شقاوتهای ضدانسانی استبداد دینی و جنایاتی مانند قطع دست و شلاقزدن برای تحمیل حجاب اجباری، که خامنهای آنها را همزمان با جنگافروزی تشدید کرده، آنقدر مفتضح شده و انزجار برانگیخته که در درون حاکمیت نیز هراس و سر و صدا ایجاد کرده است. روز گذشته (شنبه۲۳دی) روزنامهٔ حکومتی ستارهٔ صبح در مطلبی با عنوان «مجازاتهای خشن باعث نارضایتی در جامعه میشود»، با اشاره به آثار اجتماعی شلاق و سایر قوانین قرونوسطایی برای نظام مینویسد: «تازیانه مجازات خشنی است و جامعه امروز چنین مجازاتی را مقبول نمیداند». و روزنامهٔ حکومتی اعتماد نیز، در همین روز مینویسد «بیش از آنکه فایده برای محکوم و جامعه داشته باشد، زیانبار است».
از این پیشتر (۱۹ دی) دبیرخانه شورای ملی مقاومت طی اطلاعیهیی تحت عنوان «ادامهٔ موج اعدام و اجرای مجازات وحشیانه و ضدانسانی قطع دست توسط دژخیمان خامنهای در وحشت از قیام»، موضعگیری خانم مریم رجوی را دربارهٔ اعلام «قطع دست دو نفر به جرم سرقت» توسط آخوند دژخیم مظفری رئیس کل دادگستری استان قم (خبرگزاری حکومتی مهر ۱۷ دی)، درج کرده بود. مریم رجوی در مورد این جنایت وحشیانه تأکید میکند: «مجازات ضدانسانی و ضداسلامی قطع دست، از سوی رژیمی که ایران را ویران و ثروتهای آنرا غارت کرده، همزمان با افزایش اعدامها بیانگر درماندگی در برابر خواست مردم برای سرنگونی رژیم است. اگر قرار به قطع دست باشد، باید دست رژیم غاصب آخوندها و دست خامنهای و رئیسی و دیگر دژخیمان و سارقان بزرگ از جان و مال و نوامیس مردم قطع شود. پرونده رژیمی که در قرن بیست و یکم فجیعترین مجازاتهای قرونوسطایی را به اجرا در میآورد، باید به شورای امنیت ملل متحد احاله شود و سران آن در برابر عدالت قرار گیرند. مماشات و بیعملی در برابر چنین رژیمی تشویق به استمرار و تشدید جنایت علیه بشریت است».
روز ۱۷دی نیز کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران شلاقزدن به خانم رویا حشمتی به جرم آخوندساخته بدحجابی و حکم ۲۴ ماه زندان برای خانم فرزانه برزه کار مادر شهید قیام عرفان رضایی را قویاً محکوم کرده و ملل متحد و مجامع بینالمللی مدافع حقوقبشر و حقوق زنان را به موضعگیری قاطع علیه رژیم زنستیز آخوندها و مجازاتهای ضدانسانی این رژیم فراخوانده بود.
واقعیت این است که قطع دست و پا، درآوردن چشم از حدقه، سنگسار، پرتاب از کوه و نمونههای مشابه که بارها در استبداد دینی، بهصورت علنی اجرا شده و میشود، ارمغان خمینی ملعون و نظام پلید ولایت فقیه است. رئیسی جلاد در زمانی که دادستان خمینی در همدان بود، حکم پرتاب از کوه را در مورد یک زندانی بیپناه بهاجرا گذاشت و این جنایت را روزنامههای حکومتی در همان زمان درج کردند و به گواه شاهدان قتلعام زندانیان سیاسی، رئیسی جلاد در مرداد ۱۳۶۷ حتی به بیمار صرعی و فلج مادرزاد هم رحم نکرد.
۱۳سال پیش در تاریخ ۴آبان ۱۳۸۹ سایت حکومتی آفتاب در خبری با عنوان «رئیسی: حکم قطع دست از افتخارات بزرگ ماست»، نقاب از چهرهٔ پلید رئیسی جلاد و دیکتاتوری قرونوسطایی برداشت. ده سال بعد (۱۳آذر ۱۳۹۹) عفو بینالملل طی گزارشی نوشت: «طی سالهایی که ابراهیم رئیسی بالاترین مناصب را در قوه قضاییه داشته، برای ۲۶۴ نفر حکم قطع دست صادر کرد». بر اساس این گزارش، دستگاهی مخصوص و شبیه به گیوتین برای قطع انگشت به زندان اورمیه برده شده و در همان تاریخ شش نفر دیگر در انتظار اجرای این حکم غیرانسانی بودهاند.
۲سال پیش ضحاک خونآشام در وحشت از قیام، جلاد قتلعام را در یک نمایش رسوا از زیر عبایش بیرون آورد تا با یکدست کردن حاکمیتش، در برابر مطالبات اصلی مردم سد ببندد. به همین خاطر با آمدن رئیسی، علاوه بر افزایش آهنگ اعدامها و سرکوب خیابانی، احکام وحشیانهٔ شکنجه و مجازاتهای قرونوسطایی که در وحشت از پیامدهای اجتماعی آن، مخفیانه انجام میشد، علنی گردید. سال گذشته در روزهای ۵ و ۱۰مرداد ۱۴۰۱ بهحکم قضاییهٔ جلادان انگشتان دو شهروند محکوم به سرقت را قطع کردند. عفو بینالملل این جنایت سبعانه را «نمایش وحشتانگیزی از تهاجم مقامهای ایرانی علیه حقوقبشر و کرامت انسانی» خواند و خواستار محاکمه همه آمران و عاملان این نوع مجازات در ایران شد.
اما تا آن جا که به خلق قهرمان و شورشگران برای آزادی ایران مربوط میشود، پاسخ به جنایتهای ددمنشانهٔ دولت و نظام جلادان آتش است. روز سهشنبه ۱۹دی، کانونهای قهرمان شورشی در پاسخ به جنایت هولناک قطع دست، با انفجار در حوزههای ۳۳۱ و ۳۳۲ بسیج سپاه پاسداران در تهران، سیلی دیگری بر بناگوش رئیسی جلاد و سارقان اصلی ثروت و سرمایههای مردم نواختند. پیشتر نیز شعبههای قضاییه جلادان و مراکز صدور احکام قرونوسطایی و اجرای اعدامها در شهرهای مختلف میهن اسیر، یکی پس از دیگری هدف آتش کانونهای شورشی قرار گرفته بودند.