«در حادثه کرمان جداً جای تشکر و تقدیر دارد. رئیسجمهور رفته، معاون اول رفته، وزیر بهداشت رفته، فرمانده سپاه رفته، فرمانده نیروی انتظامیرفته، مسئول بنیاد شهید، معاون رئیسجمهور رفته، وزیر کشور همه مسئولان رفتند، همهشان هم رفتند به عیادت جانبازان؛ این حادثه را دست مایه تخریب مسئولان امنیتی ساختن این لابهلا، به جای اینکه تشکر کنند از مسئولان امنیتی که در طول ماههای گذشته توطئههای زیادی را خنثی کردند، که بسیاری از آنها همانند حادثه کرمان بوده، به جای اینکه تشکر کنید از این عزیزان جان بر کف، از این عزیزان خدمتگزار، اینها را میکوبید؟! این کار، کار نادرستی است».
اینها سخنان خرچنگ نظام و عضو هیأت رئیسه خبرگان ارتجاع، آخوند احمد خاتمی است، که در جمعهبازار ۱۵دی، شمهیی از درماندگی خامنهای و وضعیت سرکردگان سپاه و نظام منفور را در باتلاق جنایت و جنگافروزی به تصویر میکشد.
زوزههای خرچنگ در باتلاق بیدلیل نیست. علتش این است که پس از دو انفجار مرگبار در نزدیکی قبر جلاد قاسم سلیمانی، موجی از انزجار اجتماعی و سؤالاتی از این قبیل بر سر و روی رژیم کوبیده میشود که چرا در زمان حادثه، دختر سلیمانی حضور نداشته؟ چرا هیچکدام از سرکردگان سپاه و سران و مهرههای رژیم در صحنه حضور نداشتند؟ چرا رقم کشتهها اول ۱۰۳ نفر اعلام شد و بعد آن را کاهش دادند؟ و...
در وحشت از همین فضای اعتراضی و خشم و انزجار مردمی است که آخوند موحدی، دادستان کل رژیم برای مقابله با فضای اجتماعی علیه دژخیم سلیمانی و جنایت در کرمان، ضمن تهدید «برخورد قاطع با اشخاص غافل یا معاند که با تولید، انتشار و بازنشر محتوای کذب و خلاف قانون... امنیت روانی جامعه را مخدوش میکنند»، تأکید میکند: «لازم است بهقید فوریت، دستگاههای اطلاعاتی، امنیتی و انتظامی، ضمن رصد جامع، به هنگام و هوشمند در فضای مجازی و رسانهیی، کلیه عوامل و مرتکبین مرتبط با موضوع را شناسایی و بهمنظور اقدام مناسب قضایی به دادسرای ذیصلاح معرفی کنند».
در این میان، رئیسی جلاد بهمنظور مهار اوضاع و بهرهبرداری از اجساد قربانیان سفر خود به زنجان را معلق کرد و خودش را صبح زود به سر قبر سلیمانی در کرمان رساند. او که بهنحو مضحکی از بزرگترین فاجعهٔ انسانی در منطقه با عنوان «امنیت» یاد میکرد، گفت: «پایان طوفان الاقصی پایان رژیم صهیونیستی خواهد بود. اما نقش حاج قاسم نقش بیبدیلی بوده... امنیت امروز در منطقه مرهون قاسم سلیمانی است».
آخوند علمالهدی هم در نمایش جمعهٔ مشهد (۱۵دی)، خوشحالی رژیم از کشتار در کرمان را بهنحو مشمئز کنندهیی برملا کرد و در حالی که قربانیان جنایت کرمان را «الطاف خفیه» برای نظام توصیف کرد، بهمنظور بهرهبرداری از اجساد قربانیان کرمان برای رونق بخشیدن به کسادی نمایش انتخابات گفت: «شکرگزاری بر این الطاف خفیه پروردگار در انتخابات خودش را نشان میدهد. مشارکت انتخابات که انشاالله شما برادران و خواهران با کمال قدرت در توسعهٔ این مشارکت خواهید افزود». نمایندهٔ خامنهای در مشهد سپس ضمن اعتراف به نقش «سر مار ولایت» و دژخیم سلیمانی در جنگافروزی و بحران منطقه افزود: «طوفان الاقصی از محصولات فداکاریها و رهبریها و تدبیرهای شهید حاج قاسم سلیمانی بود... شهید العاروری مسئول دفتر حماس در بیروت یک هفته قبل از شهادتش به بعضیها گفته بود که شهید حاج قاسم سلیمانی سه مرتبه غزه رفت کانالهایی که در غزه هست با طراحی شهید حاج قاسم سلیمانی بهوجود آمد. فکر این مرد، رهبری این مرد، جریان طوفان الاقصی را ایجاد کرد. طرح طوفان الاقصی را ایشان بهوجود آورد و به مقاومت فلسطین دیکته کرد که امروز به بار نشست».
در حالیکه اظهارات وحشتآلود و تناقضگویی و بحران رژیم در باتلاق جنایت و جنگافروزی همچنان ادامه دارد؛ حنای بتسازی از دژخیم سلیمانی حتی در درون نظام هم رنگ باخته و بسیاری را به ستوه آورده است. طوری که ناصری، سردبیر سابق خبرگزاری رسمی رژیم میگوید: «چهار سال پیش در مراسم تشییع حکومتی قاسم سلیمانی، عدهیی کشته شدند. در مراسم مشابه امروز برای تکریم او دوباره مردم مظلوم کشته شدند. حکومت عبرت نمیگیرد و باز برای بت سازی از این سپهبد سپاه که در واقع جز هزینه سازی سی ساله، برای ملت ارمغانی نداشته، مردم کرمان را جبر و جمع کردند. حاکم و حکومتگران چه زمانی خواهند فهمید که“ قهرمان سازی به دروغ ”جز نحوست را نمایش نمیدهد».