همه چیز بههم پیوند خورده است.
شاید موارد، موضوعات و آنچه در جامعهٔ پر التهاب ایران میگذرد، جدا از هم دیده شود. اما ارتباطی تنگاتنگ و قانونمند میان آنهاست.
چندین هفته است که شهرهای میهن بهپا میخیزند. علت چه گرانی نان باشد چه فرو ریختن متروپل، شعارها بیدرنگ تبدیل میشود به «خامنهای حیا کن، مملکت رو رها کن» و «میکشم آن که برادرم کشت». رژیم هم نیروهای سرکوبگر را بسیج میکند، از شهری بهشهر دیگر قشونکشی میکند، شلیک میکند، ارعاب میکند، تهدید بگیر و ببند میکند، اما شب بعد شعلههای خشم از شهرهای دیگری زبانه میکشد.
از آن سو پیاپی خبر حملهٔ مسلحانه به نیروهای سرکوبگر رژیم منتشر میشود. یکبار بر روی ۳مزدور انتظامی و امنیتی رژیم در تهران رگبار باز میشود (۷خرداد)؛ بار دیگر سرگرد نیروی سرکوبگر را بهگلوله میبندند (۶خرداد)؛ بار دیگر استوار یکم انتظامی در بندرعباس هدف قرار میگیرد (۲۶ اردیبهشت)؛ یک بار به سروان نیروهای سرکوبگر در امیدیه شلیک میکنند (۲۲ اردیبهشت)؛ بار دیگر هم ستوان نیروی انتظامی را از سیستان و بلوچستان تا محل سکونتش در مازندران تعقیب کرده و با گلوله کیفر میدهند (۳۱ اردیبهشت).
از طرف دیگر سرکردگان نیروهای سرکوبگر پیاپی نسبت به ورود محمولههای سلاح و فشنگ جنگی هشدار میدهند. هفده قبضه سلاح در آبادان (۵خرداد)؛ کلت جنگی با مهمات در خمینی شهر (۲خرداد)؛ چندین قبضه سلاح و صدها فشنگ جنگی در آققلا (۲خرداد)؛ چند قبضه سلاح دیگر در دالاهو (۷خرداد)؛ ۳۷قبضه سلاح جنگی و... در آذربایجان غربی (۱خرداد)؛ و در خلخال هم هشدار میدهند که «کشف سلاح افزایش یافته است» (ایرنا-۳خرداد).
از درون نظام هم پیاپی آژیرهای خطر را بهصدا در میآورند که «دشمن در کمین است»، «بهدنبال این است که نظام را ناامن کند» و «مردم را در مقابل نظام قرار دهد» (پاسدار سلامی، سرکردهٔ سپاه). آخوند احمد خاتمی هم از گرفتار شدن عناصر نظام بهفوبیای سرنگونی میگوید که باعث شده ریزش آنچنان جدی شود که «امروز با کمبود آخوند در کشور مواجهیم» و این «برای نظام یک فاجعه است».
اما موضوع چیست؟
گفتیم تمامی این رخدادها در بستری واحد صورت گرفته و قانونمند است:
در ایران امروز، تمامی مشکلات، تضادها و بحرانها ریشهیی واحد دارد. علت و منشأ دیکتاتوری فاسد و غارتگر آخوندی است. بنا بر این راهبرون رفت از تمامی تضادها، بحرانها و مصائب نیز بهصورت مونیستی ریشهکنی و برکندن این تضاد اصلی است.
خامنهای و بوقهای تبلیغاتی و لابیهایش میخواهند این مونیسم استراتژیک را مخدوش و پنهان کنند تا مردم به آن رو نیاورند. انبوه دجالگریها، مانورهای شیادانه و وعدههای پوچ در همین راستاست.
اما واقعیتی بهاین سرسختی را نمیتوان برای همیشه پوشاند. جامعهٔ عاصی و کارد بهاستخوان رسیده از ظلم و بیداد، راهحل را مییابد. بهویژه وقتی مقاومت و سازمان پیشتازی هست که با خون و رنج ۴۰ساله، این مونیسم استراتژی را نمایندگی و معرفی میکند و با عملیات کانونهای شورشیاش، آن را برجسته و نمایان میسازد.
التهابات شدید در سپهر سیاسی-اجتماعی ایران نیز ناشی از این است که جامعه هر روز بیشتر به این یگانه راهحل رو میآورد. برای آخوندها هم این بزرگترین خطر است. برای همین هشدار میدهند: پای «بقای نظام جمهوری اسلامی» در میان است و «بهداد امنیت نظام برسید!» (آخوند فاطمی، امام جمعهٔ خامنهای در شهرکرد-۶خرداد).