آموزش برای کانونهای شورشی
ایران تحت حاکمیت ولیفقیه فاسدترین کشور جهان
هموطنان عزیز شنوندگان گرامی
در ادامه سلسله برنامههای آموزشی کانونهای شورشی خطاب به نسل جوان میهنمان برنامهای با عنوان حاکمیت مردم را میشنوید. در این برنامه به ۴۰سال کارزار شکوهمند و رویارویی سازمان مجاهدین خلق ا یران با حکومت دیکتاتوری آخوندی میپردازیم/ و اینکه چگونه مجاهدین و مقاومت ایران در قفای آزادی / تلاش و تکاپو کردند/
برای فهم بهتر این مطلب ابتدا مروری داریم به مواضع فریبکارانه خمینی دجال که در سال 1357در پاریس گفت: «من چنین چیزی نگفتهام که روحانیان متکفل حکومت خواهند شد. روحانیان شغلشان چیز دیگری است» وی پیش از آن در مصاحبه با رویترز گفته بود: «علما [آخوندها] خود حکومت نخواهند کرد. آنان ناظر و هادی مجریان امور میباشند. این حکومت در همه مراتب خود متکی به آرای مردم و تحت نظارت و ارزیابی و انتقاد عمومی خواهد بود».
بله -خمینی ملعون که مدعی بود من یک طلبهای هستم که به قم میروم و آخوندها کارشان حکومت کردن نیست آخوندها را در تمام امور مملکتی بر مصدر امور گمارد. رسمی که بعد از او خامنهای به تمام و کمال ادامه داد.
در قانون اساسی رژیم، ولیفقیه فرمانده کل قوا است که عزل و نصب فرماندهان ارشد نظامی و انتظامی را برعهده دارد. جدای از این اختیارات بسیار گسترده دیگری را برای ولیفقیه نظام در نظر گرفته بهنحوی که تمامی مناصب حکومتی در هر سهقوه یا بهطور مستقیم یا غیرمستقیم توسط شخص وی تأیید و منصوب میشوند. انتخاباتها تنها نمایشی است برای پوشاندن این واقعیت و ویترین بیرونی این واقعیت است.
حال میپردازیم به وضعیت ایران تحت حکومت ولایت فقیه در چنگال آخوندها
خمینی دجال در سخنرانی ۳۰خرداد سال ۱۳۶۱ خود برای توجیه غصب حاکمیت مردمی و حاکم کردن آخوندها بر همه امور مملکت گفت: «در نجف و پاریس یک حرفهایی زدم که چنانچه اسلام پیروز شود، روحانیان میروند سراغ شغلهای خودشان... این طور نیست که هرجا یک کلمهای گفتیم و دیدیم مصالح اسلام اینجوری نیست، بگوییم سر اشتباه خود هستیم. ما دنبال مصالح هستیم
و اکنون گوش کنید به اعتراف به یک کارنامه تاریک از دیکتاتوری ولایت فقیه
روزنامه حکومتی جهان صنعت در دعوای باندی در مطلبی تحت عنوان «وطنم ای شکوه پابرجا!» به حاصل ۴۱سالهٔ حاکمیت سفاک خمینیـخامنهای بتاریخ 30آذر 98 اینچنین اعتراف کرده است:
«فقر، فلاکت، تورم، رکود، بیثباتی، پارتیبازی، آقازاده سالاری، دزدی، اختلاس، فساد، رشوه، بیکاری، اعتیاد، طلاق، سانسور، لغو کنسرت، توقیف نشریه، شکستن سنگقبر شاملو، شکاف طبقاتی، تحقیر، نابرابری، افسردگی، ناامیدی، دلسردی، آینده مبهم، سیل، زلزله، چادرنشینی، بوی مدفوع، بالازدگی فاضلاب، رانت، پنیسیلین چینی، شیرخشک آلوده، گاز اشکآور، اشک مادر، زجر خواهر، حقوق معوقه کارگران، کودکان کار، بیمه تأمین اجتماعی بیفایده، ساحل آلوده، سفرههای زیرزمینی خالی، رودهای خشک، مرگ کولبرها در سرما، خودکشی در زندان، خودکشی بیرون از زندان، خودکشی از روی پل عابرپیاده، خودکشی با قرص، خودکشی با طناب، سقوط هواپیما، برخورد قطار، فروش امتیاز ماهیگیری به چینیها، دریاخواری، زمینخواری، جنگلخواری، کوهخواری، معدنخواری، مرگ تالابها، آلودگی هوا، حمله ملخها، ریزگردها، آب ناسالم، قطعی اینترنت، فیلترینگ، جنگ، پولشویی، ترافیک، چالهچوله، جای پارک، تراکم، داروی قلابی، مافیای فوتبال، ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاهها، و … مهاجرت».
همراهان رادیو مجاهد - ایران تحت حاکمیت ولیفقیه فاسدترین کشور جهان است -
خامنهای در قیام آبان ۹۸با کشتار بیش از ۱۵۰۰تن از مردم بهجان آمدهای که از فقر و گرسنگی به خیابان آمده بودند تلاش کرد ریشه مشکلات مردم را به عوامل بیگانه، اشرار و... ربط دهد. اما برخی روزنامههای حکومتی ناگزیر اعتراف کردند که مشکلات معیشتی مردم ریشه در ساختار نظام و هژمونی کامل و غیرپاسخگو ولیفقیه در رأس نظام آخوندی دارد.
روزنامه حکومتی آرمان ۱۹آذر ۹۸نوشت: «...اما، واقعبینانه و آیندهنگرانه نخواهد بود اگر اعتراضات فقرا و مستضعفان را تنها به بیگانگان و بدخواهان نظام و کشور نسبت دهیم... چهره و صدای مستضعفان را میتوان در راهروهای بیمارستانهایی که افراد برای فروش اعضای بدن خود منتظر ورود به اتاق عمل هستند، زنان، دختران و بچههایی که سر چهارراهها بهدنبال سیر کردن شکم خود هستند دید
مازنی، عضو مجلس ارتجاع، ۲۶خرداد ۹۸: «مسأله دیگر شرایط اقتصادی و اجتماعی است. فقر فساد تبعیض و اختلاف شدید طبقاتی و افزایش لشگر بیکاران موجب بروز آسیبهای اجتماعی شده و روند آن رو به افزایش است چه کسی پاسخگوست؟».