حذف تیغی باند رقیب؛ برای خامنه‌ای هزینه سنگینی به همراه خواهد داشت و باید همراه به‌اصطلاح «نان» انقباض؛ آماده خوردن «چوب» آن هم باشد. این موضوعی بود که در انتخابات مجلس با تحریم گسترده مردم آن را به چشم دید (در بعضی شهر‌ها که انتخابات به دور دوم کشیده شده حتی خودشان بعضاً به حضور تنها ۲ الی ۳درصد مردم در انتخابات اذعان کردند و این قیمت استراتژی انقباض بود)
  3. خامنه‌ای در داستان کرونا نیز به‌دنبال استراتژی کلان کشتار انسانی است و اعلام علنی برای عدم خرید واکسن از آمریکا و انگلیس از خامنه‌ای در همان مسیر انقباض؛ حرکت می‌کند و این نیز هزینه زیادی از خامنه‌ای خواهد گرفت و بدون شک نارضایتی مردمی را افزایش خواهد داد. به عبارتی کلان کشتار خامنه‌ای از مردم در داستان کرونا عاملی نیست که به‌سادگی برای خامنه‌ای عمر ذخیره کند و قطعاً هزینه سنگین بابت آن می‌پردازد.
  4. تا آنجا که به غرب یعنی آمریکا و اروپا بر می‌گردد، تمایل عمومی این است که با رژیم به توافقی برسند ولی غرب هم شرایط خودش را دارد. بنابراین، مماشاتگران که از آمدن بایدن روحیه گرفته‌اند، تبلیغات گسترده‌یی را شروع کرده‌اند و قویاً فشار می‌آورند که آمریکا سریع‌تر به برجام برگردد. والا رژیم اتمی می‌شود! و رژیم هم به‌صورت موازی با راه‌انداختن دود و دم و یک فضای کاذب ایجاد کرده است که داریم مراحل اتمی شدن را با سرعت تمام طی می‌کنیم و این‌که پای بی‌قید شرط لغو تحریم‌ها و برجام بیایید والا اتمی می‌شویم!؟ اما در میان این دود و دم و گرد خاک واقعیت این است که اروپا و آمریکا حاضر نیستند که یک‌طرفه همه امتیازها را به رژیم بدهند. به‌عنوان مثال «ِوندی ِشر َمن» که قائم مقاوم وزیر خارجه خواهد شد و از نفرات بالای مذاکرات برجام بود، خیلی صریح در یک مصاحبه گفت برجام نقطه شروع است برای آن که سایر مسایل را روی آن سوار کنیم و به صراحت گفت الآن با سال۲۰۱۶ متفاوت است. مسیری که رژیم می‌رود باجگیری و اخاذی و ترساندن حریف با اسلحه بی‌فشنگ است. این قمار پرریسکی برای خامنه‌ایست و روی سرش خراب خواهد شد (طرف را به ده راه نمی‌دادند دنبال خانه کدخدا می‌گشت؛ الآن رژیم شرط بازگشت به برجام را نه تنها لغو تحریم‌ها بلکه پرداخت ۱۵۰میلیارد دلار خسارت بابت تحریم‌های ترامپ کرده است!).

آیا امکان دارد که خامنه‌ای از مسیری که انتخاب کرده عقب‌نشینی کند؟

  1. مردم و مقاومت به‌مثابه یک حریف قوی؛ خامنه‌ای را وادار کرده که در ضعیف‌ترین نقطه رژیمش به استراتژی پر ریسک و خطرناک انقباض رو بیاورد. بنابراین این استراتژی به این معنی نیست که خامنه‌ای حتماً موفق می‌شود که تا به آخر آن را پیش برده و به نتیجه مطلوبش برساند و ممکن است تحولاتی پیش بیاید که همه داده‌های فعلی را عوض کند. بنابراین، به‌رغم همه معلوماتی که اشاره شد؛ این احتمال وجود دارد که خامنه‌ای در مسیر انقباض با چالشهای جدی مواجه شده و شرایطی ایجاد شود که بقای نظامش را به‌صورت عاجل تهدید کند؛ از این رو هر چند ضعیف در دنیای سیاست این تابلو نیز وجود دارد که خامنه‌ای وادار به عقب‌نشینی شده و مسیر دیگری را انتخاب کند. هر چند که در آن مسیر نیز گریزی از سرنگونی نخواهد داشت.

با تمامی توصیفاتی که شد چشم‌انداز را شما چطور می‌بینید و خلاصه در این میانه مقاومت و کانون‌های شورشی چه تعهداتی دارند؟

  1. سیاست انقباض؛ یعنی خودزنی و جراحی بخشی از پیکره فرتوت نظام؛ یعنی هر چه کوچکتر شدن قاعده رژیم، و این عواقب خطرناک خودش را برای خامنه‌ای دارد. چرا که هر چه قاعده هرم کوچکتر شود؛ هرم سریع‌تر از تعادل خارج می‌شود.
  2. رژیم همراه با صد روز اول بایدن؛ انتخابات ۱۴۰۰ را پیش رو دارد و این؛ به‌رغم هر مهندسی و حساب شدگی؛ به‌شدت بر تضادهای درونی رژیم افزوده و شرایط پر تحولی را در جامعه ایجاد می‌کند.

 

  1. بنابراین به یک نکته مهم باید توجه کرد. شرایط در سال۹۹ و ۱۴۰۰ بسیار پرتحول است. قیامهای ۹۶ و ۹۸ صحنه داخل را به‌طور کامل عوض کرده است و کانون‌های شورشی روزبه‌روز در حال گسترش هستند و رژیم در تعادل‌قوای پائین‌تری نسبت به گذشته به سر می‌برد. تحولات منطقه‌یی و بین‌المللی نیز در حال شکل دادن مناسب جدید خودش می‌باشد. از این رو مسیر پیش رو یک مسیر مستقیم نیست. مسیر مارپیچ است. در این مسیر مارپیچ به آنچه که نباید شک کرد این است که از یک‌سو هرگز راه گریزی برای نجات رژیم از بحران‌هایش وجود نخواهد داشت و از سوی دیگر برای مقاومت و مردم ایران نیز همه چیز رو به اعتلاست. و حرف اول و آخر در این مسیر مارپیچ و پرپیچ و خم را مردم و کانون‌های شورشی و ارتش آزادیبخش و رهبری این مقاومت می‌زنند.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/157d07ef-2af0-44ed-8ba9-194c250baac3"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات