عقربههای بحران رژیم آخوندی یکسره در محدودهٔ قرمز است و آژیرهای هشدار که از سرتا پای رژیم به صدا در میآید، کابوس خامنهای را از پیامدهای پرخطر آن در جامعه انفجاری زنده میکند.
یکی از این آژیرها را روزنامهٔ فرهیختگان، وابسته به ولایتی، مشاور خامنهای روز ۱۲اردیبهشت بهصدا در آورد.
در وضعیتی که خبرگزاری آسوشیتدپرس بحران برکناری وزیر صمت را نشان واضحی از «بی تعادلی» رژیم پس از چند ماه قیام توصیف میکند، «فرهیختگان» ولایت فرتوتان هم چرتش پاره شده و با نگرانی مینویسد: «حالت جنبشی» جامعه میتواند «بهحالت شورشی تبدیل میشود و انقلاب هم میتواند از درون آن در آید... چون گسلها و گسستهایی که وجود داشت، بیپاسخ ماند و جنبشها... امروز با صورتهای متفاوتی با هم پیوند میخورند و جامعه ساحت شورشی پیدا میکند».
روزنامه ولایتی اذعان میکند که «نظام ما در رابطه با اینها (جنبشها و شورشها) سیاست سرکوب یا بیاعتنایی یا مورد غفلت قرار دادن را اتخاذ کرده است» اما «این جنبشها در فضای اندیشه در عمل و در موضع دانشجویی وجود دارد» و «در مورد کارگران نیز وضعیت به همین صورت است» و «مسأله با فقر، نابرابری و حقوقبشر و جامعه مدنی و هوای پاک و رابطه با بیگانه و تنشزدایی پیوند میخورد. وقتی همه اینها در هم تنیده میشود وضعیتی انباشته و پیچیده پرانرژی بهوجود میآید که در مرحله اول شورشی است. وقتی حرکت میکند ابتدا موجی میآید و بهیکباره خود را به دیوار میزند. اگر این وضعیت استمرار پیدا کند ممکن است ساحت شورشی بودنش فرو بریزد و فراگیر شود و چیزی به نام انقلاب بروز و ظهور کند».
«فرهیختگان» به بیراهحلی خامنهای برای برونرفت از وضعیت انقلابی جامعه و جلوگیری از انقلاب در تقدیر هم اذعان و استدلال میکند: «در جامعه متعارف، کسی که جامعه را از حالت شورشی به جنبشی برمیگرداند طبقه متوسط است. چون همه چیز را در دستور کار و در گفتگو و بحث و تأمل قرار میدهد و از درون آن سیاست درمیآید»، اما چون بهخاطر ۴دهه غارت، اکنون ۹۶درصد جامعه فقرزده هستند، بنابراین «ما فاقد طبقهٔ متوسط هستیم»؛ از این رو «مرتبا نظام طرح جامع و نقشهٔ راه بر اساس بیانات خامنهای مینویسد» و «ما امروز با جامعهیی شورشی روبهرو هستیم و این بسیار بسیار خطرناک است!».
به زبان بیزبانی میخواهد بگوید سرکوب و کشتار به جای خود، ولی قدر مسلم این است که «بیانات عظما» نمیتواند صورت مسألهٔ سرنگونی را از میان بردارد.
بگذریم که خلیفه ارتجاع از سالها پیش این صورت مسأله را بو کشیده و - مثل وحوشی که پیش از هر زلزله تکانهای عمق زمین را حس کرده و هر سو میدوند- حرکت گسلهای سیاسی و اجتماعی را پیشبینی کرده بود (خرداد۱۳۹۵).
گسلهایی که در قیامهای سالهای ۹۶ و ۹۷ و آبان و دیماه ۹۸ و در ماههای نیمه دوم سال۱۴۰۱ بهحرکت در آمدند و خامنهای سرنگونی محتوم و «مرگ سخت و بیامان ظالمان» را هر بار مثل پرتگاه جهنم در مقابل چشمانش دید.