728 x 90

راهی که آمدیم چهارم

رفرمیست‌ها و گورستان رفرمیزم

راهی که آمدیم شماره ۴
راهی که آمدیم شماره ۴

در این قسمت از برنامه راهی که آمدیم علل شکست دکتر محمد مصدق و هم‌چنین روند اوضاع به‌سمت سرکوب تظاهرات ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ توسط محمدرضا پهلوی را بررسی می‌کنیم. واقعه‌یی که در تاریخ معاصر ایران به گورستان رفرمیزم شناخته می‌شود. این واقعه تمامی امیدها به هر گونه مبارزه مسالمت‌آمیز با شاه را از میان برد.

 

 

علل شکست دکتر محمد مصدق و پیروزی کودتا

شکست دکتر محمد مصدق و پیروزی کودتا بر او دلایلی داشت. بعدها در جمع‌بندی محمد حنیف‌نژاد از مبارزات گذشته، از تجربیات آن استفاده شد. اول این‌که دکتر محمد مصدق تنها بود و هیچ سازمان پیشتازی از او حمایت نمی‌کرد. او بایستی به تنهایی در برابر توفان توطئه‌ها می‌ایستاد. هم‌چنین دکتر محمد مصدق پس از ملی شدن صنعت نفت باید گام دوم را برمی‌داشت. این گام همان اصلاحات ارضی و تقسیم اراضی بود. به این ترتیب پایگاه اجتماعی خود را تقویت کرده و در برابر تمامی توطئه‌ها دست پیش می‌گرفت.

او باید هم‌چنان که از شرکت نفت ایران و انگلیس خلع‌ ید می‌کرد در داخل کشور نیز از فئودال‌ها خلع ید می‌نمود. البته او فرصت اجرای آن را هرگز نیافت. او هم‌چنین نیاز به یک نیروی نظامی وفادار داشت. امری که با بازسازی ارتش می‌توانست صورت پذیرد. چرا که تمامی ژنرال‌های ارتش، به شاه و دربار فئودالیزم وفادار بودند. به این ترتیب دکتر محمد مصدق نتوانست حرکتی را که می‌توانست سرنوشت ایران را دگرگون کند، ادامه دهد.

 

سالهای پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲

در سالهای پس از کودتا تا سال ۱۳۴۱، ایران فضای سیاسی متشتتی داشت. هر چند حکومت محمدرضا شاه پهلوی به نسبت قبل از کودتا مستحکمتر شده بود اما تضاد منافع، میان آمریکا و انگلستان آرام آرام خود را نشان می‌داد. ایران در آن زمان پایگاه سنتی انگلستان بوده و درباری فئودالی داشت. پول نفت به جیب انگلیس‌ها ریخته می‌شد و شاه به حاکمیت ظالمانه‌اش ادامه می‌داد. اما آمریکا خواهان ایجاد تغییر در بافت اجتماعی ایران از فئودالیزم به سمت بورژوازی بود. آمریکا می‌خواست ایران را به زمینی برای سرمایه‌گذاریها و به مصرف رساندن کالاهای خود تبدیل کند. ایران در صورتی می‌توانست برای آمریکا مفید باشد که بافتی بورژوایی پیدا می‌کرد. از همین رو آمریکا فشار خود را بر شاه جهت اصلاحات ارضی و پایان دادن به سلطه‌ٔ فئودالیزم آغاز کرد.

 

انقلاب سفید

فشارهای آمریکا بر شاه جهت اصلاحات ارضی بود که در سال ۱۳۳۹منجر به فضای باز سیاسی نسبی در ایران شد. جبهه ملی دوم بدون حضور دکتر محمد مصدق که در تبعید به‌سر می‌برد مجدداً فعالیت خود را آغاز کرد. هم‌چنین نهضت آزادی فعالیت‌های خود را آغاز کرد. این فضای باز اما به‌سرعت با آغاز انقلاب سفید و یکدست شدن حکومت شاه رو به پایان گذاشت. تعداد زیادی از سران جبهه‌ٔ ملی و نهضت آزادی دستگیر شدند.

 

سرکوب تظاهرات ۱۵خرداد ۱۳۴۲(گورستان رفرمیزم)

آخرین حادثه‌یی که به‌عنوان پایان امکان مبارزه مسالمت‌آمیز و گورستان رفرمیزم شناخته می‌شود، سرکوب تظاهرات ۱۵خرداد ۱۳۴۲بود.

خمینی در همان روز یک سخنرانی تند علیه شاه داشت. آخوندها که اساساً حامیان فئودالیزم و سلطه‌ٔ انگلستان در ایران بودند با انقلاب سفید و به‌خصوص حق رأی برای زنان مخالفت داشتند. گفته می‌شود وابستگان انگلستان ضرر کننده‌ٔ اول در جریان انقلاب سفید در تضاد منافع با آمریکا بودند. آنها به خمینی این اطمینان را داده بودند که در صورت اقدام او علیه شاه، از وی پشتیبانی کرده و قادر هستند شاه را عقب برانند. خمینی به همین دلیل جرأت یافته و سخنرانی تند و مشهور خود علیه شاه را ایراد نمود. این تنها حرکت و آکت سیاسی خمینی تا انقلاب ۱۳۵۷بود. پس از دستگیری وی تظاهرات بزرگی در چندین شهر رخ داد. شاه که به آمریکا پشتگرمی داشت، این تظاهرات را با تمام قوا به گلوله بست. این واقعه تمامی امیدها به هر گونه مبارزه مسالمت‌آمیز را از میان برد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/8224fbc3-35d5-4b7d-8435-1b06eec9c347"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات